
هجمه مخالفان به سخنرانی شهید بهشتی درباره «وحدت» |
آیتالله سیدحسن طاهرى خرمآبادى در این باره می گوید: مرحوم شهید بهشتى وقتى از آلمان برگشتند، یک سخنرانى در حسینیه ارشاد ایراد کردند که در آن از وحدت بین شیعه و سنى حرف زدند که باعث حمله مخالفان به ایشان شد… پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ «وحدت» کلیدواژه ای است…

جلسه امام خمینی با علمای قم پس از تصویب کاپیتولاسیون/ تلاش رژیم برای ممانعت از سخنرانی تاریخی امام علیه کاپیتولاسیون/ جزئیاتی از حال و هوای منزل امام در 4 آبان 43 |
روایت یک شاهد عینی از سیاسیترین سخنرانى امام حجتالاسلام شریفی گرگانی میگوید: «خلاصه حضرت امام ساعت 8:30 بود که ظاهر شد و سخنرانى معروفشان را انجام داد. امام وقتى مىخواست وارد بشوند با یک حالت شکسته آمدند که من هیچوقت این حالت را در امام ندیده بودم. بهمجرد ورود حضرت…

از یادداشت فرمانده سپاه خوزستان تا مجاهدت ناخدای ارتشی / واکنش مسئولان به سقوط خرمشهر در 4 آبان 1359 |
نامه “علی شمخانی” فرمانده سپاه پاسداران خوزستان در زمان سقوط خرمشهر: “مسئولین، مسلمین به داد ما برسید، این چه سازمان رسمی شناخته شدهای است که اسلحه انفرادی ندارد؟ نیروهای شهادت طلب پاسدار را آموزش ندادید، مسامحه کردید، چوبش را از خدای عز و جل خوردید و خواهید خورد. چه باید…

نظر جالب یک منتقد درباره تاثیر قیصر امینپور بر شعر انقلاب / چرا قیصر شخصیت جامع الاطرافی داشت؟ |
سید حسین حسینی میگوید: «قیصر بسیار بیشتر از آنچه که از او چاپ شده، کتاب دارد. کتابهایش زندهاند و حرکت میکنند، کتابهایش این طرف و آن طرف مقاله مینویسند و گفتگو میکند و خیلی از شاگردان ایشان سمت استادی و معلمی پیدا کردهاند. از این بابت هم وجود قیصر، وجود…

روایتی از عنایت آیتالله خامنهای به خانواده زندانیان سیاسی |
از مشهد تا نهاوند؛ مأموریتی از طرف آیتالله خامنهای، «… داخل خانهاش نشستیم و غذای مختصری هم خوردیم. بعداً به خانوادهاش گفتیم که از مشهد و از طرف آقای خامنهای آمدهایم. ایشان پیغام دادند که بیاییم خدمت شما و این پول را بدهیم. آقای طالبی دبیر بود. زندانیاش کرده بودند…

روایت آیتالله قاضی طباطبایی از اولین دستگیری توسط ساواک/ ماجرای سوزاندن نامههای آیات حکیم، خوئی و میلانی چه بود؟ |
در جیب بغلى مصرى (لباده) خودم نامههایى از آیات عظام مثل آقاى حکیم، میلانى، خویى و دیگران داشتم و ابدآ صلاح نبود آنها را کسى ]ببیند[ لذا همه آنها را بیرون آورده و با سرعت نگاه کردم و اغلب پاره کرده و یک دفعه به ]داخل[ بخاریای که از زغال…