بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
برنامه «حبل المتین» – 29 07 1403 (دویست و بیست)
عنوان برنامه: در «سقیفه» به کدام حدیث پیامبر اکرم (صلی اله علیه و آله وسلم) برای خلافت ابوبکر استناد کرده اند؟
کلیدواژه: امامت؛ خلافت؛ امیر المؤمنین علی (علیه السلام)؛ سقیفه؛ «انصار» و مهاجرین؛ بیعت؛ خلفای اثنی عشر؛ توسل؛ شرک؛ اخباریها و علم رجال؛ مناظره و مباهله؛ شهید شدن اهل بیت (علیهم السلام)؛ نفاق در قرآن!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای علی اسماعیلی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوَلَایَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلَام
بینندگان عزیز، نازنین و گرانقدر، شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، مخاطبین برنامه عزیز زنده «حبل المتین» سلام علیکم ورحمه الله.
با افتخار با شما هستیم و امشب هم برنامه «درسهای از امامت و ولایت»؛ را تقدیم حضور شما میکنیم.
جا دارد یادی بکنم از شهید عزیز جبهه مقاومت و «حماس» برادر مجاهد «شهید یحیی سنوار» این شخصیتی که شجاعانه، جسورانه ایستاد و مقاومت کرد و به شهادت رسید و چقدر «اسرائیل» جنایتکار و کسانی که در عرصه میدان بودند احمق بودند.
ما در روایت داریم اهل بیت فرمودند خداوند متعال دشمنان ما را از احمقها خلق و آفریده است. اینها تصورشان بر این بود که اگر یک فیلم و تصویر را پخش میکنند باعث تضعیف «حماس» و تضعیف شهادت «یحیی سنوار» میشود اما بر عکس از «یحیی سنوار» یک استوره خلق شد!
مردی که تا آخرین لحظه در حالی که مجروح بود و بر روی مبل نشسته بود اولا که جرأت نمیکردند وارد آن ساختمان بشوند با آن همه هجمه و حملاتی که کردند باز جرأت نکردند وارد بشوند. این شهید عزیز تا آخرین لحظه و آخرین نارنجکی که داشت به سمت دشمن پرتاب کرد و در لحظه آخر هم چوب دستی که در کنارش بود به سمت آن ریز پرنده که آمده بود تصویر بگیرد پرتاب کرد.
تا آخرین لحظه زندگی کارش دفاع از مردم «فلسطین»، دفاع از خاک «فلسطین» و مبارزه با «اسرائیل» جنایتکار بود. ایشان یک استوره و الگو برای جوانان و نوجوانان فلسطینی، برای همه مردم عالم، آزادگان عالم و مسلمانان عالم شد.
«یحیی سنوار» ماندگار شد، همان طور که رهبر عزیزمان در پیام تسلیت فرمودند: “«حماس» زنده است و زنده میماند” و ان شاء الله روزی شاهد نابودی «اسرائیل» جنایتکار باشیم!
ما هم به نوبه خود در شبکه جهانی حضرت ولی عصر شهادت این مرد شجاع جبهه مقاومت را تسلیت و تبریک میگوییم!
در محضر استاد عزیز، بزرگوار و فرهیخته مان، حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» هستیم حضرت استاد سلام علیکم و رحمه الله خیلی خوش آمدید
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ فِی أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَیْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَیْهِ السَّبِیل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!
طبق برنامه همیشگی، در آغاز عرائض مان یادی از صدیقه طاهره مظلومه اهل بیت (علیهم السلام) داشته باشیم، باشد که نظر لطفی و گوشه چشمی هم به ما و بینندگان عزیزمان داشته باشد.
چنان در شهر خود گشتم غریب و بی کس و تنها
که غیر از چشم گریانم ندارم یار دلجویی
الهی! انتقامم را از آن بیدادگر بستان
که نه دستی برایم مانده، نه پهلو، نه بازویی
فتادم زیر ضرب تازیانه، بارها از پا
ولی نگذاشتم کم گردد از مولا سر مویی
گرفتم در میان کوچه، پاداش رسالت را
چه پاداش گرانقدری، چه بازو بند نیکویی
به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه
که اینجا کشته ی راه ولایت گشته، بانویی
مدینه! ثبت کن این را، که در امواج دشمنها
حمایت کرد از دست خدا بشکسته بازویی
یابن الحسن:
ای خوش آن روز که رخ بنمایی * دل و جان همه را بربایی
خونِ مظلوم، تو را میخواند
آهِ محروم، تو را میخواند
اشکِ معصوم، تو را میخواند
قلبِ مغموم، تو را میخواند!
«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنون و متشکرم، استفاده کردیم با نام و یاد حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، مثل همیشه برنامه را آغاز کردیم و سراغ مباحث مان میرویم.
طبق معمول مباحث همیشگی خودمان را خواهیم داشت «درسهایی از امامت و ولایت» و بخشی از برنامه هم به بینندگان عزیز و مخاطبین مان اختصاص پیدا خواهد کرد.
اما میرویم سراغ مباحثی که در محضر استاد «حسینی قزوینی» داشتیم؛ جناب استاد شما در برنامه گذشته بحث «درس های از امامت و ولایت» را مفصل بیان کردید منتها برای اینکه مخاطبینی ممکن است جدید باشند یا مثلاً هفته گذشته ما ویژه برنامه داشتیم، فاصله افتاد یک خلاصهای از مباحث گذشته بفرمایید، من سوال جدید را عرض میکنم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعین وَهُوَ خَیرُ نَاصِرٍ وَ مُعِینْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِیَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِیَّهَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ یَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
در گذشته بحثی را آغاز کردیم با موضوع «مقدمه یا درآمدی بر مبحث ولایت و امامت از دیدگاه قرآن، سنت و عقل» بعضی از مصطلحات که قبل از ورود به بحث باید روشن بشود؛ یعنی واژه شناسی کلمه امام در قرآن، در سنت و در استعمالات اهل بیت و نبی مکرم چه بوده است.
همچنین در رابطه با کلمه خلیفه در لغت، قرآن، سنت چه بوده بحث کردیم. در رابطه با کلمه ولی وِلایت و وَلایت در لغت، در قرآن، در سنت و در استعمال معصومین و بویژه در استعمال خلفاء چه بوده اینها را مفصل در جلسات گذشته مطرح کردیم و در جلسه گذشته مان اشاره کردیم به اینکه کلمه ولی از کلماتی است افزون بر اینکه در لسان نبی مکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حق حضرت امیر با عبارت های مختلف بیان شده است.
«من کنت مَوْلاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلاهُ»
المعجم الکبیر؛ اسم المؤلف: سلیمان بن أحمد بن أیوب أبو القاسم الطبرانی الوفاه: 360، دار النشر: مکتبه الزهراء – الموصل – 1404 – 1983، الطبعه: الثانیه، تحقیق: حمدی بن عبدالمجید السلفی، ج5، ص193، ح5065
«من کنت ولیه فعلی ولیه»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علی بن أبی بکر الهیثمی الوفاه: 807، دار النشر: دار الریان للتراث/دار الکتاب العربی – القاهره , بیروت – 1407، ج9، ص107
«مَنْ کُنْتُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ فَعَلِیٌّ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ»
کمال الدین و تمام النعمه، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، ج1، ص 274
امثال این عبارت ها در رابطه با حضرت امیر فقط مطرح شده؛ حتی از بعضی از علمای اهل سنت هم نقل کردیم که این واژه فقط و فقط از فضائل منحصر به فرد حضرت امیر (سلام الله علیه) است.
در جلسه قبل عرض کردیم این واژه در کلمات خلفاء آمده، خلیفه دوم تعبیری داشت که از «صحیح مسلم» آوردیم
«فلما تُوُفِّیَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم قال أبو بَکْرٍ أنا وَلِیُّ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم …ثُمَّ تُوُفِّیَ أبو بَکْرٍ وأنا وَلِیُّ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم وَوَلِیُّ أبی بَکْرٍ»
صحیح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج3، ص 1378، ح 1757
ابوبکر گفت «انا ولی رسول الله»، خلیفه رسول الله نگفت. ابوبکر از دنیا میرفت گفت:
«وَلَّیْتُ علیکم عمرَ»
معجم جامع الأصول فی أحادیث الرسول؛ اسم المؤلف: المبارک بن محمد ابن الأثیر الجزری الوفاه: 544 ، دار النشر :، ج 4، ص 109
از کلمه ولی استفاده کرد.
خلیفه دوم به هنگام از دنیا رفتن گفت:
«لو کان سالم مولی حذیفه حیّاً لولّیته»
مقدمه ابن خلدون؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن خلدون الحضرمی الوفاه: 808، دار النشر: دار القلم – بیروت – 1984 ، الطبعه : الخامسه، ج1، ص194
این تعابیر در لسان آقایان آمده است، این واژه یک واژهای است که وقتی استعمال میشود مراد از حاکم، آن حاکمی است که حکومت بر دلها میکند. این خلاصه بحث گذشته بود.
مجری:
ممنون و متشکرم. حالا چرا این بحث را داریم ادامه میدهیم؟ استاد اشاره فرمودند که ما سراغ واژه شناسی رفتیم، علتش هم این است در خطبه غدیر پیامبر گرامی اسلام بیان فرمودند یعنی یکی از جاها خطبه غدیر است در جاهای مختلف واژه ولی را برای امیرالمؤمنین به کار برده است، بعضیها اشکال میگیرند که اینجا ولی به معنای محب و دوست داشتن و از این حرفها است، اینها همه بهانه است.
ما داریم ثابت میکنیم که اگر اینجا واژههایی که پیامبر به کار بردند در خطبه غدیر به معنای ولی و جانشین نیست چرا پس جاهای دیگر هدف ولایت و جانشینی و خلافت و اینها بوده و همین واژه به کار رفته شما اینجا نمیایید ایراد بگیرید، حالا ما داریم همه جنبههایش را بحث میکنیم.
استاد! آقایان در «سقیفه» به کدام حدیث پیامبر گرامی اسلام برای خلافت ابوبکر استناد کردند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعین وَهُوَ خَیرُ نَاصِرٍ وَ مُعِینْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِیَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِیَّهَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ یَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
در رابطه با قضیه سقیفه، الحق و الانصاف انسان بخواهد وارد بشود باید حداقل به نظر من ده – پانزده جلسه بحث بشود. بحث اینکه چرا «سقیفه» تشکیل شد؟ هدف برگزارکنندگان «سقیفه» چه بود؟ در «سقیفه» چه اتفاق افتاد و ره آورد «سقیفه» چه بود؟
با توجه به سوال حضرتعالی توضیح میدهم، نبی مکرم از روز اول که رسالت خودشان را مطرح فرمودند بحث خلافت حضرت امیر را مطرح کردند. در سال سوم بعثت بر شانه امیر المؤمنین دست گذاشت فرمود:
«إن هذا أخی ووصی وخلیفتی فیکم»
تاریخ الطبری؛ اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری الوفاه: 310، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت، ج1، ص543
عرض کردیم این روایت را «طبری» با سند معتبر در کتاب «تاریخ طبری» جلد 1 صفحه 543 آورده است. «ابن اثیر» در جلد ۱ صفحه ۵۸۵ دارد، و همچنین دیگر بزرگانشان مفصل نقل کرده اند.
بعد در غدیر، در حدیث منزلت، در حدیث رایت، و جاهای مختلف بیان کرده است یعنی واژهای نشد که نبی مکرم در حق حضرت امیر استفاده نکرده باشد. تمام اینها در «سقیفه» نادیده گرفته شد.
شما ملاحظه بفرمایید برای اثبات خلافت آقای ابوبکر برای اینکه «انصار» را کنار بزنند چون تشکیل دهندگان «سقیفه» «انصار» بودند میخواستند از میان خودشان «سعد ابن عباده» را به عنوان خلیفه پیغمبر انتخاب کند.
مجری:
آنها هم به نوعی داشتند منحرف میشدند!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آن یک سوال و بحثی است حضرتعالی بفرمایید که اصلاً چرا «انصار» با آن سوابق درخشانشان همه احادیث نبی مکرم را نادیده گرفتند؟
البته بعضی از بزرگواران توجیهاتی دارند، در این زمینه کتاب زیاد نوشته شده من جمله «علامه عسکری» کتابی به نام «سقیفه» دارد. مرحوم «قرشی» کتاب دارد. به نظرم ده – دوازده تا کتاب در رابطه با «سقیفه» نوشته شده است. اگر اشتباه نکنم «شهید صدر» هم در این زمینه کتاب دارد.
بعضیها بر این باور هستند که حضرتعالی فرمودید برای اینکه دفع دخل مقدری بشود «انصار» یقین کرده بودند که قریش نمیگذارند خلافت به امیرالمؤمنین برسد.
ثانیاً «انصار» از زبان پیغمبر شنیده بودند بر اینکه قریش از «انصار» دل پری دارند، در جنگ بدر و دیگر جنگها با مشرکین پدرانشان، عموهایشان و پسر عموهایشان و… عمدتاً به دست «انصار» به درک واصل شده بودند.
نبی مکرم بارها گفته بود که احترام «انصار» را داشته باشید در حقشان ظلم نکنید و چه بسا آنها بعد از من مشمول ظلم خواهند شد. و لذا «انصار» به این خاطر جلو افتادند.
بعضیها هم توجیه میکنند که اینها میخواستند خلافت را به دست بگیرند و بعد به حضرت امیر واگذار کنند. ان شاءالله وقتی به بحث «سقیفه» رسیدیم همه اینها را با مستندات از کتب اهل سنت بحث میکنیم که اهداف «مهاجرین» چه بود؟ و اهدف «انصار» چه بود و چه شد و چه از آب درآمد؟
الان میخواهم ببینیم در برابر «انصار» که میخواستند خلیفه معین کنند «مهاجرین» اینها را کنار زدند، چه استدلالی آوردند؟
ملاحظه بفرمایید این کتاب «صحیح بخاری» چاپ «عربستان سعودی – بیت الافکار الدولیه» است. در حقیقت خلیفه دوم آخرین سخنرانی خودش را در نماز جمعه در «مدینه» مطرح کرد که داستانش مفصل است.
خلیفه دوم شنید تعدادی از صحابه مثل «عمار و…» گفتند اگر عمر از دنیا برود ما با علی بیعت میکنیم. خلیفه دوم میخواست در رد این قضیه در «عرفات یا منا» سخنرانی کند و تعدادی از صحابه مانع شدند گفتند اینجا جمعیت زیاد است شلوغ میشود.
خلیفه دوم در «مدینه» آمد، ظاهرا آخرین خطبهاش هم بوده است (سال ۲۳ است) میگوید:
«ثُمَّ إنه بَلَغَنِی أَنَّ قَائِلًا مِنْکُمْ یقول»
شنیدم بعضی از شما اینطوری گفتند، مرادش «عمار یاسر» بود است.
«والله لو قد مَاتَ عُمَرُ بَایَعْتُ فُلَانًا فلا یَغْتَرَّنَّ امْرُؤٌ أَنْ یَقُولَ إنما کانت بَیْعَهُ أبی بَکْرٍ فَلْتَهً»
اگر عمر بمیرد ما با فلانی بیعت میکنیم، «بخاری» کلمه قائلاً را نیاورده و شخص مورد نظر را هم نیاورده است برای این که بخواهد رد گم کند. ولی همه شارحین صحیح بخاری نوشتهاند قائل «عمار» بوده و مراد از فلانی امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بوده است.
بعد خلیفه دوم میگوید این قضیه مغرورتان نکند که بعد از پیغمبر ما رفتیم با ابوبکر بیعت کردیم مسئله تمام شد، بخواهید بعد از من هم برید با علی بیعت کنید این خبرها نیست. بیعت با ابوبکر یک فلته بود.
در رابطه با واژه فلته بعدا عرض میکنم
«وَتَمَّتْ ألا وَإِنَّهَا قد کانت کَذَلِکَ وَلَکِنَّ اللَّهَ وَقَى شَرَّهَا»
خدا شر او را از مسلمانها برطرف کرد!
اینکه چه بوده چه نبوده است اگر کسی بدون مشورت بخواهد مثل قضیه ابوبکر با علی بروند بیعت کنند هم علی، هم کسانی که با علی بیعت میکنند به قتل خواهند رسید.
بعد ایشان دلیل آورد:
«وَلَنْ یُعْرَفَ هذا الْأَمْرُ إلا لِهَذَا الْحَیِّ من قُرَیْشٍ»
آقایان «انصار» شما که آمدید از خودتان میخواهید خلیفه انتخاب کنید، همچنین حقی ندارید، خلافت پیراهنش فقط به تن قریش اندازه است و دوخته شده و غیر از قریش هیچ کسی حق تصدی خلافت رسول اکرم را ندارد.
«هُمْ أَوْسَطُ الْعَرَبِ نَسَبًا وَدَارًا»
الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامه – بیروت – 1407 – 1987، الطبعه: الثالثه، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج6، ص2505 و 2506، ح6442
حضرت امیر (سلام الله علیه) وقتی شنید گفت عجب اینها به قریش استدلال کردند ولی «بنی هاشم» که گل سرسبد قریش است را که کنار گذاشتند! چطور شد قریشی که بعضی هایشان سال دهم بعثت مسلمان شدند، تا سال دهم بعثت مسلمان نبودند، و قریشی که در «جنگ بدر و احد» این همه ضربه به اسلام زدند اینها شایسته خلافت شدند ولی «بنی هاشم» که از روز اول پروانه وار دور نبی مکرم میچرخیدند کنار زده شدند!
مورد دیگر باز کتاب «صحیح بخاری» چاپ «عربستان سعودی» است.
«بَلَغَ مُعَاوِیَهَ وهو عِنْدَهُ فی وَفْدٍ من قُرَیْشٍ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بن عَمْرِو بن الْعَاصِ یحدث أَنَّهُ سَیَکُونُ مَلِکٌ من قَحْطَانَ»
«معاویه» که «عمرو عاص» هم کنارش بود گفت «عمرو عاص» حرفی زد که آینده پادشاهی از قبیله قحطان است.
«فَغَضِبَ مُعَاوِیَهُ فَقَامَ فَأَثْنَى على اللَّهِ بِمَا هو أَهْلُهُ ثُمَّ قال أَمَّا بَعْدُ فإنه بَلَغَنِی أَنَّ رِجَالًا مِنْکُمْ یَتَحَدَّثُونَ أَحَادِیثَ لَیْسَتْ فی کِتَابِ اللَّهِ تعالى ولا تُؤْثَرُ عن رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَأُولَئِکَ جُهَّالُکُمْ فَإِیَّاکُمْ وَالْأَمَانِیَّ التی تُضِلُّ أَهْلَهَا»
«معاویه» عصبانی شد تا انجایی که میگوید بعضی از افراد از شما حرف های نقل میکنند و از پیغمبر همچنین روایتی نداریم که پادشاه از قحطان بیاید این حرف جهال شما است این آرزوهای بیهوده را کنار بگذارید، مردم را گمراه نکنید.
«فَإِنِّی سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم یقول إِنَّ هذا الْأَمْرَ فی قُرَیْشٍ»
امر خلافت فقط در انحصار قریش است و بس.
«لَا یُعَادِیهِمْ أَحَدٌ إلا کَبَّهُ الله على وَجْهِهِ»
هر کس با اینها عداوت کند خدا با کله آنها را به آتش جهنم می اندازد!
البته میگوید:
«ما أَقَامُوا الدِّینَ»
مادامی که دین اسلام را اینها برپا بدارند!
الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامه – بیروت – 1407 – 1987، الطبعه: الثالثه، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج3، ص1289، ح3309
اینکه «معاویه» کدام دین را برپا داشته است این خودش جای بحث است.
بعد «صحیح مسلم» هم یک عبارتی دارد که خیلی واضح و روشن است. این چاپ کتاب «دار الطیبه – عربستان سعودی» است. از رسول اکرم نقل میکنند:
«لَا یَزَالُ هذا الْأَمْرُ فی قُرَیْشٍ ما بَقِیَ من الناس اثْنَانِ»
خلافت در انحصار قریش است ولو در کره زمین دو نفر بیشتر نباشند!
صحیح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاه: 261، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج3، ص1452، ح1820
اگر دو نفر بود یکی قریش بود یکی غیر قریش، قریش خلیفه است و ان نفر بعدی نمیتواند خلیفه باشد.
همچنین روایت دیگری آورده که همه خلفای اثنی عشر از قریش هستند، و اینها عبارت های مختلفی است که وجود دارد. در کل ده –دوازده تا روایت است میگوید کلاً خلافت از آن قریش است و بس غیر از قریش شایستگی کسی برای خلافت ندارد.
این مطلبی است که هم «صحیح مسلم» آورده هم «صحیح بخاری» آورده؛ ولی اینکه قضیه اش چه است ما نمیدانیم.
در جلسه قبل عرض کردیم وقتی خلیفه دوم میگوید اگر «سالم مولی ابو حذیفه» زنده بود من او را خلیفه انتخاب میکردم! «سالم مولی ابو حذیفه»، عبد و بنده است از «قریش و از بنی هاشم» نیست. آقایان اینها را چه کار میکنند؟
بینندگان عزیز! از این تناقضات حضرات زیاد دارند، اگر هم بناست خلافت از آن قریش باشد «صحیح مسلم» ده – دوازده تا روایت میآورد خلفای من بعد از من دوازده نفر و همه از قریش هستند!
آقای «بخاری» و آقای «مسلم» بفرمایید این دوازده نفر از قریش را برای ما بشمارید! «بنی امیه» هفده –هجده نفر بودند. «بنی العباس» سی و چهار یا سی و پنج نفر بودند نفر بودند.
«ابن حجر عسقلانی» در کتاب «فتح الباری» جلد 13 صفحه 181 زمین و زمان را بهم میبافد که این دوازده تا خلیفه چه کسانی هستند. میگوید قطعا اولی ابوبکر، دوم عمر، سوم عثمان، چهارم حضرت علی است، پنجم امام حسن ولو این که پنج ماه هم خلافت کرده است.
بعد «معاویه»، بعد به «یزید» قاتل امام حسین میماند. خلاصه هرکاری میکند دوازده نفر جور نمیشود. بعد میگوید الاغ ما از کرگی دم نداشت ما اصلا حرف پیامبر را نتوانستیم بفهمیم وقتی که میفرماید دوازده نفر از قریش هستند معنایش چه است!
بعد عبارتی را از بزرگان میآورد که مهدی (سلام الله علیه) دوازدهمین خلیفه است پیغمبر بشارت داده است.
مجری:
اینها را هم قبول دارند!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله اینها را قبول دارند. «ابن کثیر دمشقی» و افراد دیگر مانند «سیوطی» و… همه روی این موضوع اتفاق نظر دارند که حضرت مهدی (ارواحنا فداه) جزء خلفای اثنی عشر است و دوازدهمین خلیفه هم او است.
حالا آقایان به ما بگویند اول حضرت امیر که مشخص است، سر جای خودش است و این که در آخر حضرت مهدی (سلام الله علیه) که جزء خلیفه اثنی عشر است، خلیفه دوازدهمی چه کسی است؟
من به عنوان نمونه چند مورد را خدمت عزیزان عرض کنم تا بدانند قضیه چه است. تعابیر که حضرات دارند. «ابن کثیر دمشقی» در کتاب «تفسیر قران» خودش چاپ «دار ابن حزم» در یک جلد چاپ شده است. تفسیر سوره مائده آیه دوازده تا چهارده میگوید پیامبر بشارت داده من دوازده نفر خلیفه دارم همه شان صالح هستند، همه شان اقامه حق میکنند و همه شان عدالت گستر هستند.
«والظاهر أن منهم المهدی المبشر به فی الأحادیث الوارده بذکره أنه یواطئ إسمه إسم النبی صلى الله علیه وسلم وإسم أبیه إسم أبیه فیملأ الأرض عدلا وقسطا کما ملئت جورا وظلما»
تفسیر القرآن العظیم؛ اسم المؤلف: إسماعیل بن عمر بن کثیر الدمشقی أبو الفداء الوفاه: 774، دار النشر: دار الفکر – بیروت – 1401، ج2، ص33
از جمله خلفاء دوازده گانه حضرت مهدی است که بشارت داده شده است. اسم خودش چنین است و بحثهای دارد.
آقای «سیوطی – متوفای 911» هم در کتاب «تاریخ الخلفاء» صفحه 12 دارد:
«قلت وعلى هذا فقد وجد من الأثنى عشر خلیفه الخلفاء الأربعه والحسن ومعاویه وابن الزبیر وعمر بن عبد العزیز هؤلاء ثمانیه ویحتمل أن یضم إلیهم المهتدی من العباسیین لأنه فیهم کعمر بن عبد العزیز فی بنی أمیه وکذلک الطاهر لما أوتیه من العدل»
از این دوازده نفر خلیفه چند نفر را اسم میآورد «خلفای چهارگانه، امام حسن، معاویه» یزید را کنار میزند بعد «عبدالله ابن زبیر» را میآورد بعد از آنجا میپرد روی «عمر ابن عبدالعزیز» بعد «مهتدی از عباسین» را میآورد و در ادامه میگوید:
«وبقى الاثنان المنتظران»
دو نفر هستند که ما انتظار آنها را میکشیم بیایند.
آقای «سیوطی متوفای 911» هجری است هنوز منتظر است دو نفر از دوازده تا خلیفه بیاید.
«أحدهما المهدى لأنه من آل بیت محمد صلى الله علیه وسلم»
تاریخ الخلفاء؛ اسم المؤلف: عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی الوفاه: 911، دار النشر: مطبعه السعاده – مصر – 1371هـ – 1952م، الطبعه: الأولى، تحقیق: محمد محی الدین عبد الحمید، ج1، ص12
یک نفرش حضرت مهدی از آل بیت رسول الله است. این که دومی چه کسی است ایشان ذکر نکرده است.
همچنین «ابن حجر هیثمی» در کتاب «مبلغ الارب فی فخر العرب» در صفحه 38 میگوید:
«والظاهر أن آخرهم المهدى»
مبلغ الأرب فی فخر العرب؛ اسم المؤلف: أبو العباس أحمد بن محمد بدر الدین ابن محمد شمس الدین ابن علی نور الدین ابن حجر الهیتمی الوفاه: 973 هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت / لبنان – 1410هـ – 1990م، الطبعه: الأولى، تحقیق: یسری عبد الغنی عبد الله، ج 1، ص 38
این دوازده نفری که پیامبر بشارت داده است آخرش حضرت مهدی است که تمام کره زمین را قبضه میکند.
«مجمع الفقهی» که برای «رابطه العالم الاسلامی عربستان سعودی» است هم در سایت شان میگویند حضرت مهدی (ارواحنا فداه) آخر خلفای اثنی عشر است که پیامبر از او خبر داده و از عقائد اهل سنت هم این است هیچ کسی نمیتواند آمدن حضرت مهدی را انکار کند جز کسی که نادان و یا بدعت گذار باشد.
بینندگان عزیز این مطالبی بود که عرض کردیم حالا قضاوت با شما است و ما هیچ حرفی نمیزنیم!
مجری:
خیلی عالی، ممنون و متشکرم فضای برنامه به سمت و سوی مولا و آقاجانمان حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) رفت. هرچند بحث مان بحث ولایت و امامت مولای متقیان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) است اما دل مان نمیآید که در این لحظه که حقانیت وجود نازنین مولا امام زمان (ارواحنا له الفداء) ثابت شد و بحث مهدی موعودی که ان شاءالله به زودی خواهد آمد از آن بگذریم.
مخصوصا در این عصر و زمان که ظلم همه عالم را گرفته است، ملاحظه بفرمایید اسرائیل جنایتکار که دارد جنایت میکند این خطا است اگر مردم دنیا فکر کنند که الان سر دسته این جنایتها شخصی به نام «نتانیاهوا» یا کشور جعلی رژیم «اسرائیل» جنایتکار است، این طوری نیست این ها بازیچه هستند و آمریکای جنایتکار و استکبار جهانی و کشورهای غربی و حتی کشورهای عربی پشت سر هستند اینها اگر نبودند قطعا «اسرائیل» جرأت نمیکرد و عرضه این را نداشت که «اسرائیل» بخواهد این همه جنایت کند.
ان شاءالله با ظهور آقا و مولایمان امام زمان که امروز فریادرس همه عالم است روزی شاهد نابودی اسرائیل جنایتکار و استکبار جهانی باشیم. و دست توسل به ساحت مولایمان عرضه میکنیم یا صاحب الزمان الغوث ولامان من فتن آخر الزمان.
(میان برنامه)
مجری:
اللهم عجل لولیک الفرج… همان طور که وعده داده بودیم بخشی از برنامه اختصاص به مخاطبین و بینندگان عزیز دارد، آقای «رحمانی» از «قزوین» روی خط ارتباطی هستن سلام علیکم بفرمایید.
تماس بینندگان برنامه
بیننده: (آقای رحمانی از قزوین – شیعه)
سلام علیکم …میخواستم یک سوال راجع به شرک و توسل بپرسم. شرک چیست؟ اول شرک را تعریف کنید و بعد بگویید اهل سنت این را به ما نچسپانند. و بعد این که چرا توسل شرک نیست؟ توسل به ائمه یعنی از آنها بخواهیم دعا کنند یا کار انجام بدهند. مثلا طرف بگوید امام رضا یک کاری بکن من بچه دار بشوم یا بگوید امام رضا دعا کن من بچه دار بشوم کدام یکی درست است؟ اولی که از غیر خدا خواستن است شرک نیست و یا جفتش درست است؟
یا وقتی به آیه: (وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ)
(وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ)
و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید!
سوره مائده (5) آیه 35
استناد میکنیم یا به آیه 64 سوره نساء: (فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ)
(وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا)
و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند)، به نزد تو میآمدند؛ و از خدا طلب آمرزش میکردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان مییافتند.
سوره نساء (4): آیه 64
استناد میکنیم اهل سنت میگویند پیامبر مرده و آیه فقط راجع به زندهها صدق میکند میخواستم بدانم آیه ای در قرآن داریم که آدمهای مرده میتوانند در این دنیا اثر بگذارند؟
مجری:
آقای «رحمانی» متشکرم همین مقدار سوالات شما کفایت میکند؛ چون بینندگان دیگری هم پشت خط هستند شما دو سه سوال مطرح کردید ان شاءالله اینها را جواب بدهیم در برنامه های بعدی در خدمت تان هستیم میتوانید سوالات تان را مطرح کنید.
بیننده بعدی آقای «صمدی» از «تهران» سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای صمدی از تهران – شیعه)
سلام علیکم خدمت جنابعالی و همچنین جناب اقای دکتر قزوینی عرض ادب و احترام دارم، یک سوالی داشتم اخیرا با یک سری از افراد به نام اخباریها یا اخباریون مواجه شدم در اولین نگاه متوجه شدم خودشان و خانواده شان خیلی ظاهر متشرعی دارند، ظاهرا مقید به مسائل شرعی و اسلامی هستند و اعلام میکردند که ما احادیث و روایت را خیلی قبول داریم و طبق آنها عمل میکنیم.
اما در عملکرد یک چیزهای دیدم که مغایر با مسائل قرآنی و حدیثی است. به طور مثال اینها میگفتند ما در مساجد نمیرویم نماز جماعت بخوانیم زیرا قبول نداریم، نماز جمعه را هم قبول نداریم و معتقدیم که نظام نباید در سیاست دخالت کند. بحث نظام و رهبری و اینها را گفتند طبق روایات اهل بیت اشکال دارد.
میگفتند هر قیامی قبل از قیام امام زمان (علیه السلام) اشکال دارد برای ما جای تعجب دارد اینها که خودشان و خانواده شان این قدر ظاهر محجبه دارند چطور این طوری عقائد دارند این سوال برایم به وجود آمد گفتند ما اخباری هستیم.
حالا سوال از جناب اقای دکتر «قزوینی» داشتم آیا اخبارها کارشان درست است یا درست نیست؟ اعلام میکنند «علامه مجلسی» هم اخباری بوده است یعنی به استناد آن میخواهند کارشان را توجیه کنند. خواستم بدانم عملکرد اینها درست یا درست نیست میخواهیم با اینها رابطه داشته باشیم چطوری است صحیح است یا صحیح نیست؟
من به اینها گفتم یک ششم قرآن مسائل سیاسی است شما که میگویید ما قرآن را قبول داریم چه کار میکنید؟ اینها میگفتند ما مرجعیت را قبول نداریم من این مثال را زدم گفتم شما فارس هستید؟ گفت بله. گفتم شعرهای حافظ هم فارسی است آیا بدون یک کارشناس و بدون معلم ما شعر حافظ را میفهمیم؟ نه. یک نفر باید توضیح بدهد. در مسائل حدیث و روایت هم یک استاد و کارشناس و مرجع دینی میخواهد تا توضیح بدهد، تبیین و تفهیم کند ما نمیتوانیم خودمان مستقل عمل کنیم.
مجری:
آقای «صمدی» در مورد امام زمان نظری نداشتند از اینها نپرسیدی؟
اقای صمدی:
امام زمان و اهل بیت را خوب قبول دارند، میگویند همه را قبول داریم میگویند ما از احادیث برداشت میکنیم و زندگی میکنیم کارهای که نظام اسلامی انجام میدهد قبول ندارند. مثلا گفتند جنگ را خود اینها درست کردند اصلا ما نباید دخالتی در مسائل جنگ مانند «طوفان الاقصی – فلسطین» و اینها داشته باشیم.
اصلا به نظام معتقد نیستند مرجعیت را قبول ندارند. من گفتم شما از چه کسی تقلید میکنید؟ گفت ما از اهل بیت تقلید میکنیم.
مجری:
تشکر از شما آقای «صمدی» عزیز موفق باشید. بینننده بعدی آقای «حاح حسینی از کرمان» روی خط ارتباطی هستن سلام علیکم بفرمایید
بیننده: (آقای حاج حسینی از کرمان – شیعه)
سلام علیکم در جلسه قبل تماسی که با استاد «حسینی قزوینی» داشتم من یک نقلی را از «شیخ مفید» آوردم ایشان گفت ادرس را بدهم. اگر اشتباه نکنم در کتاب «تصحیح عقائد شیعه امامیه» صفحه 131 است.
مجری:
آنجا چه آمده است؟
آقای حاج حسینی:
راجع به این است «شیخ مفید» اعتقاد دارد همه ائمه به شهادت نرسیدند و فقط بعضی از ائمه به شهادت رسیدند خواستم راجع به این مطلب استاد یک توضیح بدهند.
نکته دیگری که میخواستم عرض کنم این است بنده الان در بیمارستان هستم از استاد میخواهم دعا بفرمایند به حق جد بزرگوارشان شفا پیدا کنم.
مجری:
خداوند به شما شفا عنایت فرماید، آن جا برنامه را از طریق موبایل میبینید؟
اقای حاج حسینی:
بله.
مجری:
خداوند به شما سلامتی بدهد موفق باشید التماس دعا خیر. برادر عزیزمان جناب اقای «بهادری از کرج» روی خط ارتباطی هستن اقا سلام علیکم وقت شما بخیر.
بیننده: (آقای بهادری از کرج – شیعه)
سلام علیکم ورحمه الله… حضرت آقا سوال این است به ذهن خیلی ها خطور میکند پیامبر عظیم الشأن اسلام که این همه صحابه را تربیت کرده است چرا یک مرتبه همه به جز چند نفر مرتد شدند؟ اهل بیت هم فرمودند چرا سوره جمعه را در نماز جمعه میخوانید؟ چرا در رکعت دوم سوره منافقون را میخوانید؟ اولا در این سوره یهود تشبیه به الاغ حامل کتاب شده است و در سوره جمعه آیه 11 میخوانیم:
(وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَهً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَیهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَهِ وَاللَّهُ خَیرُ الرَّازِقِینَ)
هنگامی که آنها تجارت یا سرگرمی و لهوی را ببینند پراکنده میشوند و به سوی آن می روند و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترین روزیدهندگان است.
سوره جمعه (63): آیه 11
این سوره میفرماید ای پیامبر تو در جمع صحابه ای زندگی میکنی که حتی آنهای که از شما جدا نمیشدند در صف اول و دوم نماز جماعت شما بودند اینها وقتی تجارت یا سودی میدیدند نماز را رها میکردند و به دنبال کار و سودشان میرفتند. یعنی پیامبر ایستاده نماز میخواند و سخنرانی میکند یک کاروان دارد میآید همه نماز، خطبه و سخنرانی پیامبر را رها کردند سراغ کاروان و تجارت رفتند، این کار آقایان صحابه است.
سوال من این است که اهل بیت چه فرمودند؟ فرمودند سوره جمعه را بخوانید که یک دنیا دائره المعارف معنا برای وهابیون دارد. در سوره جمعه آیه 3 قرآن میفرماید:
(وَآخَرِینَ مِنْهُمْ لَمَّا یلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ)
و (همچنین) رسول است بر گروه دیگری که هنوز به آنها ملحق نشدهاند؛ و او عزیز و حکیم است!
سوره جمعه (62): آیه 3
تیپی از مؤمنین هستند که هنوز ایمان نیاورده اند که میآیند مسلمان میشوند
(ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ)
این فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته بداند) میبخشد؛ و خداوند صاحب فضل عظیم است!
سوره جمعه (62): آیه 4
ایمان مؤمنین بعدی را خداوند بزرگ کرده وقتی قرآن به صحابه پیرامون پیامبر که میرسد میگوید خانه اسلام را این تیپ صحابه ویران کردند. بعد در سوره حجرات آیه 6 داریم:
(إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ)
اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی از روی نادانی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید!
سوره حجرات (49): آیه 6
این برای چه کسی بود آیا برای «ولید» بود یا نبود؟ آیا «ولید» صحابه نبود؟ یا همان در مورد منافقون مدینه در سوره توبه داریم:
(وَمِمَّنْ حَوْلَکُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَهِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَینِ ثُمَّ یرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِیمٍ)
و از (میان) اعراب بادیهنشین که اطراف شما هستند، جمعی منافقند؛ و از اهل مدینه (نیز)، گروهی سخت به نفاق پای بندند. تو آنها را نمیشناسی، ولی ما آنها را می شناسیم. بزودی آنها را دو بار مجازات میکنیم (:مجازاتی با رسوایی در دنیا، و مجازاتی به هنگام مرگ)؛ سپس بسوی مجازات بزرگی (در قیامت)فرستاده میشوند.
سوره توبه (9): آیه 101
این برای چه کسانی آمده است؟ اینها همه برای صحابه آمده است چطور این صحابه که قرآن آنها را رد کرده است همه عادل شدند؟ یا در سوره منافقون آیه 1 داریم:
(إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ)
هنگامی که منافقان نزد تو آیند میگویند: «ما شهادت میدهیم که یقینا تو رسول خدایی!» خداوند میداند که تو رسول او هستی، ولی خداوند شهادت میدهد که منافقان دروغگو هستند (و به گفته خود ایمان ندارند).
سوره منافقون (63): آیه 1
اینها چه کسانی بودند صحابه بودند یا نبودند؟ آیا این آیه برای یک شخص خاص آمده است یا برای یک مجموعه از انسانها که منافق هستند؟ خود پیامبر و اهل بیت هم فرمودند این سوره را هم مثل سوره جمعه بخوانید در سوره جمعه ضد دشمنان است یهود و ستون پنجم، سوره منافقون هم ستون پنجم داخلی است در رکعت اول سوره جمعه بخوانید که ضد دشمن خارجی است و در سوره منافقون را در رکعت دوم بخوانید چون اخطار میدهد ای مؤمنان در میان شما منافقین هستند!
آقایان وهابی عنوان این منافقین را به ما بگویند که در کنار پیامبر بودند پس آقایان وهابی این را قبول دارند که کتاب آسمانی شان قرآن است. یکی از سورههای قرآن منافقون است میگوید کسانی در میان شما هستند مؤمن نیستند این را به ما آقایان بگویند چه کسانی بودند؟
مجری:
خیلی ممنونم از شما استفاده کردیم از نکاتی که بیان کردید خدا نگهدار. بیننده بعدی مان آقای «علیرضا از تهران» روی خط ارتباطی هستن سلام به شما بفرمایید.
بیننده: (آقای علیرضا از تهران – شیعه)
سلام علیکم یک سوالی از شما داشتم چرا اهل سنت میگویند ما پیرو خدا و حضرت محمد و خلفا هستیم؟ اینها شیعه الله، حضرت محمد و خلفا میشوند چرا پس میگویند ما اهل سنت هستیم؟ چرا نمیگویند ما هم شیعه حضرت محمد و خلفا هستیم؟ این سوالی است که چند وقت است در ذهنم آمده است.
مجری:
آقای «علیرضا» این را باید از خودشان بپرسید.
آقای علیرضا:
من که از آنها میپرسم میگویند شما پیرو «عبدالله ابن سبأ» هستید و توهینهای هم میکنند.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم موفق باشید. استاد سوالات مطرح شده را پاسخ بدهیم بعد ان شاءالله اگر تماس مخاطبین عزیز آماده بود در خدمت شان خواهیم بود. اقای «رحمانی» از «قزوین» گفت شرک را تعریف کنید چون نسبتی که به ما شیعیان در بحث توسل میدهند اینکه ما متوسل به اهل بیت میشویم این را شرک میدانند. و یک اشاره هم کردند به این که چطوری از امام رضا و اهل بیت بخواهیم که دعا کنند یا از آنها بخواهیم یک کاری برایمان انجام دهند، کدامش درست است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ما میتوانیم هم از اهل بیت مستقیم بخواهیم، بگوییم یا امام رضا به من بچه بده، یعنی قدرتی که خدا به تو داده است با آن قدرت و اذنی که خدا داده است به من بچه بده. بچه دادن مهم است یا مرده زنده کردن مهم است؟ نزد حضرت عیسی میآیند حضرت عیسی مرده زنده میکند ولی میگوید: (وَأُحْیی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ)
(أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیئَهِ الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیکُونُ طَیرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْیی الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ)
من از گل، چیزی به شکل پرنده میسازم؛ سپس در آن میدمم و به فرمان خدا، پرندهای میگردد. و به اذن خدا، کور مادرزاد و مبتلایان به برص [= پیسی] را بهبودی میبخشم؛ و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم.
سوره آلعمران (3): آیه 49
باذن الله میگوید احی الله (خدا زنده کرد) نمیگوید، بلکه میگوید من عیسی زنده میکنم. (وَأُبْرِئُ الْأَکْمَهَ … بِإِذْنِ اللَّهِ) من کور مادر زاد را به اذن خدا شفا میدهم. یک مرتبه کسی چشم درد دارد میرود شفا میخواهد یک دفعه کور مادر زاد است دنبال شفا است.
از همه اینها بالاتر میگوید: (أَنِّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیئَهِ الطَّیرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ) من گل را به صورت پرنده و کبوتر درست میکنم و به او فوت میکنم (فَیکُونُ طَیرًا بِإِذْنِ اللَّهِ) آیا اینها شرک است یا نه عین توحید است؟
حضرت عیسی منهای خدا چه فایده ای دارد؟ هیچ مثل یک دیوار، ولی باذن الله و به اضافه خدا کار خدایی میکند. مرده زنده میکند از گل پرنده درست میکند، کور مادر زاد را شفا میدهد ولی با یک شرط باذن الله.
اگر آقا امام رضا آمد یک همچنین کاری به اذن الله کرد، این شرک است یا عین توحید است؟ این منطق قرآن است چه کار کنیم؟
مجری:
یعنی اگر کسی خدمت امام رضا برود و از خود حضرت بخواهد مثلا مریض من را شفا بده، به من بچه بده، حاجت من را بر آورده کن، نه این که دعا بکند، خودش بدهد این شرک نیست.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ما این روایت را به قدری خواندیم که بچه های کوچک خانه هم حفظ کردند. روایت در کتاب «کافی» جلد اول صفحه 144 امام صادق (سلام الله علیه) میفرماید:
«نَحْنُ وَ اللَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى»
قسم به خدا اسماء حسنای الهی ما هستیم!
الکافی (ط – الإسلامیه)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، ناشر: دار الکتب الإسلامیه، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ج1، ص144
اسم اعظم خدا ما هستیم، شما یا الله بگو آن هم اسم خدا است یا امام رضا هم اسم خدا است. ما یک مقدار امام رضا میگوییم تصور میکنیم که یک انسانی است یک روز بوده و یک روز هم از دنیا رفته است نمیتواند حرف بزند و کاری انجام بدهد. شما متن جامعه کبیره را ملاحظه بفرمایید دارد:
« خَلَقَکُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَکُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِینَ»
من لا یحضره الفقیه؛ نویسنده: ابن بابویه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مصحح: غفاری، علی اکبر، ج2، ص613
محمد وآل محمد اول ما خلق الله هستند. به تعبیر «امام راحل (رضوان الله تعالی علیه)» در کتاب «آداب الصلاه» صفحه 183 میفرماید خداوند تمام کمالاتی که دارد ذاتا، صفاتا و افعالا به محمد و آل محمد داده است. تمام کمالات خدا را دارند ولی به اذن الله خدا به اینها داده است.
خدا دارد برای خودش است مستقل است. فرق اینها با خدا استقلالی و استظلالی بودن است. و همچنین شما ملاحظه بفرمایید علمای بزرگ اهل سنت کنار قبر نبی مکرم میآیند میگویند یا رسول الله ما گرسنه هستیم رسول اکرم به خواب یک کسی میآید میگوید زائر من در حرمم گرسنه است طبقی از غذا میآورد برای اینها میدهد.
از این طور افرادی که به قبر نبی مکرم متوسل شدند و از حضرت مستقیم حاجت خواستند یا به قبر ابو حنیفه متوسل شدند و مستقیم از او خواستند زیاد است، چطور آنجا شرک نیست ولی اگر کسی رفت از امام رضا (سلام الله علیه) خواست شرک میشود؟
من فقط یک نمونه از منابع آقایان نشان بدهم «قسطلانی متوفای 923» که یکی از شارحین کتاب «صحیح بخاری» است. در کتاب «المواهب اللدنیه» میگوید افرادی خدمت نبی مکرم میآیند مستقیم میتوانند از نبی مکرم حاجت بخواهند بعد ایشان چند مورد را میآورد.
«ولقد کان حصل لی داء أعیا دواؤه الأطباء»
از یکی از بزرگان نقل میکند میگوید من بیماری داشتم دکترها از درمان آن عاجز ماندند.
«فاستغثت به صلی الله علیه وسلم»
آمدم از خود پیامبر شفا خواستم پیامبر من را شفا داد.
المواهب اللدنیه بالمنح المحمدیه؛ المؤلف: أحمد بن محمد بن أبی بکر بن عبد الملک القسطلانی القتیبی المصری، (المتوفی: 923 هـ)، الناشر: المکتبه التوفیقیه، القاهره- مصر، ج 3، ص 604 تا 606، الفصل الثانی فی زیاره قبره الشریف ومسجده المنیف
یا میگوید خادم من مرض صرع و بدن لرزه داشت، غش میکرد خدمت حضرت رسول اکرم آمدیم، از رسول اکرم مستقیم خواستیم، رسول اکرم خادمم را شفا داد.
حداقل نزدیک به پنجاه مورد سراغ دارم، (یک مورد یا دو مورد نیست) مستقیم از نبی مکرم حاجت میخواهند.
نمونه دیگر «مصباح الظلام»، «شریف عبدالسلام» میگوید سه شبانه روز در مدینه بودیم غذا نخورده بودیم کنار قبر پیامبر آمدیم گفتیم:
«یا جدی جُعْتُ»
گرسنه هستم چه کار کنم؟ میگوید دیدیدم کسی آمد در مسجد النبی را باز کرد آبگوشت، گوشت و خورشت برای ما آورد. مستقیم میگوید یا رسول الله گرسنه ام بچه ات هستم!
گفتم چه شد برای ما غذا آوردی؟ طرف گفت من پیامبر را در خواب دیدم به من گفت زائرم دارد از گرسنگی هلاک میشود برایش غذا ببر! چطور شد آنجا مستقیم از پیامبر خواستند این شرک نیست ولی اگر ما از ائمه (سلام الله علیه) بخواهیم شرک میشود.
مجری:
استاد ایشان در سوال شان اشاره کرده بود به آیه قرآنی که خیلی مشهور و معروف است گفتند که این آیه مال زمان حیات پیامبر است البته شما بخشی از آن را در توضیحات تان پاسخ فرمودید اما گفت آیه ای داریم که در قرآن اشاره به این داشته باشد که بعد از وفات و شهادت هم بتوانیم درخواست داشته باشیم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اولا آیه 35 سوره مائده، حیات و ممات ندارد.
(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَهَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیلهای برای تقرب به او بجوئید! و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید!)
سوره مائده (5) آیه 35
این نه حیات دارد و نه ممات دارد. تقوا داشته باشید بین خودتان و خدا واسطه قرار بدهید. (وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ) این که چیزی ندارد.
آیه 57 سوره اسراء آن جا هم بحث حیات و ممات نیست. اینها دارند به پیامبرانی که از دنیا رفته اند متوسل میشوند. قرآن میگوید شما دارید به «عزیر» پیامبر متوسل میشوید اینها خودشان برای گرفتن حاجت به پیغمبر متوسل میشدند.
همچنین علمای «حنفیها، مالکیها، حنبلیها، شافعیها» متوسل شده اند من یک نمونه از علمای حنبلیها میآورم زیرا وهابی ها هم از اینها هستند.
کتاب «المغنی» برای «ابن قدامه مقدسی متوفای 620» است. در جلد 5 میگوید اگر کسی به حج و به زیارت قبر نبی مکرم آمد آن جا بگوید:
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ»
سلام بر مخاطب، سلام بر تو نه السلام علی النبی. قرآن گفته است:
(وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا)
و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم میکردند (و فرمانهای خدا را زیر پا میگذاردند)، به نزد تو میآمدند؛ و از خدا طلب آمرزش میکردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار میکرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان مییافتند.
سوره نساء (4): آیه 64
همان آیه 64 سوره نساء که ایشان گفت، میگوید خدا در آیه 64 اینطوری گفته است:
«وقد جئتک»
خدمت شما آمدم!
اگر پیامبر نمیشنود جئتک چه است؟
«مستغفرا لذنبی مستشفعا بک إلى ربی»
آمدم متوسل به تو شدم تا گناهانم بخشیده بشود.
المغنی فی فقه الإمام أحمد بن حنبل الشیبانی؛ اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن قدامه المقدسی أبو محمد الوفاه: 620، دار النشر: دار الفکر – بیروت – 1405، الطبعه: الأولى، ج3، ص298
از حنفیها، از «فتاوای هندیه» ملاحظه بفرمایید ابتدا میآید میگوید متوسل به ابوبکر و عمر بشود آنها واسطه بشوند پیامبر دعای شان را قبول کند بعد اینجا میگوید آیه 64 سوره نساء را بخواند.
«وقد جِئْنَاکَ»
الفتاوى الهندیه فی مذهب الإمام الأعظم أبی حنیفه النعمان؛ اسم المؤلف: الشیخ نظام وجماعه من علماء الهند الوفاه: 9999، دار النشر: دار الفکر – 1411هـ – 1991م، ج1، ص266
خدمت شما آمدیم میخواهیم از شما حاجت بگیریم متوسل بشویم.
همچنین شافعیها… تمام فقهای مذاهب اربعه در کتابهای فقهیشان آورده اند هر زائر کنار قبر پیامبر بیاید آیه 64 سوره نساء را بخواند و به پیامبر متوسل بشود. اگر این آیه مربوط به حیات پیامبر است این فقها چه میگویند؟ من پنجاه تا مدرک از کتاب های فقهی شان از همه مذاهب تصویرش را دارم.
مجری:
خیلی ممنون، آقای «صمدی از تهران» گفت با کسی آشنا شده اند که نگاه شان نگاه اخباریها است. ایشان گفت اینها یک سری چیزها را قبول ندارند مثل نماز جمعه و نماز جماعت، و بحث نظام جمهوری اسلامی ایران و بحث مرجعیت. اولا بفرمایید اخباریها چه کسانی هستند و چه تفکراتی دارند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
من از ایشان خواهش میکنم برنامه ای که جناب اقای «عباسی» دارند را ببینند، ایشان به صورت مفصل به نظرم در ده – پانزده جلسه در رابطه با اخباریها صحبت کرده است.
مجری:
برنامه «عصر ایمان» که در آرشیو شبکه است میتواند آنجا راجع به اخباریها مطالب را ببینند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله. اخباریها در زمان ائمه هم بودند. قلب ائمه را اینها خون کردند، آقای «مدرسی» یک کتابی دارد «مقدمه ای بر فقه شیعه» در آن جا بحث اخباریگری را مفصل بیان کرده است. اگر ایشان بتواند از اینترنت کتاب «مقدمه ای بر فقه شیعه» را دانلود کنند که اخباریها در زمان ائمه چه کسانی بودند؟ در برابر متکلمین که موجب افتخار ائمه بودند.
امام صادق میفرماید: «کان الباقر (علیه السلام) یباهی بالطیار»؛ پدرم امام باقر به وجود «محمد طیار» افتخار میکرد.
«أن أبا جعفر علیه السلام کان یباهی بالطیار.»
رجال العلامه الحلی؛ نویسنده: علامه حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، محقق / مصحح: بحرالعلوم، محمدصادق، ناشر: دار الذخائر، ص 150، باب 64 محمد الطیار
آقای «صفوان ابن یحیی» خدمت امام رضا میرسد از اخباریهای بصره چه ناراحتی دارد، اینها می گفتند ما تابع اخبار هستیم، اخبار هرچه گفت، روایت از ائمه رسید ما هم قبول میکنیم.
ما این همه اخبار متعارض داریم، با اینها چه کار کنیم؟ پنجاه تا روایت داریم میگوید موقع وضو گرفتن مسح کنید، دو سه روایت هم داریم میگوید بشویید به کدامش میخواهند عمل کنند؟ به مسح یا شستن میخواهند عمل کنند.
مجری:
کار چه کسی است و چه کسی میتواند این را تشخیص بدهد؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
نزدیک ده – دوازده تا روایت صحیح داریم میگوید اگر دختر باکره عاقل میخواهد ازدواج کند خودش مختار است میتواند هرکس را انتخاب کند. ده – دوازده هم روایت صحیح داریم که حتما باید با اجازه پدرش باشد.
آقای اخباری شما میخواهی دخترت را شوهر بدهی چه کار میکنی؟ اگر دخترت رفت یک کسی را انتخاب کرد اعتراض نمیکنی؟ به کدام روایت میخواهی عمل کنی؟ این همه اخبار متعارض داریم اخباری که تقیه صادر شده است.
آقا امام کاظم (سلام الله علیه) به «علی ابن یقطین» نامه مینویسید شما از این تاریخ مثل اهل سنت وضو بگیر، بعد از مدتی دوباره نامه میفرستد مثل شیعه وضو بگیر! این را چه کار کنیم؟
مجری:
یا بعضی از اخبار و روایاتی که رسیده معتبر نیست.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، روایت ضعیف است، ائمه (علیهم السلام) فرموده اند همه ما ائمه گرفتار دروغ پردازان بودیم، این را از کجا میخواهند تشخیص بدهند؟
مرحوم «مامقانی» میگوید «مغیره ابن سعید» گفته من صد هزار روایت جعل کردم، این روایت های جعلی را چطور و از کجا میخواهند تشخیص بدهند؟
اینها افراد منحرف، گمراه و گمراهگر هستند، هرگونه ارتباط با این افراد درست نیست البته اگر بتوانید تأثیر گذار باشید قطعا واجب است نه تنها جایز است بلکه واجب هم است اگر تأثیر گذار نیستید چه بسا عقائد شما را هم متزلزل میکنند توانایی بحث با اینها را ندارید قطعا رابطه با اینها خلاف شرع و حرام بیّن است.
اما اینها مجموعه ای از معاندین هستند به نام دین با دین میجنگند، به نام اهل بیت با اهل بیت مبارزه میکنند. این که دارد:
«کُلُّ رَایَهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت»
الکافی (ط – الإسلامیه)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیه، ج8، ص295
این طور روایت ها را نمیفهمند!
مجری:
این همه روایات دیگر داریم آنها را رها کردند سراغ این روایت رفتند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
همان روایتی هم که میگوید: «کُلُّ رَایَهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت» قید میزند: «ترفع من الطاغوت»، تعلیق حکم به وصف مشعِر به علیت است میگوید: «لا تشرب الخمر لانه مسکر» از این چه میفهمیم؟ میگوید شراب نخور مست کننده است.
از این متوجه میشویم در هر کجا مستی آمد حرمت هم میآید، تعلیق حکم به وصف این است.
مجری:
ممکن است شراب نباشد چیز دیگر باشد ولی مست کننده باشد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، در آنجا وقتی میگوید پرچمی از طرف طاغوت بلند میشود «کُلُّ رَایَهٍ تُرْفَعُ قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ فَصَاحِبُهَا طَاغُوت»؛ کلمه الطاغوت وصف است کسی که صاحبش طاغوت است. این همه روایت در رابطه با «سید یمانی» داریم که قبل از قیام میآید اینها را میخواهید چه کار کنید؟
در رابطه با «سید حسنی و سید خراسانی» این همه روایت داریم آقایان میخواهند اینها را چه کار کنند؟
مجری:
پس اینها هم طاغوت است!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
شاید پنجاه تا روایت از شیعه و سنی داریم قبل از قیام حضرت مهدی پرچمی از طرف شرق میآید وقتی این پرچم بلند شد خودتان را برسانید ولو اینکه سینه خیز روی برف راه بروید. چرا ائمه این روایات را فرمودند؟
«إِذَا رَأَیْتُمْ الرَّایَاتِ السُّودَ قَدْ أَقْبَلَتْ مِنْ خُرَاسَانَ فَأْتُوهَا وَ لَوْ حَبْواً عَلَى الثَّلْجِ فَإِنَّ فِیهَا خَلِیفَهَ اللَّهِ الْمَهْدِیَّ»
کشف الغمه فی معرفه الأئمه (ط – القدیمه)؛ نویسنده: اربلى، على بن عیسى، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، ناشر: بنى هاشمى – تبریز، ج2، ص427
«ثُمَّ تَطْلُعُ الرَّایَاتُ السُّودُ من قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَیَقْتُلُونَکُمْ قَتْلًا لم یُقْتَلْهُ قَوْمٌ ثُمَّ ذَکَرَ شیئا لَا أَحْفَظُهُ فقال فإذا رَأَیْتُمُوهُ فَبَایِعُوهُ وَلَوْ حَبْوًا على الثَّلْجِ فإنه خَلِیفَهُ اللَّهِ الْمَهْدِیُّ»
سنن ابن ماجه؛ اسم المؤلف: محمد بن یزید أبو عبدالله القزوینی الوفاه: 275، دار النشر: دار الفکر – بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، ج2، ص1367
این روایات را آقایان چه کار میکنند؟ پس اینها هم طاغوت میشوند، «سید یمانی، سید حسنی و سید خراسانی» طاغوت! امثال اینها کسانی که قبل از قیام حضرت مهدی (ارواحنا فداه) میآیند طاغوت میشوند.
این آقایان بعضیهایشان جاهل هستند، من با تعداد از این آقایان مرتبط بودم کسانی که ساکن «اردبیل» بودند، اینها نادان هستند سواد ندارند اهل مطالعه هم نیستند فریب خوردند ولی تعداد از علمایشان الان هم در بعضی از استانها هستند حتی در «قم» هم هستند و جرأت نمیکنند حرف بزنند.
ما حاضر هستیم هرکدام از اینها برای مناظره و مباهله بیایند، در شبکه حضرت ولی عصر دوستان ما «حاج آقای شریفی، حاج آقای عباسی و…» آماده هستند هم مناظره کنند و هم مباهله کنند. اگر مرد هستند میدان بیایند.
جناب اقای «صمدی» از قول ما به این آقایان بفرمایید شبکه حضرت ولی عصر که شبکه دولتی هم نیست یک شبکه شخصی است و بحث ما هم علمی است کار هم با هیچ کس نداریم حاضر هستیم با اینها مناظره و مباهله کنیم!
افتخار ما این است که مطالب اهل بیت را در اینجا بیان میکنیم و به شبهات هم پاسخ میدهیم.
مجری:
اگر «تهران» هستند «قم» بیایند
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، «قم» تشریف بیاورند هزینه رفت و آمد شان را هم تقدیم میکنیم اینجا برای شان هتل هم میگیریم بیایند باهم مباحثه و مناظره کنیم، اصلا اسمش را مناظره نگذارند بحث علمی باهم داشته باشیم. حداقل برای خودشان روشن بشود و برای تعداد از افراد که فریب این ضالین و مضلین را خورده اند روشن بشود.
ارتباط من با اینها به قبل از انقلاب بر میگردد، قبل از انقلاب با اینها و صوفیها (علی ولی اللهیها) مفصل درگیر بودیم. ما حاضر هستیم و هیچ حرفی نداریم.
مجری:
اشاره کرد «علامه مجلسی» هم اخباری بود.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
اصلا و ابدا چنین چیزی نبوده است دروغ است. اخباریها اصلا علم رجال را قبول ندارند، «علامه مجلسی» در کتاب «مرآه العقول» پنبه روایات «کافی» را زده است، پدر بزرگوارشان پنبه روایات «من لا یحضره الفقیه» را زده است. اخباریها اصلا قائل به علم رجال نیستند و اصلا علم رجال را بلد نیستند. میگویند علم رجال بدعت است.
آخر با این وصف «علامه مجلسی» اخباری میشود؟ این همه فتاوای که از «علامه مجلسی» و از پدر بزرگوارشان و از فقهای بزرگ شیعه هستند.
در رابطه با «صاحب حدائق» گرچه ایشان را هم اخباری را نمیدانیم به اندازه بیست و پنج تا سی درصد رنگ اخباری داشت و هفتاد درصد اصولی است. در همین کتاب «حدائق» چقدر بحثهای علمی و بحث مرجعیت را مطرح میکند.
«ملا محمد امین استر آبادی» بنیانگزار اخباریگری در قرنهای آخر بوده است و مرحوم «سید بحر العلوم (رضوان الله تعالی علیه)» و شاگردان ایشان در برابر «محمد امین استرآبادی» قیام کردند و اینها را مفتضح کردند.
در قرن یازدهم و دوازدهم سه تا پدیده توسط دشمن در میان مسلمانان ایجاد شد اخباریگری را در «عراق»، «وهابیگری» را در «عربستان» و «بهائیگری» را در «ایران» این سه تا مذهب باطل را استعمار انگلیس شروع کرد برای مسلمانان یک دکان باز کردن!
اگر ملاحظه بفرمایید این سه تا فرقه «بهائیها در ایران»، «اخباریها در عراق» و «وهابیها در عربستان سعودی» تمام اینها از یک آبشخور و سرچشمه دارند ارتزاق میکنند.
مجری:
همه شان ساخته و پرداخته روباه پیر «انلگیس» است. خیلی ممنونم جامع و کامل پاسخ فرمودید. آقای «حاج حسینی از کرمان» اشاره به کتاب «تصحیح عقائد الامامیه» صفحه 131 کردند و گفتن «شیخ مفید (رحمه الله علیه)» آنجا اشاره دارد و بیان کرده است که برخی از ائمه شهید نشدند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
نمیگوید شهید نشدند، میگوید برای من ثابت نیست. «مرحوم شیخ مفید (رضوان الله تعالی علیه) متوفای 413 هجری» است و ایشان استاد «سید مرتضی» است، «سید مرتضی» استاد «شیخ طوسی» است. آن زمان خیلی از کتابها در اختیارشان نبود کتابهایی را که جمع کرده بودند منافقین آتش زدند میگویند حتی کتابخانه «مرحوم شیخ مفید» هزاران جلد کتاب داشت آمدند کتابخانه ایشان را آتش زدند دیگر دسترسی نداشتند.
ایشان (شیخ مفید) یک حرفی را در همان صفحه 131 و 132 زده است نمیگوید نیست میگوید آن چه که است نسبت به بعضی افراد شک دارند. ما نمیتوانیم فعلا چیزی بگوییم.
اضافه بر این ایشان در کتاب «تصحیح اعتقادات» یک مطلبی گفته است شما میخواهید عقائد «شیخ مفید» را ببینید به کتاب «ارشاد – شیخ مفید» نگاه کنید. تمام ائمه را از حضرت امیر تا حضرت امام عسکری (سلام الله علیهم اجمعین) آورده است.
من چند تا عبارتی میخوانم اگر میتوانید اینها را یاداشت بفرمایید کتاب «کفایه الاثر – خزاز قمی» صفحه 227 روایت از امام حسن (سلام الله علیه) است فرمود:
«مَا مِنَّا إِلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُول»
تمام ما ائمه یا به سم به شهادت میرسیم و یا به قتل!
کفایه الأثر فی النصّ على الأئمه الإثنی عشر؛ خزاز رازى، على بن محمد، محقق/ مصحح: حسینى کوهکمرى، عبد اللطیف، ناشر: بیدار، ص 227
باز کتاب «کفایه الاثر» از «هشام ابن محمد از ابیه عن امیر المؤمنین (سلام الله علیه)» میفرماید:
«مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ أَوْ مَسْمُوم»
کفایه الأثر فی النصّ على الأئمه الإثنی عشر؛ خزاز رازى، على بن محمد، محقق/ مصحح: حسینى کوهکمرى، عبد اللطیف، ناشر: بیدار، ص 162
خداوند آیت الله العظمی «وحید خراسانی» را حفظ کند ایشان در کتاب «منهاج الصالحین» جلد 1 صفحه 341 مفصل بحث شهادت ائمه را مطرح کرده است.
از امام صادق (سلام الله علیه) در کتاب «مناقب علی ابن ابی طالب ابن شهر آشوب» جلد 2 صفحه 209 دارد:
«وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ»
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام( لابن شهرآشوب)؛ نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على (وفات مؤلف: 588 ق)، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: علامه، قم 1379 ق، ج2، ص209
آقای «خویی» هم در کتاب «مصباح الفقاهه» جلد 3 صفحه 343 میگوید در بعضی از اخبار روایت داریم:
«بل فی بعض الأخبار: ما منا إلا مسموم أو مقتول»
مصباح الفقاهه؛ نویسنده: السید الخوئی (وفات : 1413)، تحقیق: جواد القیومی الأصفهانی، چاپخانه: العلمیه – قم، ناشر: مکتبه الداوری – قم، ج3، ص343
از امام رضا (سلام الله علیه):
«وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ»
عیون أخبار الرضا (علیه السلام)؛ نویسنده: ابن بابویه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج2، ص256
در کتاب «من لا یحضره الفقیه – شیخ صدوق» جلد 2 صفحه 585 از آقا امام رضا (سلام الله علیه):
«وَ اللَّهِ مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ»
من لا یحضره الفقیه؛ نویسنده: ابن بابویه، محمد بن على، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مصحح: غفاری، علی اکبر، ج2، ص585
«والله» قسم میخورد «مَا مِنَّا إِلَّا مَقْتُولٌ شَهِیدٌ»
امام جواد (سلام الله علیه) تازه به دنیا آمده است امام رضا قنداقه اش را به دست گرفت میگوید:
«بأبی و أمی شهید یبکی علیه أهل السماء»
پدر و مادرم فدای این کودک شهید خواهد شد و به او اهل آسمان گریه خواهند کرد!
إثبات الوصیه للإمام علیّ بن أبی طالب، نویسنده: مسعودى، على بن حسین، محقق / مصحح: ندارد، ناشر: انصاریان ص ص217
«إثبات الوصیه للإمام علیّ بن أبی طالب»، صفحه 210، «موسوعه شهاده المعصومین» جلد 3، صفحه 291. امثال این روایتها فروان است. از خود امام جواد (سلام الله علیه) است خبر از شهادت خودش میدهد.
یک جلسه ای داشتیم و بعضی از بزرگواران بودند الان نمیخواهم نام ببرم اگر نام ببرم همه آقایان از کوچک و بزرگ ایشان را میشناسند. مقاله ای در یکی از مجلات که مربوط به «جامعه المصطفی» است راجع به امام جواد (سلام الله علیه) نوشته بودند.
در آن مقاله رحلت امام جواد نوشته بود، گفتم بزرگوار اگر شما بالای منبر روز شهادت امام جواد بروی بگویی امروز روز رحلت امام جواد است مخاطبین با شما چه میکنند؟ گفت همه بلند میشوند اعتراض میکنند.
گفتم چرا این مقاله را به عنوان رحلت امام جواد نوشتید؟ (آقایان میتوانند مقاله را سرچ کنند در اینترنت موجود است) ایشان گفت معذرت میخواهم حواس مان در اسم مقاله نبود. گفتم این همه روایت داریم مخصوصا نسبت به امام جواد هم از زبان خودش است که میفرماید من شهید میشوم و هم امام رضا روز اول ولادت امام جواد میگوید این فرزندم شهید میشود و اهل آسمان برای ایشان گریه میکنند.
بعد توجیهاتی میآورند فلانی گفته «توفیَ» فلانی گفته «مات» و فلانی گفته «قتل» گفتم اینها را آوردید چرا عبارت امام رضا را نیاوردید که فرمود فرزند من شهید خواهد شد؟ گفت حواس مان نبود!
بعضی وقتها این طور مسائل هم پیش میآید.
مجری:
ممنون استاد، آقای «بهادری از کرج» سوال خاصی را مطرح نکردند اما با استدلال به دو سوره جمعه و منافقون اشاره کرد که در سوره جمعه اشاره به دشمنان خارجی شده و در سوره منافقون اشاره به منافقان داخلی و کسانی که در کنار پیامبر بودند شده است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، یکی از علمای «الازهر مصر» کتاب به اسم «النفاق والمنافقون فی القران» نوشته است، ایشان ثابت کرده است. این عبارت را بنده چندبار از زبان آیت الله العظمی «سبحانی» شنیده ام میفرمود این آقا ثابت کرده است که ده جزء قرآن راجع به منافقین و نفاق است. یعنی یک سوم قرآن در رابطه با نفاق و منافقین است.
در تمام حوادث بعد از نبی مکرم رد پای منافقین کاملا مشهود است. یک جمله ای هم آیت الله العظمی «سبحانی» دارد خیلی جمله قشنگی است میگوید ما در زمان پیامبر این همه آیه درباره منافقین داریم ولی بعد از رسول الله اصلا اسم از منافقین در جامعه برده نمیشود!
یعنی نفاق نتیجه وجود پیامبر بود، پیامبر که از دنیا رفت منافقین همه مؤمن صد در صد شدند! یک تعبیر این چنین هم دارد خیلی تعبیر قشنگی است. میگوید پس مانع ایمان منافقین وجود رسول اکرم بوده است با رحلت پیامبر همه اینها مؤمن شدند و حتی (نستجیر بالله) از امیر المؤمنین هم مؤمنتر شدند.
هیچ خبری بعد از پیامبر در مورد منافقین نیست، این که یک سوم قرآن در رابطه با منافقین است در «سقیفه» اسمی از منافقین نیست، در دوران خلافت ابوبکر، عمر و عثمان اسمی از منافقین نیست. یعنی در عرض این بیست و چهار سال هیچ اسمی از منافقین نیست!
مجری:
در حالی که همینها در کنار پیامبر بودند و بعد از پیامبر هم بودند!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، بعد از پیامبر هم بودند. این همه آیاتی که در «مدینه» در مورد منافقین نازل شده است. به آقای «علیرضا» میگوییم همان طور که حضرتعالی هم فرمودید از خود اینها سوال کنند. اینها که میگویند ما تابع خدا و پیغمبر هستیم باید بگویند ما شیعه خدا و پیغمبر هستیم.
اولا واژه اهل سنت در زمان پیامبر اسمی از اهل سنت نداریم، در زمان خلفا نداریم، در زمان حضرت امیر هم نداریم، در زمان امام مجتبی هم کلمه اهل سنت نداریم. اگر دارند یک نمونه برای ما بیاورند استفاده میکنیم و دست شان را هم میبوسیم.
مجری:
عبارتی که گفته باشد سنی یا اهل سنت!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
معاویه بعد از آن خیانتی که به امام علی و امام حسن و جامعه اسلامی کرد، واژه سنی و اهل سنت را اولین بار ایشان بنیانگزاری کرد. الان فرصت نیست اگر زمانی فرصت بشود آن چه در ذهنم است حاج آقای «ابو القاسمی» در یکی از جلسات مفصل در رابطه با پیدایش واژه اهل سنت بحث کرده است.
اگر در سایت حضرت ولی عصر هم سرچ کنند پیدایش اهل سنت قطعا میآید که تاریخ پیدایش اهل سنت از چه زمانی در جامعه اسلامی پیدا شدند.
ما افتخارمان این است که در کتب اهل سنت نزدیک پنجاه تا روایت ما پیدا کرده و جمع کردیم شاید بیش از این باشد. نبی مکرم فرمود:
«إن علیا وشیعته هم الفائزون یوم القیامه»
تاریخ مدینه دمشق وذکر فضلها وتسمیه من حلها من الأماثل؛ اسم المؤلف: أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبه الله بن عبد الله الشافعی الوفاه: 571، دار النشر: دار الفکر – بیروت – 1995، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامه العمری، ج44، ص333
«یا علی أنت وشیعتک فی الجنه»
السنه؛ اسم المؤلف: عبد الله بن أحمد بن حنبل الشیبانی الوفاه: 290، دار النشر: دار ابن القیم – الدمام – 1406، الطبعه: الأولى، تحقیق: د. محمد سعید سالم القحطانی، ج2، ص548
«أبشر یا علی أنت وشیعتک فی الجنه»
شرح أصول اعتقاد أهل السنه والجماعه من الکتاب والسنه وإجماع الصحابه؛ اسم المؤلف: هبه الله بن الحسن بن منصور اللالکائی أبو القاسم الوفاه: 418، دار النشر: دار طیبه – الریاض – 1402، تحقیق: د. أحمد سعد حمدان، ج8، ص1454
«یا علی أبشر فإنک وأصحابک وشیعتک فی الجنه»
فضائل الصحابه؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشیبانی، دار النشر: مؤسسه الرساله – بیروت – 1403 – 1983، الطبعه: الأولی، تحقیق: د. وصی الله محمد عباس، ج 2، ص 654، ح 1115
مجری:
واژه شیعه همان زمان بوده است!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، حتی «ابن تیمیه» در کتاب «منهاج السنه» میگوید پیامبر فرمود:
«أنت وشیعتک یوم القیامه راضین مرضیین»
منهاج السنه النبویه؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحلیم بن تیمیه الحرانی أبو العباس الوفاه: 728، دار النشر: مؤسسه قرطبه – 1406، الطبعه: الأولى، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج7، ص258
از «ام سلمه» داریم از «جابر ابن عبدالله انصاری» داریم، از «ابو سعید خدری» داریم، از خود امیر المؤمنین داریم، از «ابو هریره» داریم. این روایاتی که عرض کردم بعض از روایات صد در صد صحیح است.
نبی مکرم از شیعه در عصر خودشان بشارت دادند.
مجری:
درست است که معنی شیعه به معنی پیرو است اما این برای شیعیان، محبان ارادت مندان و راهروان امیر المؤمنین (سلام الله علیه) است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بعد هم همین آمد، حتی آقایان بزرگان از اهل سنت میگویند کسانی مانند «سلمان، ابی ذر و…» «عرفوا بشیعه علی ابن ابی طالب»، معروف به شیعه علی بودند.
مجری:
ممنونم الحمدلله رب العالمین. استاد از شما ممنونم بزرگواری فرمودید سایه تان ان شاءالله مستدام باشد، الهی شکر با تمام وجودمان شاکر این نعمت هستیم بله به همه عالم هم میگوییم ما شیعه علی هستیم. ما شیعه مولای متقیان امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (روحی و جسمی و مالی له الفداء) عشق و ارادت ما، محبت ما، مولای مان علی (علیه السلام) است.
الان در این عصر و زمان آن کسی که حامی مظلوم و حامی فلسطین است شیعیان هستند. امروز در دنیا همه فهمیدهاند که الحمدلله رب العالمین مسلمان حقیقی و پیرو راه پیامبر و سنی واقعی شیعه است که رهرو راه نبی مکرم و معظم و وجود نازنین اهل بیت عصمت و طهارت هستند ما به این شیعه بودن مان افتخار میکنیم.
در عالم هم دارد همین طور به تعداد شیعیان، محبان و ارادتمندان امیر المؤمنین افزوده میشود.
ممنونم از شما بینندگان و مخاطبین عزیز که امشب هم برنامه «حبل المتین» را همراهی فرمودید در پناه حضرت حق باشید و زیر سایه آقا جانمان حضرت مرتضی علی خدا نگهدارتان!
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده