استدلال عقلی امیرالمومنین در شورای شش نفره بر امامت و خلافت خود ( آیه فآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ)

۱۴۰۴/۰۶/۱۷
  • admin
  • شناسه خبر: 15510


لینک دانلود  

 

 

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

برنامه «حبل المتین» – 12 05 1404 (قسمت دویست و چهل و ششم)

عنوان برنامه: استدلال عقلی امیرالمومنین در شورای شش نفره بر امامت و خلافت خود ( آیه فآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ)

کلیدواژه: حبل المتین؛ ذالقربی؛ آیه مودت؛ حدیث مناشده؛ادله عقلی امامت؛ بنی امیه؛ معاویه؛ شجره ملعونه؛ عمار یاسر؛ جنگ صفین؛ امامت!

استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی

مجری: آقای علی اسماعیلی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، إلَهِی الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوَلَایَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلَام»

سلام و درود خدمت شما دوستان عزیز بینندگان گرانقدر، شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به برنامه زنده «حبل المتین» خیلی خوش آمدید.

ماه، ماه صفر، ماه حزن و اندوه آل الله روزهایی که اهل بیت عصمت و طهارت در «شام» هستند و این روزها سراسر غم و اندوه است. البته این روزها ملت آزاده دنیا و جهان هم به نوعی دل هایشان داغدار مردم «غزه» است.

 امروز کربلای واقعی را باید در «غزه» و «فلسطین» دید این ظلمی که بر مردم «غزه» دارد روا می شود و متأسفانه سر دمداران و حکام دنیا بویژه برخی حکام «عرب» در سکوت مطلق هستند. از هیچ کس صدایی در نمی آید اما بچه ها دارند از گرسنگی تلف می شوند چیزی برای خوردن ندارند تصاویر را ببینید دل هر انسان آزاده ای به درد می آید. متأسفانه در این دنیا صدای هیچ کس در نمی آید.

 جز بعضی از مردم و ملت ها به خیابان ها آمدند خدا لعنت کند «رژیم صهیونیستی» و حامیانش را بویژه استکبار جهانی «آمریکا» و کشورهای «اروپایی» و برخی از کشورهای منطقه دارند «اسرائیل» این رژیم غاصب،‌ آدم کش، کودک کش جعلی را حمایت می کنند. ان شاء الله روزی فرا برسد نابودی «اسرائیل» جنایتکار را ببینیم

در خدمت حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی»‌ هستیم حضرت استاد خدمت تان سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

سلام علیکم و رحمه الله و برکاته

السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ فِی أَرْضِه،‏ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِه‏، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَه‏، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع‏ فَمَا شَیْ‏ءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَیْهِ السَّبِیل.

خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت بیش از پیش برای همه گرامیان از خداوند منان طلب می کنم.

 ایام سوگواری و حزن اهل بیت عصمت و طهارت و ایام داغداری حضرت زینب عقیله بنی هاشم و دیگر اهل بیت سید الشهداء را هم به پیشگاه مقدس مولای مان ولی عصر (ارواحنا فداه) و همه علاقمندان به اهل بیت عصمت و طهارت و شما گرامیان تسلیت و تعزیت عرض می کنم.

خدا را قسم می دهیم به اهل بیت خسته و داغدار امام حسین قلب مقدس امام زمان را با ظهورش مسرور بگرداند و ما را از یاران خاص، سربازان فداکار و شهدای رکابش ان شاء الله قرار بدهد.

 طبق برنامه همیشگی مان طلیعه عرائض مان را با یادی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز می کنیم باشد آن بزرگوار به کرم و بزرگواری خودش نگاه کند و ما را مشمول عنایت ویژه و ولایی خودش ان شاء الله قرار بدهد.

اجر و پاداش رسالت شعله آذر نبود * این همه آزار حق دخت پیغمبر نبود

چهره انسیه الحوراء و ضرب دست دیو * فاطمه آخر مگر محبوبه داور نبود

فاطمه نقش زمین گردیده مولا گفت آه * حیف حیف آن جا جناب حمزه و جعفر نبود

از فشار در همه اعضای او در هم شکست * فضه را می خواند و بالای سرش مادر نبود!

دست او بشکست اما دست مولا را گشود * غیر از او کس را توان یاری حیدر نبود!

(وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ)

مجری:

خیلی ممنون مثل همیشه یاد و نام حضرت مادر صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ابتدای برنامه را مزین، معطر و منور کرد ان شاء الله همه شما زیر سایه حضرت مادر باشید.

حضرت استاد قبل از این که سراغ بحث درس های از امامت و ولایت برویم امروز مناسبتی داشتیم، نهم صفر سالروز شهادت حضرت «عمار ابن یاسر»‌ این شخصیت کم نظیر که هم صحابه پیامبر گرامی اسلام بود هم یار با وفای حضرت امیر المؤمنین (سلام الله علیه) که در سال 37 هجری قمری به شهادت رسید. قدری در مورد شخصیت و شهادت ایشان بفرمایید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

در رابطه با «عمار» سخن خیلی زیاد است شاید اگر یک ویژه برنامه ای می شد می ارزید. روایتی «صحیح بخاری» در رابطه با «عمار‌» آورده است. «صحیح بخاری» چاپ «بیت الأفکار الدولیه – عربستان سعودی – ریاض»، روایت 447 در رابطه با مسجدی که رسول اکرم در «مدینه» بنا می کردند راوی می گوید همه ما خشت ها گلی را دانه دانه بر می داشتیم «عمار»‌ دو تا دو تا بر می داشت. پیغمبر وقتی او را دید

«یَنْفُضُ التُّرَابَ عَنْه‏»

سر و صورت «عمار» خاک آلود بود، پیغمبر اکرم با دست مبارک شان خاک های صورت «عمار» را پاک می کرد و فرمود

«وَ یَقُولُ وَیْحَ عَمَّارٍ»

آی «عمار»

«تَقْتُلُهُ الْفِئَهُ الْبَاغِیَهُ»

«عمار» را گروه ستمگر و فئه باغیه خواهد کشت

«یَدْعُوهُمْ إِلَى الْجَنَّهِ وَ یَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ»

«عمار» آن فئه باغیه را به بهشت دعوت می کرد، ولی آن ها «عمار»‌ را به آتش جهنم دعوت می‌کردند.

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامه – بیروت – 1407 – 1987، الطبعه: الثالثه، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج1، ص172، ح436 (آدرس دهی بر اساس نرم افزار الجامع الکبیر)

 

 اگر نبود همین یک روایت برای حقانیت امیر المؤمنین و بطلان «معاویه» در «صحیح بخاری» است نمی شود هیچ حرفی زد. «عمار» همیشه می گفت خدایا از فتنه ها به تو پناه می برم. حساب کنید «یَدْعُونَهُ إِلَى النَّارِ»، «عمار»‌ را به سوی آتش دعوت می کند.

قرآن در سوره قصص در رابطه با فرعون تعبیری دارد:

(وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً یدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَیوْمَ الْقِیامَهِ لَا ینْصَرُونَ)

و آنان [= فرعونیان‌] را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش (دوزخ) دعوت می ‌کنند؛ و روز رستاخیز یاری نخواهند شد!

سوره قصص (28): آیه 41

فرعون جزء کسانی است که مردم را به آتش دعوت می کرد.

 «ذهبی» در «میزان الإعتدال» تعبیری دارد «ابو الغادیه» می گوید

«سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم یَقُولُ قَاتِلُ عَمَّارٍ فِی النَّارِ»

قاتل «عمار» در آتش جهنم است.

«قاتل عمار فی النار وهذا شیء عجیب»

«وَ هذا شیء عجیب»

«ذهبی» می گوید خیلی عجیب است

«فإن عمارا قتله أبو الغادیه»

«ابو الغادیه» از اصحاب پیغمبر بود او را کشت! میزان الاعتدال فی نقد الرجال؛ اسم المؤلف: شمس الدین محمد بن أحمد الذهبی الوفاه: 748، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – 1995، الطبعه: الأولى، تحقیق: الشیخ علی محمد معوض والشیخ عادل أحمد عبدالموجود، ج 2، ص 236

آقایان می گویند کل اصحاب پیغمبر:

«الصحابه کلهم عدول»

صحیح ابن حبان بترتیب ابن بلبان؛ اسم المؤلف: محمد بن حبان بن أحمد أبو حاتم التمیمی البستی الوفاه: 354، دار النشر: مؤسسه الرساله – بیروت – 1414 – 1993، الطبعه: الثانیه، تحقیق: شعیب الأرنؤوط، ج 1، ص 162

«الصحابه کلهم من أهل الجنه قطعا»

الإصابه فی تمییز الصحابه؛ اسم المؤلف: أحمد بن علی بن حجر أبو الفضل العسقلانی الشافعی الوفاه: 852، دار النشر: دار الجیل – بیروت – 1412 – 1992، الطبعه: الأولى، تحقیق: علی محمد البجاوی، ج 1، ص 11

«ابن تیمیه» در «منهاج السنه»، جلد 6 می گوید پیغمبر فرمود:

«وإن قاتل عمار بن یاسر هو أبو الغادیه»

«ابو الغادیه» قاتل «عمار» است.

«وکان ممن بایع تحت الشجره»

نه تنها جزء صحابه پیغمبر است در بیعت رضوان هم بود.

 دوم:

«وهم السابقون الأولون ذکر ذلک ابن حزم وغیره»

جزء (وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ) است «ابن حزم» و دیگران این را آورده اند.

منهاج السنه النبویه؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیه الحرانی أبو العباس الوفاه: 728، دار النشر: مؤسسه قرطبه – 1406، الطبعه: الأولى ، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج6، ص333

وقتی «عمار» شهید شد یاران «معاویه» دست از جنگ کشیدند حتی «عمرو عاص» گوشه ای رفت گفت دیگر جنگ نمی کنم گفتند چرا؟ گفت پیغمبر فرمود « قَاتِلُ عَمَّارٍ فِی النَّارِ، تَقْتُلُهُ الْفِئَهُ الْبَاغِیَهُ» فئه باغیه ما هستیم.

«معاویه» گفت مگر «عمار» را ما کشتیم؟ علی «عمار» را کشت تعبیر خیلی وقیحی نسبت به «عمرو عاص»‌ داشت خیلی زشت است نمی خواهم مطرح کنم. گفت علی اگر «عمار» را در برابر شمشیرهای ما قرا نمی داد «عمار» کشته نمی شد.

 این منطق «معاویه» است شما از این حدیث (تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل).

یاران «معاویه» بین شتر نر و ماده تفاوت نمی گذاشتند «معاویه» برای این که به علی ثابت کند یارانی دارد هِرّ از بِرّ تشخیص نمی دهند فرستاده امیر المؤمنین در «شام» بود روز چهارشنبه دستور داد مردم بیایید نماز جمعه بخوانم همه آمدند نماز جمعه در روز چهارشنبه خواندند هیچ کس اعتراض نکرد.

به فرستاده امیر المؤمنین گفت به علی بگو افرادی دارم بین جمعه و چهارشنبه تشخیص نمی دهند من با این ها به جنگ علی خواهم آمد.

خبر به امیر المؤمنین رسید «معاویه» گفت علی قاتل «عمار» است علی اگر «عمار» را نمی آورد در برابر شمشیرهای ما قرار نمی داد «عمار» ‌کشته نمی شد. امیر المؤمنین (علیه السلام) گفت پس قاتل «حمزه» هم رسول الله است اگر رسول الله، «حمزه» را در «جنگ احد» نمی آورد در برابر شمشیر پدر و برادر «معاویه» قرار نمی داد «حمزه» کشته نمی شد.

در هر صورت…

«عمار (رضوان الله تعالی علیه)» زندگی خیلی با صفایی داشت بعد از قتل «عمار»، امیر المؤمنین فرمود «أینَ عَمار» کجاست عمار من؟ الان هم باید بگوییم عمارهای «رهبری» کجا هستند، کجاست «سردار سلامی»، کجاست «سردار باقری»، کجاست «سردار حاجی زاده» ولی این سنت الهی است.

کشتن یاران یک رهبر چیز جدیدی نیست رسول اکرم بهترین یارانش در «جنگ احد» کشته شدند آیا اسلام خوابید؟ «عمار، سلمان، ابوذر، محمد ابن ابی بکر، مالک» و … کشته شدند همه شان توسط «معاویه» کشته شدند. «عمار» رفت ولی خون «عمار» در سپاه علی جوشید و همین خون «عمار»ها بود که در طول تاریخ اسلام را زنده نگه داشت.

وگرنه دودمان نحس «معاویه» به تعبیر حضرت «امام»‌ شجره ملعونه در قرآن تصمیم داشتند کاری کنند از اسلام، اثری نباشد. لذا امیر المؤمنین (سلام الله علیه) وقتی به «معاویه» می رسد در نامه 16 می گوید

«فوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّهَ وَ بَرِئَ النَّسَمَه»

قسم به خدایی که دانه را شکافت، خلق را آفرید «معاویه» و پدرش و … در «فتح مکه» اسلام نیاوردند.

«مَا أَسْلَمُوا وَ لَکِنِ اسْتَسْلَمُوا»

تظاهر به اسلام کردند

«وَ أَسَرُّوا الْکُفْرَ»

کفر خودشان را باطنی کردند.

«فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَیْهِ أَظْهَرُوه‏»

امروز در «جنگ صفین» اعوانی بر کفر پیدا کردند دارند کفر خودشان را در این جا اظهار می کنند!

نهج البلاغه (للصبحی صالح)؛ نویسنده: شریف الرضى، محمد بن حسین، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص374، خطبه 16

جالب هست «عمار (رضوان الله تعالی علیه)» همین تعبیر مولا را دارد. «مجمع الزوائد هیثمی»، جلد 1، صفحه 148 در بعضی از چاپ ها صفحه 110 «سعد ابن حذیفه، عمار یاسر» در «جنگ صفین» می گفت:

«والله ما أسلموا ولکن استسلموا وأسروا الکفر فلما رأو علیه أعوانا أظهروه»

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی الوفاه: 807، دار النشر: دار الریان للتراث/‏دار الکتاب العربی – القاهره , بیروت – 1407، ج1، ص113، ح439

«و الله ما أسلموا» قسم به خدا «معاویه» و یارانش اسلام نیاوردند «إستسلموا» این ها تظاهر به اسلام کرد «و اسروا الکفر» کفر را سرّی کردند «فلما رأو علیه أعوانا أظهروه»؛ کلام مولا را «عمار یاسر» دارد بیان می کند؛ یعنی زبان گویای علی است اگر کسی علی را قبول ندارد «عمار» را به عنوان صحابه قبول دارد بفرمایید این هم «عمار»

مجری:

درود می فرستیم بر روح پاک، مطهر و نورانی این صحابه جلیل القدر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و یار وفادار امیر المؤمنین (سلام الله علیه)؛ در برنامه «حبل المتین» در مورد ادله عقلی امامت بحث می کردیم به احتجاجاتی رسیدیم که وجود نازنین امیر المؤمنین در شورای شش نفره مطالبی را بیان می فرمودند هر کدام ادله عقلی بر امامت خودشان است.

آن های که مدام ادعا می کنند و گاهی در گوشه کنار می گویند کجا علی گفت؟ کجا دفاع کرد؟ چرا به میدان نیامد؟ چرا از ولایت، امامت و خلافت خودش حمایت نکرد؟ یا هر چیزی بیایند این مباحث را ببینند، بشنوند و دقت کنند ببینند آیا چنین چیزی بود یا خیر؟

جناب استاد از جمله احتجاجاتی که وجود نازنین حضرت امیر (سلام الله علیه) بر افضلیت و حقانیت خودشان در شورای شش نفره داشتند به آیات نورانی قرآن استدلال کردند در برنامه گذشته هم به برخی از این آیات اشاره کردیم از جمله (فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ) از آن آیاتی است که استدلال کردند در این زمینه اگر بفرمایید ممنون می‌شوم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم‏، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعین وَهُوَ خَیرُ نَاصِرٍ وَ مُعِینْ الْحَمْدُلِلَّه ‏وَ الصَّلَاهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِیَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِیَّهَ اللَّه‏ وَ الّلعنُ الدّائمُ‏ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ یَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ

امیر المؤمنین در شورای شش نفره بنا به نقل بزرگان اهل سنت مثل «ابن مردویه، تفتازانی، ابن عساکر» و دیگران همه نقل کردند بر این که امیر المؤمنین (سلام الله علیه) نزدیک به پنجاه مورد در شورای شش نفره به حقانیت خودش استدلال کرد.

 به «حدیث غدیر»، به «حدیث منزلت»، به «آیه تطهیر»،‌ به «آیه اکمال» و به «آیه ابلاغ و…»

هر آن چه که باید گفته می شد امیر المؤمنین (سلام الله علیه) استدلال کرد «مناقب ابن مردویه – متوفای 410» از علمای بزرگ اهل سنت مفصل در رابطه با استدلال امیر المؤمنین (علیه السلام) آورده است.

«أَ مِنْکُمْ أَحَدٌ وَحَّدَ اللَّهَ قَبْلِی‏»

آیا قبل از من کسی از شماها خدا را قبول داشت؟ آیا غیر از من کسی به دو قبله «بیت المقدس» و «مکه» نماز خواند؟ آیا غیر از من کسی به خدای عالم به مودتش در قرآن

(قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى)

بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی ‌کنم جز دوست ‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]؛

سوره شوری (42): آیه 23

دارد؟ آیا غیر از من کسی پیغمبر را غسل داد؟ غیر از من کسی و کسی و کسی بود من جمله از این ها این مطلب است:

«أَ فِیکُمْ أَحَدٌ تَمَّ نُورُهُ مِنَ السَّمَاء»

آیا در میان شما کسی هست که نورش از آسمان نازل شده است؟

«حینَ قال فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّهُ غیری؟»

غیر از من کسی از شما هست؟

«قالوا: اللّهمّ لا.»

قسم به خدا غیر از توی علی کسی در حقش (فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏) نازل نشده است.

در رابطه با این آیه شریفه، حرف خیلی زیاد است ولی به چند نکته اشاره می کنم. عزیزان دقت کنند امیر المؤمنین وقتی به آیه (فَآتِ ذَا الْقُرْبى‏) استدلال می کند پشتوانه خیلی قویی دارد. اشاره به یک حوادث خیلی تلخی است که بعد از رسول اکرم اهل بیت رسول الله داشتند.

«مسند ابو یعلیٰ» مال «امام حافظ»، جلد 2، صفحه 334 «ابو سعید خدری»‌ از اصحاب جلیل القدر رسول اکرم است.

«لما نزلت هذه الآیه (وآت ذا القربى حقه) الإسراء دعا النبی صلى الله علیه وسلم فاطمه وأعطاها فدک»

پیغمبر،‌ حق (ذوی القربیٰ) را ادا کن رسول اکرم فاطمه را خواست و «فدک» را تقدیم فاطمه کرد.

مسند أبی یعلى؛ اسم المؤلف: أحمد بن علی بن المثنى أبو یعلى الموصلی التمیمی الوفاه: 307، دار النشر: دار المأمون للتراث – دمشق – 1404 – 1984، الطبعه: الأولى ، تحقیق: حسین سلیم أسد، ج2، ص334، ح 1075

در کتاب «دُر المنثور»، جلد 9، صفحه 320 ایشان از «ابو سعید خدری» می گوید:

«لما نزلت (وآت ذا القربى حقه) أقطع رسول الله فاطمه فدکا»

الدر المنثور؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن الکمال جلال الدین السیوطی الوفاه: 911، دار النشر: دار الفکر – بیروت – 1993، ج5، ص273

وقتی آیه (وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه‏) نازل شد پیغمبر زهرا را خواست و «فدک» را به او داد. «فتوح البلدان بلاذری»، صفحه 44 خیلی با صراحت در کتاب شان تعبیر دارد حضرت صدیقه طاهره پیش خلیفه اول ابوبکر آمد گفت

«إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ [وَ آلِهِ‏] وَ سَلَّمَ جَعَلَ لِی فَدَکَ فَأَعْطِنِی إِیَّاهَا»

 

«فدک» تا آخرین روز رحلت پیغمبر در دست حضرت زهرا بود کارگرهای داشتند آن جا کار می کردند محصول آن عمدتاً صرف فقراء می شد به مجرد این که پیغمبر از دنیا رفت اولین کاری که کردند اموال حضرت صدیقه را مصادره کردند.

«وَ شَهِدَ لَهَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِب‏»

فتوح البلدان؛ اسم المؤلف: أحمد بن یحیى بن جابر البلاذری الوفاه: 279، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – 1403، تحقیق: رضوان محمد رضوان، ج1، ص44

علی هم شهادت داد بر این که «فدک»، مال زهرا است ابوبکر گفت شاهد دیگری بیاور رفتند «أم أیمن» را آوردند حسن، حسین و دیگران آمدند بنا داشتند «فدک» را مصادره کنند چون حکومت نوپای آن ها احتیاج به اموال و سرمایه ای داشت «فدک» سرمایه خوبی برای آن ها بود.

ولی مهم تر از این اگر «فدک» دست علی و زهرا بود از درآمد «فدک» نیرو و کمک جمع می کردند چه بسا علیه حکومت شورش می کردند، خلاصه این‌که با غضب «فدک» یک تیر و بیست نشان زدند.

 ولی امیر المؤمنین فرمود:

 «مالی والفدک»

 منِ‌ علی چه کار به «فدک» دارم؟

 «نعم الحکم، اللَّه»

 فردای قیامت بهترین حکم و داور خدای عالم است.

 چون دنیا، ارزشی ندارد دست من یا دست دیگران باشد. ولی در آخرت هیچ راه گریز و جبرانی ندارد. صدیقه طاهره هم همین حرف را در آخر «خطبه فدکیه»اش زد فردای قیامت بترسید که داور، خدای عالم باشد و پرونده دست رسول اکرم است.

شعر جالبی است اگر اشتباه نکنم مال «نیره تبریزی» است از حضرت زینب (سلام الله علیها) در مجلس یزید خطاب به یزید کرد

(شعر ترکی)

یزید بترس از روزی که محکمه شروع شود داور، خدا؛ تو با «حرمله» باشی و من هم علی اصغر را در محکمه بیاورم.

مجری:

خیلی ممنونم، آیه ای که حضرت امیر (سلام الله علیه) به آن اشاره کردند (وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه‏) شاید یکی از سوالاتی که مطرح باشد مقصود و مراد از (ذوی القربی) چه کسانی هستند؟ آیا ائمه (علیهم السلام) به این آیه بر فضیلت خودشان هم استناد کردند یا خیر؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نکته خوبی است «فضائل الصحابه احمد ابن حنبل»، جلد 1، صفحه 832 از «سعید ابن جبیر»‌ از «ابن عباس» وقتی آیه مودت نازل شد گفتند

«یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ قَرَابَتُکَ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ وَجَبَتْ عَلَیْنَا مَوَدَّتُهُم‏»

در آن جا گفت (وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه‏) این جا می گوید (قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى) دو تا کنار هم است. گفتند یا رسول الله (قُربیٰ) چه کسی است که خدای عالم آن جا می گوید (وَ آتِ ذَا الْقُرْبى‏ حَقَّه‏) این جا هم (قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى) حضرت نوح می گوید

(یا قَوْمِ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِنْ أَجْرِی إِلَّا عَلَى الَّذِی فَطَرَنِی أَفَلَا تَعْقِلُونَ)

ای قوم من! من از شما برای این (رسالت)، پاداشی نمی ‌طلبم؛ پاداش من، تنها بر کسی است که مرا آفریده است؛ آیا نمی ‌فهمید؟!

سوره هود (11): آیه 51

حضرت لوط و همه پیامبران همین طور تنها پیغمبری که در برابر رسالتش اجر قرار داد رسول اکرم است. آیات و روایات را ملاحظه کنید از حضرت آدم تا حضرت عیسی هیچ پیغمبری برای رسالتش مزدی قرار نداد.

نقل می کنند مردم آمدند خیلی اسرار کردند یک چیزی از ما بخواه در برابر زحماتی که کشیدی ما را از بت پرستی، آدم کشی و … نجات دادی آیه آمد گفت اگر می خواهید به من مزد بدهید مزد من مودت خویشاوند من است.گفتند خویشاوند شما چه کسی است؟ فرمود

«قَالَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهُ وَ ابْنَاهُمَا علیهم السلام»

علی، زهرا و فرزندان شان!

المعجم الکبیر؛ اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی الوفاه: 360، دار النشر: مکتبه الزهراء – الموصل – 1404 – 1983، الطبعه: الثانیه، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج3، ص47

باز «طبرانی»‌ در «معجم کبیر»، جلد 3، صفحه 39 همین تعبیر از «ابن عباس» دارد سوال کردند

«مَنْ قَرَابَتُکَ فلان؟ قَالَ عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهُ وَ ابْنَاهُمَا علیهم السلام»

«تفسیر غرائب القرآن» مال «نظام الدین – متوفای 728» وقتی به این جا می رسد می گوید از حضرت رسول اکرم خواستند قرابت شما چه کسی است؟ گفت: «عَلِیٌّ وَ فَاطِمَهُ وَ ابْنَاهُمَا» بعد می‌گوید:

«وکفى شرفاً لآل رسول الله صلى الله علیه وسلم وفخراً ختم التشهد بذکرهم والصلاه علیهم فی کل صلاه»

تفسیر غرائب القرآن ورغائب الفرقان؛ اسم المؤلف: نظام الدین الحسن بن محمد بن حسین القمی النیسابوری الوفاه: 728 هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت / لبنان – 1416هـ – 1996م، الطبعه: الأولى، تحقیق: الشیخ زکریا عمیران، ج6، ص74

این بالاترین شرف و افتخار برای آل پیغمبر است تشهد مسلمان ها در نماز با صلوات بر این ها پایان می پذیرد. این که خدای عالم اجر رسالتش را، مودت علی، زهرا و فرزندان نشان قرار داد فخر بزرگ و شرف خیلی گسترده ای است.

 «هیثمی» هم همین تعبیر را دارد.

 اما این که ائمه (سلام الله علیه) به این استدلال کردند یا خیر؟ «هیثمی» در «مجمع الزوائد»، جلد 9، صفحه 142 خطبه آقا امام مجتبی (سلام الله علیه) را بعد از شهادت حضرت امیر نقل می کند.

آی مردم دیشب کسی از دنیا رفت نه گذشتگان به پای او می رسیدند نه آیندگان می توانند برسند. خیلی از فضائل حضرت امیر را آورد گفت: «أنا مِنْ أهل البیت»

«وأنا ابن الذی أرسل رحمه للعالمین وأنا من أهل البیت الذین أذهب الله عنهم الرجس وطهرهم تطهیرا وأنا من أهل البیت الذین افترض الله عز وجل مودتهم وولایتهم فقال فیما أنزل على محمد صلى الله علیه وسلم (قل لا أسألکم علیه أجرا إلا الموده فی القربى)»

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی الوفاه: 807، دار النشر: دار الریان للتراث/‏دار الکتاب العربی – القاهره , بیروت – 1407، ج9، ص146

 

 آیه تطهیر را خواند گفت من از اهل بیتم که خدای عالم مودت و ولایتش را در قرآن آورد (قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى) می گوید روایت، روایت معتبر است.

«تفسیر طبری جامع البیان» مال «عبد الله عبد المحسن ترکی»‌ از علمای بزرگ اهل سنت می گوید وقتی اهل بیت پیغمبر را به «شام» بردند (خوب دقت کنید «معاویه» چه کرد؟)

«قالَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ»

مردی از اهل «شام» آمد گفت

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی قَتَلَکُم‏ وَاسْتأصَلَکُمْ وَقَطَعَ قُرْبٰى الفتنه»

شکر خدا که شما را کشت مستأصل تان کرد و شاخ فتنه هم با کشتن شماها نابود شد.

 آقا امام سجاد (سلام الله علیه) به این مرد «شامی» گفت:

 «قَرَأْتَ الْقُرْآن‏»

 آیا قرآن خواندی؟

 گفت بله آیا آل حامیم را خواندی؟ گفت نه؛ گفت آیا (قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى) را خواندی یا نخواندی؟ گفت بله خواندم

«قال وإنکم لأنتم هم قال نعم»

جامع البیان عن تأویل آی القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جریر بن یزید بن خالد الطبری أبو جعفر الوفاه: 310، دار النشر: دار الفکر – بیروت – 1405، ج25، ص25

 

آیا شما همین «قربایی» هستید که خدای عالم در این آیه، اجر و رسالت قرا داده است؟ «قال نَعَمْ» بله مرد «شامی» از خجالت سرش را پایین انداخت خیلی گریه و زاری کرد از امام سجاد (سلام الله علیه) عذر خواهی کرد.

یکی از آقا زاده ها اگر اشتباه نکنم پسر «عبد الله عمر» به امام سجاد طعنه زد گفت

«من الغلبه»

پیروز کیست؟ شما یا معاویه؟ امام سجاد گفت «عبد الله» وقت نماز رسید اذان و اقامه بگو می فهمی پیروز کیست؟ یعنی حضرت به خال زد می گوید این ها با کشتن پدر من و اسارت من نام ما را نمی توانند پاک کنند. شما وقتی اذان می خواهی بگویی «أشهد أنَّ محمد رسول الله» می گویی در تشهد نماز «اللهم صل علی محمد و آل محمد» می گویی.

لذا در رابطه با استدلال این ها آقای «ابن کثیر دمشقی» در تفسیرش همین تعبیر را می آورد می گوید وقتی امام سجاد و اهل بیت را به اسارت آوردند اسراء را سوار بر کجاوه کرده بودند مردی از اهل «شام» آمد همچنین حرفی زد و حضرت امام سجاد هم استدلال کرد اگر قرآن می خوانی (قُلْ لَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَى)، (قربیٰ) ما هستیم که خدای عالم مودت و محبت ما را اجر و رسالت رسول الله قرار داده است.

مجری:

سپاسگزارم ما واقعاً باید با تمام وجود شاکر این نعمت باشیم بعد از هزار و چند صد سال امروز ببینید چه اتفاقی در این عالم می افتد؟ چند ده میلیون مردمی که در شرایط بسیار سخت قرار دارند الان هوا خیلی گرم است شما چند دقیقه نمی توانید در خیابان چند قدمی راه بروید. صدها کیلومتر شاید بیست روز پیش در منطقه «رأس البیشه» در دورترین نقطه به «کربلاء» در استان «بصره- فاو» مردم حرکت کردند.

شاید تصاویر را در کلیپ ها دیده باشید در آب، گل و شرایط بسیار سخت الان هم می بینید در مسیر «کربلاء» چه غوغایی است؟ حالا معلوم می شود نام چه کسی زنده است؟ از «معاویه» ملعون، بنی امیه ملعون، یزید و امثالهم هیچ خبری نیست اما نام حسین (علیه السلام) هم چنان زنده و پاینده است و این همه عاشق، شیفته و دلباخته ابی عبد الله در طریق الحسین هستند ان شاءالله قسمت و روزی همه شما و ما بشود.

 (میان برنامه)

مجری:

فدای نامت بشوم حسین جان، چقدر این نام دلربا و با دل انسان بازی می‌کند، هرکسی هر جای عالم باشد و سرگذشت حسین (علیه السلام) را خوانده باشد عاشق، شیفته و دلباخته ایشان می‌شود. با افتخار از این لحظه در خدمت شما بینندگان و مخاطبین گرانقدر هستیم،… اولین تماس آقای «جمشید زهی» روی خط ارتباطی هستن خدمت تان سلام عرض می‌کنم بفرمایید

تماس بینندگان برنامه

بیننده: (آقای جمشید زهی از زاهدان – اهل سنت)

سلام عرض می کنم خسته نباشید. اولاً که لعنت بر دشمنان اصحاب رسول الله بر دشمنانی که کینه توز هستند اصحابی مثل ابوبکر، عمر، عثمان، علی و امیر «معاویه» و یک سوال از آقای «قزوینی»‌ دارم. این آیه برایم لطفاً‌ تحت الفظی ترجمه کنید بدون دخل و تصرف و بدون هیچ گونه دست درازی

(وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى)

و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند و دلیل شان این بود که: این ها را نمی ‌پرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند

سوره زمر (39): آیه 3

یک سوال دیگر دارم و همین جا می‌گویم لعنت بر پدر و مادر کسی که به امیر «معاویه» لعنت می کند!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

پیغمبر به «معاویه» لعنت کرده است.

آقای جمشید زهی:

جناب دروغ است!

 حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

علی ابن ابی طالب می گوید «معاویه» کافر است. مدارکش را آوردیم. عبارت «تاریخ طبری» نگاه کن اگر بی سواد هستی جرمش را ما نباید بدهیم.

دارد بر این که «ابو سفیان»‌ سوار بر شتر است «معاویه» جلو و برادرش هم عقبش است. پیغمبر فرمود:

«لعن الله القائد والراکب والسائق»

تاریخ الطبری؛ اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری الوفاه: 310، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، ج5، ص622

«لعن الله القائد والراکب والسائق» آنی که بالا و آنی که جلو دارش است خدا هر سه را لعنت کند. این را ما نگفتیم «لعن الله القائد والراکب والسائق» این مال ما است؟

مجری:

 شما الان به پیغمبر توهین کردی!

آٔقای جمشید زهی:

این ضعیف است.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بفرمایید دلیل ضعفش چه است؟

«عنْ سفینه، أن النبی صلى الله علیه وسلم کان جالسا فمر رجل على بعیر وبین یدیه قائد وخلفه سائق فقال لعن الله القائد والسائق والراکب رواه البزار ورجاله ثقات»

مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی الوفاه: 807، دار النشر: دار الریان للتراث/‏دار الکتاب العربی – القاهره , بیروت – 1407، ج1، ص113

می گوید «رواه البزار و رجالُهُ ثقات» اگر عربی متوجه می شوی می گوید «بزار» نقل کرد تمام راویانش هم ثقه هستند.

آٔقای جمشید زهی:

اصلاً ثقه نیستند!

 حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

شما از کجا می‌گویی ثقه نیستند؟

مجری:

آقای «جمشید زهی» شما باید سند بیاورید همین طور نمی شود بگویید نیستند شما علناً در مقابل مخاطبین و بیننده های شبکه به چند میلیون آدم و پیامبر هم توهین کردید.

آقای جمشید زهی:

نه ما به رسول الله توهین نمی کنیم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

به پیغمبر توهین کردی شاخ و دم ندارد. «انساب الأشراف بلاذری» از علمای طراز اول شما است می گوید:

«عن سفینه مولى أم سلمه أن النبی صلى الله علیه وسلم کان جالساً فمر أبو سفیان على بعیر ومعه معاویه وأخ له أحدهما یوقود البعیر والآخر یسوقه، فقال رسول الله صلى الله علیه وسلم: لعن الله الحامل والمحمول والقائد والسائق»

أنساب الأشراف؛ اسم المؤلف: أحمد بن یحیى بن جابر البلاذری (المتوفى : 279هـ) الوفاه: 279، دار النشر:، ج2، ص121

«ابو سفیان» بر بالای شتری بود «معاویه» و برادرش هم بودند یکی جلو، یکی عقب رسول الله فرمود «لعن الله الحامل والمحمول والقائد والسائق»؛ خدا هم شتر و هم شتر سوار را لعنت کند. هم «معاویه» ای که جلو است هم برادر «معاویه» این مال کتاب های شما است کتاب «کافی» و «بحار» نیست ده ها کتاب اهل سنت، «معاویه» را مورد لعن قرار داده است. شما به پیغمبر توهین کردی!

آقای جمشید زهی:

اصلاً این طور نیست این حدیث موضوع است لطف کنید این آیه را برای من ترجمه کنید.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

شما باید بروید استغفار کنید توجه داشت باشی ارتداد شما ثابت می شود شما به پیغمبرت وهین کردی!

مجری:

الان خوب است یکی بگوید لعنت بر شما، خوشت می آید؟

آقای جمشید زهی:

می گویم لعنت خدا بر کسی که به امیر «معاویه» فاتح «شام» لعنت می کند.

مجری:

یک دعا در حقت کنیم ان شاء الله در عالم محشر در قیامت با «معاویه» محشور بشوی.

آقا جمشید زهی:

آمین یا رب العالمین

مجری:

ولی آن موقع دیر شد دیگر آن موقع جوابی نداری آن موقع دستت خالی و بیچاره هستی.

آقای جمشید زهی:

من مشکل ندارم!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یک سوال از شما دارم قرآن دارد

(وَالشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ)

همچنین شجره ملعونه [= درخت نفرین شده‌] را که در قرآن ذکر کرده ‌ایم.

سوره اسراء (17): آیه 60

مراد از شجره ملعونه چیست؟

آقای جمشید زهی:

«علامه ابن تیمیه» در جواب «علامه حلی» این‌ها را جواب داده است.

مجری:

‌ چه گفت؟ بفرمایید شجره ملعونه کیست؟

آقای جمشید زهی:

واضح و صریح است شجره ای که در جهنم می روید

مجری:

یعنی خدا یک درخت را لعنت می کند این عاقلانه است

آقای جمشید زهی:

همان طور که شتر را لعنت می کند امیر «معاویه» سوارش بود درخت را هم لعنت می کند.

مجری:

پس قبول کردی که پیامبر شتر و آن کسی که سوار شتر بود آنی که عقب و جلویش بود را لعنت کرد پس پذیرفتی؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

نمی‌دانم تصویر شبکه را می بینی یا نمی بینی، کتاب «عمده القاری شرح صحیح البخاری» مال آقای «بدر الدین عینی» متوفای 855 بهترین «شرح بخاری» است.

«قوله: ( والشجره الملعونه )، بالنصب عطف على الرؤیا، تقدیره: وما جعلنا الرؤیا التی أریناک والشجره الملعونه فی القرآن ، إلاَّ فتنه للناس، وکانت فتنتهم فی الرؤیا أن جماعه ارتدا، وقالوا: کیف یسرى به إلى بیت القدس فی لیله واحده ؟ وقیل: رأى رسول الله صلى الله علیه وسلم بنی أمیه ینزون على منبره نزو القرده فساء ذلک، فما استجمع ضاحکاً حتى مات، فأنزل الله تعالى: (وما جعلنا الرؤیا) الآیه»

عمده القاری شرح صحیح البخاری؛ اسم المؤلف: بدر الدین محمود بن أحمد العینی الوفاه: 855هـ، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج19، ص30 و ج23، ص157

در آیه شریفه (وَالشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآنِ) حضرت فرمودند بر این که مراد از شجره ملعونه در قرآن «بنی امیه» هستند که بعد از من می آیند بر بالای منبر من تکیه می زنند. ما نمی گوییم.

آقای جمشید زهی:

این آیه را برایم ترجمه کن

مجری:

شما به پیامبر توهین کردی باید این مسئله حل شود بعد

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

«امام قرطبی» دارد «ابن عباس» می گوید:

«هذه الشجره بنو أمیه»

این شجره ملعونه «بنی امیه» هستند!

الجامع لأحکام القرآن؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی الوفاه: 671، دار النشر: دار الشعب – القاهره، ج10، ص286

«آلوسی» می گوید شجره ملعونه «بنی امیه» هستند. تمام بزرگان اهل سنت اتفاق نظر دارند مراد از شجره ملعونه در قرآن «بنی امیه» هستند. در رأس «بنی امیه»، معاویه ابن ابی سفیان است.

 امیر المؤمنین در «نهج البلاغه» می گوید:

«إِنَّمَا هُوَ الشَّیْطَان‏»

نهج البلاغه (للصبحی صالح)؛ نویسنده: شریف الرضى، محمد بن حسین، ناشر: هجرت، محقق/ مصحح: فیض الاسلام، ص 415

«عمار یاسر» الان روایتش را خواندیم در «مجمع الزوائد هیثمی»، جلد 1، صفحه 113 می گوید «معاویه» و امثال او مسلمان نشدند تظاهر به اسلام کردند کفرشان را مخفی کردند. شما به «عمار» به علی توهین کردید پیغمبر را (نستجیر بالله) لعن کردید خیلی عجیب است نمی دانم چه سنیی هستید شما به این عصبانیت دارید پیغمبر را مورد لعن قرار می دهید.

مجری:

آقای «جمشید زهی» حل شد؟

آقای جمشید زهی:

نه برای من موضوع حل نشد فقط آیه را برای من ترجمه کنید

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

آقای «جمشید زهی» از شما خواهش می کنم دو، سه مدرکی که از کتب اهل سنت عرض کردم از «تاریخ طبری، مجمع الزوائد» و … این ها می گویند «ابو سفیان» سوار بر شتر بود «معاویه» جلودارش، برادرش هم پشت سرش بود پیغمبر فرمود خدا شتر، شتر سواران، جلو دار و عقبی را لعنت کند.

این را شما از علمای بزرگوارتان تحقیق کن ببین این ها چه جوابی می دهند؟ جلسه بعد تشریف بیاورید حاضر هستیم حتی نیم ساعت تریبون در اختیار شما قرار بدهیم یا اگر شما توانایی بحث ندارید یکی از علمای بزرگوارتان بیاید ما دستش را هم می بوسیم تشریف بیاورند شما تلفن بزنید تلفن را به ایشان بدهید.

دو تا مسئله را گفتیم یکی در رابطه با (وَالشَّجَرَهَ الْمَلْعُونَهَ فِی الْقُرْآن) از علمای اهل سنت گفتند شجره ملعونه در قرآن عبارت از «بنی امیه» است این ها را بیان کنید.

 حضرت «امام» هم در وصیتنامه سیاسی و الهی خودشان می گوید «بنی امیه لعنت الله علیهم» با آن که، آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدند فریاد بر سر ستمگران جهان …

یعنی شما به «امام (رضوان الله تعالی علیه)» رهبر نظام جمهوری اسلامی توهین کردی شما چه دل و جرأتی داری؟ کاری نداریم حرف شما دارد ضبط می شود مردم هم دارند می بینند تمام مراکز هم دارند حرفت را می شنوند این حرف صریح حضرت «امام (رضوان الله تعالی علیه)» است.

 به پیغمبر، به علی ابن ابی طالب، به عمار و به حضرت «امام» توهین کردی که صراحتاً می گوید لعن و نفرین و فریاد از بیداد «بنی امیه (لعنت الله علیهم)»

مجری:

و به میلیون‌ها مسلمان توهین کردی!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

و به میلیون‌ها مسلمانی که «امام» را قبول دارند توهین کردی، بنده تا به حال اسم «معاویه» را نیاوردم لعنت کنم نزدیک به بیست و هفت سال است در شبکه‌ها هستم کلمه «معاویه» (لعنه الله علیه) کسی از من داشته باشد جایزه می دهم.

 بله عبارت روایت را خواندیم فرمایش حضرت علی را خواندیم فرمایش حضرت «امام» را بیان کردیم ولی بنده ملتزم هستم به شاگردانم هم گفتم شما حق لعن به «معاویه» در برنامه زنده را ندارید.

شما روایات برای مردم بخوانید فرمایشات علمای اهل سنت را بیان کنید مردم عقل و شعور دارنند می توانند تشخیص بدهند. این که شما به این شکل بیان می کنید جنایتی که «معاویه» در عالم اسلام کرد غیر قابل چشم پوشی است.

 سریال «مهمان کشی» شبکه یک دارد پخش می کند آن را هم نگاه کن. بنده به هیچ وجه موافق نیستم معتقد هستم این کار صدا و سیما صد در صد در این مقطع اشتباه است.

بنده به نوبه خودم در این مقطع پخش کردنش را محکوم می کنم خیلی رُک بگویم رو در بایسی نداریم به کسی هم بدهکار نیستیم.

 ما هم الحمد لله سی سال است مؤسسه و شبکه داریم یک ریال از «جمهوری اسلامی» بنده پول نگرفتم. اگر هر کدام از مسئولین یک مدرکی بیاورند برای مؤسسه ام کمکی به من کردند حاضر هستم جلوی مردم حرفم را پس بگیرم آزاد هم حرف می زنم.

مجری:

ممنونم، چون آقای «جشمید زهی» داشت صحبت می‌کرد، احساس کردم خانواده اش هم نشسته‌اند دارند می‌شنوند و می‌بینند نمی‌دانم چقدر موافق اقای «جمشید زهی» هستند یا موافق نیستند؟

ما واقعا دل‌مان می‌سوزند، وقتی صدای زن و بچه اش را شنیدم خیلی دلم برای زن و بچه اش سوخت. خانم و بچه‌های ایشان پای شبکه ولی عصر نشسته اند دارند برنامه را می‌بینند من دارم به شما می‌گویم به آقای «جمشید زهی» کار ندارم چون ایشان خیلی حرف بدی زد، و خیلی توهین بزرگی کرد.

به پیامبر توهین کرد، به ائمه توهین کرد، به امیر المؤمنین علی (علیه السلام) توهین کرد و همین‌طور به صحابه توهین کرد. به حضرت امام (رحمه الله علیه) هم توهین کرد و همچنین به میلیون‌ها مسلمان توهین کرد.

متأسفانه رفتار ایشان بسیار ناشایست بود؛ اما به خانواده ایشان برادرانه به عنوان یک مسلمان توصیه می‌کنم و می‌گویم رهرو، فکر و اندیشه این آقا نباشید ایشان دارد خطا و اشتباه می‌رود، به بقیه نداریم خیانت، و ظلمی بدی معاویه و بنی امیه در حق اسلام کردند هیچ کس به اندازه این‌ها ظلم نکرد.

اسناد و مدارکش را هم استاد نشان دادند، من از خانواده ایشان خواهش می‌کنم بیدار باشند رهرو راه ایشان نباشند حتما در مقابلش بی ایستند بیروند تحقیق و مطالعه کنند ببینند واقعا معاویه شایسته حرف‌های که ایشان می‌زند هست یا «معاویه» شایسته چیزی بوده که پیامبر فرموده و لعن کرده است.

به خاطر که ایشان توهین کرد سوالش را هم جواب نمی‌دهیم، هر وقت آمد رفتارش را اصلاح کرد و از مردم، از پیامبر عذر خواهی و توبه کرد آن آیه ای را که خواند ترجمه و توضیح می‌دهیم مشکلی نداریم.

تازه آیه را هم ایشان اشتباه خواند، آقای «جمشید زهی» که این‌قدر ادعا می‌کنی آیه و کلمه اولیاء را هم اشتباه خواندید.

بیننده بعدی آقای «احمدی» از «یاسوج» خدمت شما سلام عرض می‌کنم بفرمایید.

بیننده: (آقای احمدی از یاسوج – شیعه)

عرض سلام و ادب دارم خدمت استاد بسیار گرانقدر حضرت آیت الله «حسینی» و حضرتعالی و همه بزرگواران شبکه حضرت ولی عصر (سلام الله علیه)

آقای «اسماعیلی» اگر یادتان باشد آقای «جمشید زهی» سال قبل آمد به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که باعث اقتدار بزرگ ملت هستند اهانت کرد. بنده در جلسه بعد جوابش را دادم.

 وهابیون و همفکران ایشان هر وقت کم می‌آورند متوسل به دروغ و تهمت می‌شوند حتی به ساحت مقدس آقا رسول الله (صلی الله علیه واله وسلم) اهانت می‌کنند.

 بنده سوالم این است که قریش در زمان قبل از اسلام شان در جنگ‌های «بدر، احد و خندق» و دیگر جنگ‌ها افرادی زیادی از آن‌ها به دست امیر المؤمنین (علیه السلام) به درک واصل شدند. و علت دشمنی‌هایشان با مولا علی به همین جهت بوده است؛ اما انصار به چه دلیل غفلت کردند با توجه به این‌که حق برای‌شان روشن بود، امام را یاری نکردند؟

 سوال دیگر این است که اهل تسنن ده نفر را به عنوان عشره مبشره ذکر کرده اند، که نه نفر از آن‌ها کسانی بودند که در حق اهل بیت ظلم کردند و بعضی‌هایشان با امام جنگ کردند و سه نفر از آن‌ها از همه شان ظلم شان بیشتر بوده و از همه هم حریص‌تر بودند خواستم در این باب توضیحی بفرمایید. اللهم صلی علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم.

مجری:

ممنون و متشکرم از شما اقای «احمدی» خدا نگهدارتان باشد. بننده بعدی آقای «فرخی» از دیار «مازندران» سلام علیکم بفرمایید

بیننده: (آقای فرخی از مازندران – شیعه)

سلام عرض می‌کنم در مورد «شجره ملعونه»، «طبری» دارد واضح حرف می‌زند، ایشان هم مفسر و هم محدث است این را در کتاب تاریخش نوشته است می‌گوید:

«والشجره الملعونه فی القرآن ونخوفهم فما یزیدهم إلا طغیانا کبیرا ولا اختلاف بین أحد أنه أراد بها بنی أمیه»

تاریخ الطبری؛ اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری الوفاه: 310، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، ج5، 621

بین احدی اختلاف نیست که اراد بها بنی امیه، نیاز به ترجمه هم ندارد خیلی واضح می‌اید راجع به بحث شجره ملعونه حرف می‌زند. ایشان اگر کلمه «شجره ملعونه» این دوحرف و دو کلمه را در تاریخ طبری سرچ بزند برایش می‌آید.

اما مطلبی راجع به «معاویه» دیدم که تمام منابع صحابه نگاری آورده‌اند «الاستیعاب» شما بگیرید تا بالا و پایین، اگر تاریخ کبیر را بخوانید و تاریخ صغیر را بخوانید همه شان دارند «تفسیر ابن کثیر» دارد:

«وهذا هو مشهور عند اصحاب المغازی والسیر»

این که اصلا بحثی در آن نیست؛ یعنی جزء بزرگترین مغازی دانان که «ابن اسحاق» باشد از طریق شاگردش «زیاد ابن عبدالله» وقتی از این سلسله سند در مغازی جنگ وارد می‌شود به قولی مو لای درزش نمی‌رود.

من سه خط را از «الاستیعاب» می‌خوانم در کتاب طبری و الکامل هم است و جای دیگر هم است. آقای «جمشید زهی» دوست ما خوب گوش بدهد و ببیند معاویه چه کار کرده است.

«أرسل معاویه بعد تحکیم الحکمین بسر بن ارطاه فی جیش»

«معاویه» بعد از تحکیم «بسر ابن ارطاه» فرستاد. این چه زمانی است؟ دو سال هنوز حکومت حضرت امیر مانده است؛ یعنی ایشان در قید حیات است. در مورد «بسر ابن ارطات» خودت برو تحقیق کن ببین چه جنایت‌ کار، جانی و حیوانی بوده است.

«فساروا من الشام ختى قدموا المدینه»

از شام حرکت کرد تا به «مدینه» رسید. («مدینه» شهر پیامبر است و قشنگ هم گوش‌هایت را باز کن)

«وعامل المدینه یومئذ لعلی بن أبی طالب رضى الله عنه أبو أیوب الأنصاری صاحب رسول الله»

عامل علی در «مدینه»، «ابو ایوب انصاری» صاحب خانه پیامبر بود و جزء اصحاب الاولون و مهاجر و انصار بود.

«ففر أبو أیوب ولحق بعلی رضى الله عنه»

«ابو ایوب» از دست شان فرار کرد

«وارسل إلى بنی سلمه»

فرستاد دنبال خاندان بنی سلمه، خاندان همسر پیامبر. شما که سینه چاک هستی این را گوش بده.

«فقال ما لکم عندی أمان ولا مبایعه»

به خدا قسم که از دست من امان ندارید. می‌آید بچه‌های «ام سلمه (همسر پیامبر)» را تهدید می‌کند

«حتى تأتوا بجابر بن عبدالله»

تا جابر را در اختیار من قرار بدهید.

«فأخبر جابر فانطلق حتى جاء إلى أم سلمه زوج النبی فقال لها ماذا ترین فإن خشیت أن أقتل وهذه بیعه ضلاله»

«جابر» نزد «ام سلمه» می‌رود می‌گوید بیعتی که از ما می‌خواهد بیعت ضلالت است.

الاستیعاب فی معرفه الأصحاب؛ اسم المؤلف: یوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر الوفاه: 463، دار النشر: دار الجیل – بیروت – 1412، الطبعه: الأولى، تحقیق: علی محمد البجاوی، ج 1، ص 162

قصه ادامه دارد می‌خواهم بگویم «معاویه» خیلی اسلام را منحرف کرد و به نظر من اصلا دفاع از این شخصیت اوج حماقت و ابلهی است.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم خدا نگهدارتان. اما بیننده بعدی مان آقای «رضایی از بندر عباس» سلام علیکم بفرمایید.

بیننده: (آقای رضایی از بندر عباس- شیعه)

سلام علیکم جناب اقای «اسماعیلی» و حضرت آیت الله «قزوینی» عزیزتر از جان من و نور چشم من. ایام محرم و صفر را تسلیت عرض می‌کنم خدمت مولا صاحب الزمان و خدمت شما آقایان.

من از این آقا که به ساحت اقا رسول الله بی ادبی کردن خیلی متأسفم کاشکی بهتر از این‌ها صحبت می‌کرد، این طور صحبت کردن درست نیست. ان شاءالله خداوند هدایت شان کند.

من از حاج آقا می‌خواستم بپرسم آیا آیه مودت را خلفا هم رعایت کردند یا نکردند؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

قشنگ خیلی خوب رعایت کردند!!

آقای رضایی:

آیا خلفا به این آیه عمل کردند و آن را رعایت کردند یا باعث شهادت معصومین شدند و خلاف آیه قرآن عمل کردند؟

مجری:

خیلی ممنون خداوند حفظ تان کند. استاد اقای «احمدی از یاسوج» اشاره به بحث عشره مبشره داشتند اگر یک توضیح مختصری بفرمایید ممنون می‌شوم.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یک: آقایان می‌گویند «حدیث غدیر» چون در صحیحین نیامده در «صحیح بخاری» نیامده و در «صحیح مسلم» هم ناقص است و آن را قبول ندارند. ما از این‌ها می‌خواهم این عشره مبشره با این اهمیتی که اقایان برایش قائل هستند و با این طمطراق دارند نقل می‌کنند چرا در «مسلم و بخاری» در کتاب‌هایشان نیاوردند؟ این را به ما جواب بدهند.

وقتی این‌قدر این حدیث برای آقایان اهمیت دارد که خدای عالم به ده نفر از این‌ها بشارت بهشت داده است این را پاسخ بدهند.

دوم: به ما بگویند عشره مبشره یعنی ده نفری که حضرت بشارت داده است این عشره مبشره چه کسانی هستند؟ یک جا دارد ده نفر، یک جا دوازده و سیزده نفر دارد، یک جا نه نفر دارد.

مجری:

عدد ده نفرشان درست نمی‌شود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، عدد ده نفر را نمی‌توانند درست کنند.

سه: راوی اصلی حدیث عشره مبشره چه کسی است، می‌توانند برای ما اثبات کنند که ایشان واقعا این مطلب را از پیامبر شنیده است یا به تعبیر «ابو هریره – هذا من کیس ابی هریره» که «بخاری» هم دارد؟

در هر صورت…

عشره مبشره را بخواهیم بحث کنیم خیلی بحث مفصل است اگر ان شاءالله فرصت بشود در یک جلسه بیست دقیقه تا نیم ساعت شما یاد آوری بفرمایید صحبت می‌کنیم تا این قضیه برای همیشه برای بینندگان عزیزمان حل و روشن بشود.

ما از آقایان اهل سنت می‌خواهیم همین را به ما جواب بدهند که چرا این روایت در «صحیحین» نیامده است؟

مجری:

خیلی ممنونم. اقای «رضایی از بندر عباس» هم اشاره کرد به این که آیا خلفا به آیه مودت توجه کردند؟

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، کاملا رعایت کردند! همین آیه را که امشب خواندیم صدیقه طاهره آمد گفت وقتی آیه ذی القربی نازل شد پیغمبر اکرم فدک را برای من داد. حالا فدک را به من بر گردان. گفت برو شاهد بیاور، امیر المؤمنین شهادت داد، نپذیرفت.

(وَیقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدًا بَینِی وَبَینَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ)

آنها که کافر شدند می ‌گویند: «تو پیامبر نیستی!» بگو: «کافی است که خداوند، و کسی که علم کتاب (و آگاهی بر قرآن) نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!»

سوره رعد (13): آیه 43

ملاحظه بفرمایید «علم الکتاب» در این آیه چه کسی است؟ غیر از علی ابن ابی طالب است؟ وقتی امیر المؤمنین برای رسالت پیامبر شهادتش در قرآن آمده است؛ خدای عالم شهادت علی را برای رسالت پذیرفته است ولی آقایان شهادت علی را برای چهار وجب زمین نپذیرفتند.

در آیه مباهله علی ابن ابی طالب برای حقانیت پیامبر و حقانیت اسلام به مباهله رفته تا شهادت بدهد و برای صداقت رسول الله که می‌گوید من پیامبر هستم علی برای مباهله رفته تا شهادت بدهد. آیا این علی با این سابقه صلاحیت ندارد شهادت بدهد و شهادتش پذیرفته بشود؟

آیه تطهیر، بالاتر از آیه تطهیر نداریم خدای عالم هر نوع پلیدی را از امیر المؤمنین برداشته است. آیا علی دروغکی آمده شهاد بدهد؟ و اضافه همین جناب اقای ابوبکر چند مورد از صحابه داریم که گفتند پیامبر به ما قول داده بود اگر درآمد فلان منطقه بیاید فلان مبلغ بنا بود به من بدهد. از آن طرف شاهد نخواست و دو برابر هم داد.

آیا صدیقه طاهره و امیر المؤمنین (سلام الله علیه) در حد یک صحابه نبود که ادعای صدیقه طاهره و شهادت حضرت علی را بپذیرند؟

مجری:

حضرت استاد از شما ممنونم خداوند به شما سلامتی بدهد. آقای «جمشید زهی از زاهدان» ما دعا کردیم، دعا که اشکال ندارد بالاخره همه مان قرار است یک روز از این دنیا بیرویم مگر چقدر قرار است عمر کنیم، پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال و خیلی عمر کنیم هشتاد تا صد سال، بالاخره مرگ، عالم برزخ و قیامت و حساب و کتابی است.

برای شما امشب و در خیلی از برنامه های دیگر اتمام حجت شد، این را بدان آن جا دیگر از ما عذری نمی‌پذیرند، آن جا دیگر بهانه ها پذیرفته نیست. این‌که روایت سند نداشت من روایت را قبول نداشتم پذیرفته نیست شما توهین بدی به پیامبر و برخی از اهل بیت و صحابه و امت اسلامی کردی باید تجدید نظر و فکر کنی.

با تمام وجودمان دعا می‌کنیم ما با وجود نازنین آقا جانمان، مولایمان، عشق مان، نفس مان امیر المؤمنین (سلام الله علیه و روحی له الفداء) ان شاء الله محشور می‌شویم با دست مبارکش سیراب می‌شویم. شما هم با همان افرادی که خیلی عشق به آن‌ها می‌ورزی و دوست شان داری و داری سنگ شان را به سینه می‌زنی در حالی که صد در صد باطل هستند محشور بشوی!

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

یک لحظه دوستان ملاحظه بفرمایید این کتاب «صحیح بخاری» است.

«عن جَابِرِ بن عبد اللَّهِ رضی الله عنهما قال قال النبی صلى الله علیه وسلم لو قد جاء مَالُ الْبَحْرَیْنِ قد أَعْطَیْتُکَ هَکَذَا وَهَکَذَا وَهَکَذَا فلم یَجِئْ مَالُ الْبَحْرَیْنِ حتى قُبِضَ النبی صلى الله علیه وسلم فلما جاء مَالُ الْبَحْرَیْنِ أَمَرَ أبو بَکْرٍ فَنَادَى من کان له عِنْدَ النبی صلى الله علیه وسلم عِدَهٌ أو دَیْنٌ فَلْیَأْتِنَا فَأَتَیْتُهُ فقلت إِنَّ النبی صلى الله علیه وسلم قال لی کَذَا وَکَذَا فَحَثَى لی حَثْیَهً فَعَدَدْتُهَا فإذا هِیَ خمسمائه وقال خُذْ مِثْلَیْهَا»

الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامه – بیروت – 1407 – 1987، الطبعه: الثالثه، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج2، ص803، ح2174

پیامبر فرموده بود اگر اموال «بحرین» بیاید فلان قدر به شما می‌دهم وقتی پیامبر در حال حیات بود نیامد بعد از پیامبر زمان ابوبکر اموال «بحرین» آمد، ابوبکر گفت هرکس از پیامبر طلب دارد بیاید.

«جابر ابن عبدالله» می‌گوید رفتم و گفتم پیامبر گفت اگر مال «بحرین» بیاید به شما این قدر از اموال را می‌دهم و از پیامبر هم نقل کرد. «فَحَثَى لی حَثْیَهً فَعَدَدْتُهَا فإذا هِیَ خمسمائه» پانصد درهم یا پانصد دینار از مال «بحرین» به «جابر» با ادعای خودش داد، نگفت برو شاهد بیاور بعد گفت «خُذْ مِثْلَیْهَا» دو برابرش هم بگیر!

نگفت اقای «جابر» برو شاهد بیاور، پیامبر کجا گفت و چه کسی شاهدت است؟ ولی صدیقه طاهره وقتی طلب کرد از ایشان شاهد خواست. امیر المؤمنین شهادت بدهد قبول نیست، امام حسن و امام حسین که آیه تطهیر در موردشان نازل شده است شهادت شان قبول نیست!

مجری:

در حالی که مال برای خودشان و در دست خودشان بود.

حضرت آیت الله حسینی قزوینی:

بله، وقتی مال دست طرف است صاحب ید اولی است، کسی که می‌خواهد تصرف کند باید دلیل بیاورد.

مجری:

حضرت استاد خیلی از شما ممنون هستم خیلی استفاده کردیم.

دعا می‌کنیم برای هدایت خیلی‌ها که واقعا گمراه هستند ولی فکر می‌کنند در راه مستقیم هستند اما به شدت ضالین و در راه انحراف هستند ان شاءالله خدا همه شان را هدایت کند و در مسیر حق قرار بدهد.

همچنین تشکر از شما دوستان عزیز ممنون و سپاسگزارم که امشب هم برنامه «حبل المتین» را همراهی فرمودید، در پناه حضرت حق باشید و زیر سایه آقا جانمان حضرت مرتضی علی خدا نگهدارتان!



منبع

مقالات مرتبط