بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
برنامه حبل المتین – 06 03 1403 (قسمت دویست و ده)
عنوان برنامه: امامت در آیه یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ
کلیدواژه: درسهای امامت؛ امامت و ولایت؛ امام هر عصر؛ حضرت ابراهیم (علیه السلام) حجت الهی؛ امام متقین؛ امیر المؤمنین علی (علیه السلام)؛ قرآن؛ فتح ایران؛ خانه عایشه؛ دعا؛ توسل؛ دوران غیبت!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای علی اسماعیلی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ، سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحیم؛ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوَلَایَهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّهِ المَعْصُومِین عَلَیْهِمُ السَّلَام
سلام عرض میکنم محضر شما بینندگان عزیز و گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعای فرجه الشریف) به برنامه «حبل المتین» خیلی خوش آمدید. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بازهم توفیق داد خدمت شما رسیدیم این برنامه را تقدیم میکنیم و تمام قد از موضوع امامت و ولایت دفاع می کنیم، یکی از موضوعاتی که هر شیعه و هر بچه شیعه باید نسبت به آن اطلاع و آگاهی داشته باشد.
جا دارد به نوبه خودمان عرض تسلیت و تعزیت داشته باشیم شهادت شهدای خدمتگزار «نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» بویژه رئیس جمهور عزیز، خدوم، خدمتگزار و خستگی ناپذیری که در راه خدمت به ملت، محرومان و مردم عزیز «ایران» به مقام عالی شهادت رسید.
هم توفیق خادم ملت بودن را داشت و هم توفیق خادم الرضا را و همه این ها نهایت جمع شد تا خداوند لیاقت، جایگاه و مقام شهادت را به ایشان عنایت کرد. همچنین عزیزان دیگری که در این حادثه به شهادت رسیدند و عجب ملت «ایران» این همه خدمت خالصانه را تقدیر کردند و سپاس گذاشتند، حضور میلیونی مردم در شهرهای مختلف در «قم» خودمان حاضر و در کنار مردم بودیم.
برنامه های زنده تلویزیونی بی نظیر بود مثل آن تا به حال در «قم» چنین تشییع با عظمت و با شکوهی نداشتیم. همه این ها نشانه این است که مردم در کنار مسئولین و قدردان مسئولین هستند وقتی که عزیزی را از دست می دهیم خادم ملت هست این طور قدردانی می کنند.
ان شاء الله این شهدای عزیزمان با ارواح مقدس شهدا بویژه حضرت سید الشهداء و وجود نازنین امیر المؤمنین (سلام الله علیهم اجمعین) محشور شوند.
بحث درس های از امامت و ولایت را داشتیم امشب توفیق داریم در محضر استاد عزیز و بزرگوار حضرت آیت الله دکتر «حسینی قزوینی» باشیم حضرت استاد سلام علیکم و رحمه الله خوش آمدید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ فِی أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَیْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَیْهِ السَّبِیل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی که خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!
طبق برنامه همیشگی مان طلیعه عرائض مان را با نامی از صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آغاز می کنیم شاید که آن بانوی دو سرا سیده نساء العالمین نظر عنایتی هم به ما داشته باشد ان شاء الله
مرحوم آیت الله «کمپانی آقا شیخ محمد اصفهانی» از مراجع بزرگ اشعار متعددی در رابطه با صدیقه طاهره دارد خیلی پر مغز و پر معنا است. یکی از اشعارش این است:
نیلی از سیلی جورش رخ زیباست هنوز * شرر ناله اش اندر دل خارا هست هنوز
ز در خانه اش آتش به ثریاست هنوز * اثر خستگیش ظاهر از اعضاست هنوز
بود بی طاقت و بی تاب ز هجران پدر * دشمنش در به سرا سوخت چه افروخت شرر
پهلویش را بشکستند چون از تخته در * محسنش سقط شد و کرد روی خاک مَقر
این همان طفل صغیر است که روز سُئلت * عرش را گیرد و گوید به چه جرمی قُتِلت
«أَلا لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى القَوم الظَّالِمین»
(وَسَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ)
من هم قبل از آغاز سوال جناب حاج آقای «اسماعیلی» بزرگوار این ضایعه بزرگ و جبران ناپذیر، شهادت مظلومانه «ریاست محترم جمهوری» و این مردی که خستگی را خسته کرد و بدون ادعا کار کرد این مردی که بعد از شهادتش مردم فهمیدند برادری هم دارد. مردم فهمیدند مادر پیری هم دارد در یک خانه پنجاه، شصت متری دارد زندگی می کند.
این ضایعه بزرگ را به پیشگاه مقدس حضرت بقیه الله الأعظم و ملت شریف «ایران»، «مقام معظم رهبری» تسلیت عرض می کنیم. این مرد با مرگش دنیا را تکان داد از کشورهای مختلف آمدند و عرض تسلیت گفتند حتی دشمنان او هم ساکت ننشستند با عرض تسلیت اظهار شرمندگی و درخواست بخشش کردند.
امیدواریم که ان شاء الله کسانی که می خواهد سکان دار این نظام در آینده باشد راه این بزرگ مرد، روش و سنتش را هم بتواند پیاده کند و نگذارد چراغی را که این مرد افروخت خاموش شود و حرکت های که ایشان در سطح کشور و سطح جهان انجام داد نا تمام بماند.
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ شِدَّهَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَیْنَا»
مجری:
حضرت استاد متشکرم، دوستان عزیز اگر در خاطر شریف تان باشد بحث یک شنبههای ما در برنامه «حبل المتین» درس های از امامت و ولایت بود، حضرت اگر خلاصه ای از مباحث گذشته را بفرمایید تا سوال جدید را عرض کنم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعین وَهُوَ خَیرُ نَاصِرٍ وَ مُعِینْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِیَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِیَّهَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ یَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ
در چند جلسه گذشته بحث جدیدی را آغاز کردیم درآمدی باشد بر مبحث امامت و ولایت در قرآن و سنت اهل بیت (علیهم السلام) گفتیم یک سری واژه های است که این واژه ها قبل از ورود به بحث باید معنا و روشن شود. یکی این که کل واژه امام و امامت به چه معناست؟ این را از علمای اهل سنت و علمای شیعه مفصل آوردیم.
خلاصه حرف بزرگان این بود که امامت در حقیقت ریاست عامه در امور دین و دنیا به عنوان خلیفه رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد در رابطه با امامت در قرآن عرض کردیم در موارد متعددی نزدیک به هفده، هجده مورد واژه امام و مشتقات او با واژه ائمه در قرآن استعمال شده است. با واژه امام در قرآن استعمال شده است این ها را مفصل بحث کردیم که مراد از ائمه و امام در قرآن چیست؟
تا به آیه (وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ…) رسیدیم
(وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیتِی قَالَ لَا ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ)
(به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایش ها بر آمد. خداوند به او فرمود:من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم! ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: پیمان من، به ستمکاران نمیرسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند)
سوره بقره (2): آیه 124
پیامی که این آیه داشت اولاً امامت، جعل الهی است (جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا)، (وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّهً) عرض کردیم امامت فراتر از نبوت و رسالت است؛ چون حضرت ابراهیم بعد از آن که مرتبه نبوت، رسالت و خلیلیت را پشت سر گذاشت مفتخر به مقام امامت شد.
نکته جالبی که ما در این آیه برای عزیزان بیننده مان توضیح دادیم بیت القصیر این آیه هست وقتی حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) می گوید خدایا این مقام برای فرزندان من هست یا نه؟ خدای عالم نمی فرماید هست یا نیست با جمله
(لَا ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ) عهد من یعنی امامت، عهد الله است مردم در تعیین امام نقشی ندارند و کسانی که در طول عمرشان ظلمی مرتکب شدند و شرکی پشت سر گذاشتند شایستگی برای این امامت ندارند.
بعد یک بحث مفصلی را مطرح کردیم در رابطه با این که حضرت ابراهیم (علی نبینا و آله و علیه السلام) امتحان های را پشت سر گذاشت تا به این جا رسید. (وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ) این کلمات چه بود؟ مفصل برای بینندگان عزیزمان توضیح دادیم اشاره اش خالی از لطف نیست بر این که حضرت ابراهیم (سلام الله علیه) مبارزاتی با بت پرستان داشت با پدر مادریش بت پرست است خیلی منطقی با او حرف می زند وقتی او می گوید:
(لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیا * قَالَ سَلَامٌ عَلَیکَ سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیا)
تو را سنگسار می کنم! و برای مدتی طولانی از من دور شو! (ابراهیم) گفت: سلام بر تو! من به زودی از پروردگارم برایت تقاضای عفو می کنم؛ چرا که او همواره نسبت به من مهربان بوده است!
سوره مریم (19): آیات 46 و 47
اگر از من دور نشوی تو را سنگسار می کنم. حضرت ابراهیم می گوید (سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی) برای تو طلب استغفار می کنم در رابطه با ستاره پرستان، ماه پرستان، خورشید پرستان با یک منطق خیلی زیبا و ارزشی اول از زبان آن ها می گوید (هَذَا رَبِّی هَذَا أَکْبَرُ) بعد
(فَلَمَّا جَنَّ عَلَیهِ اللَّیلُ رَأَى کَوْکَبًا قَالَ هَذَا رَبِّی فَلَمَّا أَفَلَ قَالَ لَا أُحِبُّ الْآفِلِینَ * إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ)
هنگامی که (تاریکی) شب او را پوشانید، ستاره ای مشاهده کرد، گفت: «این خدای من است؟» اما هنگامی که غروب کرد، گفت: غروب کنندگان را دوست ندارم ! من روی خود را به سوی کسی کردم که آسمانها و زمین را آفریده؛ من در ایمان خود خالصم؛ و از مشرکان نیستم!
سوره انعام (6): آیات 76 و 79
نکته سوم از اهمیت خاصی در زندگی حضرت ابراهیم برخوردار است مبارزه با بت پرستان «نمرود»ی هست با تبر کل بت ها را می شکند و تبر را بر گردن بت بزرگ شان قرار می دهد. می گوید اگر بت ها واقعاً قدرت سخن گفتن دارند سوال کنید چه کسی این بلا را بر سر شما آورده است؟ (بَلْ فَعَلَهُ کَبِیرُهُمْ) شاید بت بزرگ این کار را کرده است.
این باعث شد بت پرستان به فکر فرو رفتند بتی که نمی تواند از خودش دفاع کند نمی تواند زبانی گویا داشته باشد از کسی که این ها را به هم ریخته از او سخن بگوید چگونه می تواند تدبیر عالم هستی را به عهده بگیرد؟
بعد امتحان خیلی سخت و بزرگ برای حضرت ابراهیم پیش آمد بحث انداختن به آتش بود جبرئیل، میکائل، اسرافیل و عزرائیل می آید می گوید از من بخواه می گوید نه
«حَسبی مِن سُؤالی عِلمُهُ بِحالِی»
بحار الأنوارالجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار (ط – بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج68، ص156
تا آن جای که دارد:
(قُلْنَا یا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِیمَ)
(سرانجام او را به آتش افکندند؛ ولی ما) گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و سالم باش!
سوره انبیاء (21): آیه 69
می آید در حقیقت یک تلنگری بر اذهان بت پرستان بود که حضرت ابراهیم، ارتباط با عالم بالا و مقام الاهیت دارد که این چنین شد.
نکته امتحان پایانی حضرت ابراهیم خیلی سخت است حتی عرض کردم از انداختن به آتش هم شاید سخت تر باشد. روزی که خدای عالم دستور می دهد باید سر فرزندت را ببری چاقو می کشد فرزندش را زمین می خواباند هر چه تلاش می کند سر اسماعیل را ببرد شمشیر کار نمی کند.
حضرت ابراهیم عصبانی می شود شمشیر را به سنگ می زند شمشیر تا نیمه وارد سنگ می شود شمشیر به زبان می آید می گوید:
«الخلیل یأمرنی والرب یمنعنی»
ابراهیم خلیل به من دستور می دهد ولی خدای ابراهیم منع می کند. بعد اوج امتحان سخت، سخت تر از هر سختی مأمور می شود همسرش را با فرزند شیر خواره اش در کنار «بیت الله الحرام – (بِوادٍ غَیْرِ ذی زَرْع) جایی که آثاری از گیاه، درخت و آب وجود ندارد، آنها را در بیابان لم یزرع می گذارد و به خدا می سپارد.
کاری با بحث اسلام، دین و دیانت نداریم هر انسانی بدون در نظر گرفتن مبانی اعتقادی نسبت به همسر و فرزندش غیرت، علاقه و … دارد. تصورش هم برای ما امکان پذیر نیست اگر در همچنین موقعیتی قرار بگیریم چه خواهیم کرد و چه می کنیم، صدها توجیه می آوریم از زیرش فرار کنینم ولی حضرت ابراهیم این کار را انجام داد بعد از او مزین به خلعت (إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا) شد.
مجری:
حضرت استاد ممنون و متشکرم، آیاتی هست در این زمینه می خواهیم در موردش صحبت کنیم یکی از آیه های که مطرح است
(یوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِی کِتَابَهُ بِیمِینِهِ فَأُولَئِکَ یقْرَءُونَ کِتَابَهُمْ وَلَا یظْلَمُونَ فَتِیلًا)
(به یاد آورید) روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می خوانیم! کسانی که نامه عمل شان به دست راست شان داده شود، آن را (با شادی و سرور) می خوانند؛ و به قدر رشته شکاف هسته خرمایی به آنان ستم نمی شود!
سوره اسراء (17): آیه 71
مراد از این آیه چیست؟ خداوند متعال چه می خواهد بگوید؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در رابطه با این آیه و امثال این آیه مقداری باید دقت کنیم هر کدام از این آیات در قرآن می بینیم پیام ویژه ای برای ما دارد. یک پیام ظاهر آیه و ده ها در باطن آیه است.
در رابطه با (یوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ) مرحوم «علامه طباطبایی» در «المیزان»، جلد 1، صفحه 273 نکته خیلی ظریفی را بیان می کند ندیدم آقایان و مفسرین دیگر به این نکته اشاره کرده باشند.
(یوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ) اهل سنت در این زمینه حرف های متعددی دارند «تفسیر قرطبی – متوفای 671» عصاره تفسیر شش قرن صدر اسلام است در جلد 10 وقتی به این آیه می رسد ایشان به صراحت می گوید (نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ) یعنی:
«یوم ندعوا کل أناس بإمامهم… وقال علی رضی الله عنه: بإمام عصرهم»
الجامع لأحکام القرآن؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاری القرطبی الوفاه: 671، دار النشر: دار الشعب – القاهره، ج10، ص297
«بإمام عصرِهِم» هر انسانی را در عصر خودش با امام عصرش در قیامت محشور می کنیم.
در هر عصری امام عصری هست مردم آن عصر با امام عصرشان باید در محکمه عدل الهی حاضر شوند این را از حضرت رسول اکرم و حضرت امیر نقل می کند.
همچنین آقای «آلوسی سلفی» در کتاب «روح المعانی»، جلد 15، صفحه 120 ایشان هم روایتی از رسول اکرم نقل می کند می گوید:
«وأخرج ابن مردویه عن علی کرم الله تعالى وجهه قال : قال رسول الله صلى الله علیه وسلم فی الآیه: یدعى کل قوم بإمام زمانهم وکتاب ربهم وسنه نبیهم»
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی؛ اسم المؤلف: العلامه أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی الوفاه: 1270هـ، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج15، ص120
هر قومی و هر قبیله ای با امام زمان شان در قیامت محشور خواهند شد. کتاب «ربِهم و سنه نبیهم» کاری با این کتاب نداریم.
آقای «شوکانی – متوفای 1250»، «زیدی وهابی» است «عربستان» هم کتاب هایش را مفصل در پنجاه، شصت سال اخیر دارد منتشر می کند. ایشان هم در جلد 3، صفحه 341 می گوید:
(یوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ) از امیر المؤمنین نقل میکند:
«المراد بالإمام إمام عصرهم»
فتح القدیر الجامع بین فنی الروایه والدرایه من علم التفسیر؛ اسم المؤلف: محمد بن علی بن محمد الشوکانی الوفاه: 1250، دار النشر: دار الفکر – بیروت، ج3، ص246
از این آقایان سوال می کنیم شما که می گویید هر قومی، هر قبیله ای و هر عصری با امام عصرشان فردا در محکمه حاضر می شوند. سوال میکنیم آقای «آلوسی – متوفای 1270» قریب به صد و هفتاد، هشتاد سال قبل است می خواهیم از خود شما سوال کنیم کاری به مردم نداریم.
آقای «شوکانی» شما نقل می کنید هر قبیله و عصری با امام عصرشان در قیامت محشور می شوند امام عصر شما چه کسی بود؟
آقای «قرطبی» که شما در قرن هفتم بودید در قرن هفتم امام عصر شما چه کسی بود که می خواهید با او محشور شوید؟
اینها به نظرم از الطاف خفیه الهی است که از زبان استوانه های علمی اهل سنت صادر شده است.
مرحوم «علامه طباطبایی» می گوید:
«والآیه مع ذلک تفید أن الامام لا یخلو عنه زمان من الأزمنه، وعصر من الاعصار، لمکان قوله تعالى کل أناس، على ما سیجئ فی تفسیر الآیه من تقریبه»
تفسیر المیزان؛ نویسنده : السید الطباطبائی (وفات : 1402)، ناشر: مؤسسه النشر الإسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه، ج1، ص273
هیچ زمانی از زمان ها از امام زمان خالی نیست. «لمکان قوله تعالى کل أناس»، خدا کلمه (أُنَاسٍ) را آورد خیلی مهم است. «یدعی کلُ أنَاسٍ» نمی گوید هر صاحب مذهبی، هر صاحب دینی، قوم حضرت موسی، قوم حضرت عیسی، قوم رسول الله نه هر انسانی با امام عصرش فردای قیامت باید محشور شود. این نشان می دهد هیچ عصری از عصرها از امام زمان و حجت خالی نبوده است.
این روایت تنها با عقیده شیعه امامیه اثنی عشری تطبیق می کند و بس؛ یعنی غیر از عقیده شیعه با هیچ عقیده ای تطبیق نمی کند!
مجری:
بعضی ها حتی اعتقاد به امام زمان دارند یعنی امام مهدی می آید ولی می گویند هنوز متولد نشده است. الان امام چه کسی است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
جالب این است آقای «ابن تیمیه حرانی – متوفای 728» نظریه پرداز وهابیت در کتاب «مجموع فتاوای» خودش در جلد 25 می گوید:
«فإن الأرض لن تخلوا من قائم لله بحجه لکی لا تبطل حجج الله وبیناته»
زمین به هیچ وجه از حجت الهی که قوام آن عصر به او هست خالی نخواهد بود؛ تا این که حجت الهی باطل نشود!
کتب ورسائل وفتاوى شیخ الإسلام ابن تیمیه؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحلیم بن تیمیه الحرانی أبو العباس الوفاه: 728، دار النشر: مکتبه ابن تیمیه، الطبعه: الثانیه، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ج25، ص131
آقای «ابن تیمیه» شما در عصر خودت قرن هشتم «قائمٍ لله بحجهٍ» که زمین از او خالی نیست چه کسی بود؟ می توانید برای ما روشن کنید؟ فقط روایت نقل کردن هنر نیست مصداق و پیام روایت چیست؟ آیا توانستی پیام روایت را بگیری؟
همچنین شاگرد ایشان «ابن قیم جوزیه» در کتاب «اعلام الموقعین عن رب العالمین» این کتاب، کتاب خیلی خوبی است اسم کتاب پیام دارد. اعلام کسانی که از طرف خدا حق امضاء دارند (جالب است)
«المفتی یفتی عن الله تبارک و تعالی»
می گوید مفتیان ما از طرف خدای عالم حق امضاء دارند نظرات مفتیان ما در حقیقت امضائی است که خدا به آن ها داده است. ایشان هم در این جا آورد کسانی که «الموقعین»، توقیع یعنی امضاء کردن، مهر زدن آن های که حق امضاء از طرف خدای عالم دارند.
خیلی جالب است ان شاءالله فرصت بشود در رابطه با این که علمای «وهابی» حق امضاء از طرف خدای عالم دارند روزی بحث می کنیم.
ایشان در جلد 4 در این کتاب شان از حضرت امیر (سلام الله علیه) نقل می کند
«لَنْ تَخْلُوَ الأرض من قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّهٍ لکیلا (لکی) تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَبَیِّنَاتُهُ»
إعلام الموقعین عن رب العالمین؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدین محمد بن أبی بکر بن أیوب بن سعد الزرعی الدمشقی الوفاه: 751 هـ ، دار النشر : دار الجیل – بیروت – 1973 ، تحقیق : طه عبد الرؤوف سعد، ج 4، ص 150
زمین هرگز با کلمه «لَنْ» لَنی که نفی ابد می کند.
آقای «محمد ابن عبد الوهاب» هم از قافله عقب نماند در «مؤلفات محمد ابن عبد الوهاب» سال 82 مناظره ای با مفتی اعظم در «طائف» داشتیم این دوره کتاب را ایشان به ما هدیه دادند. از کتاب های است خرید و فروشش حرام است پشتش هم نوشتند وقف عام است.
ایشان هم در این جا می گوید:
«لن تخلو الأرض من قائم لله بحجه»
مبحث الاجتهاد والخلاف؛ اسم المؤلف: محمد بن عبد الوهاب الوفاه: 1206 هـ، دار النشر: مطابع الریاض – الریاض، الطبعه: الأولى، تحقیق: الشیخ عبد الرحمن بن محمد السّدحان والشیخ عبد الله بن عبد الرحمن الجبرین، ج1، ص32
همچنین «ذهبی، ابن صلاح، ابن حجر، بدر الدین عینی غزالی و الوسی» حرفهای دارند. آقای «آلوسی» حرف زیبایی دارد در جلد اول تفسیرش می آورد انسان کامل کسی است که قوام عالم هستی به اوست، به طوری که می گوید:
«متى فارق هذا الإنسان العالم مات العالم»
انسان کامل از دنیا برود عالَم نابود می شود!
همان که ما روایت متعدد داریم وقتی حجت برداشته شود زمین ساکنانش را در خودش فرو می برد. می گوید چرا
«لأنه الروح الذی به قوامه فهو العماد المعنوی للسماء والدار الدنیا جارحه من جوارح جسد العالم الذی الإنسان روحه ولما کان هذا الأسم الجامع قابل الحضرتین بذاته صحت له الخلافه وتدبیر العالم والله سبحانه الفعال لما یرید ولا فاعل على الحقیقه سواه»
روح عالم هستی آن امام انسان کامل است او عمادِ پایه معنوی است. بعد می گوید تمام عالم هستی مثل جوارح ما نسبت به بدن مان چطور است تمام عوالِم هفت آسمان و هفت زمین همه این ها جزء جوارح آن انسان کامل است. در آخر می گوید نمی توانم بیش از این حرف بزنم
«وفی القیام ضیق والمنکرون کثیرون ولا مستعان إلا بالله عز وجل»
روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی؛ اسم المؤلف: العلامه أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی الوفاه: 1270هـ، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج1، ص220
منکرین زیاد هستند قافیه هم تنگ است نمی توانم.
البته «فخر رازی» مقداری پرده را بالا زده ایشان می گوید این انسان کامل که قِوام عالم هستی است اگر یک آن انسان کامل از زمین برداشته شود «لَوْ لَا اَلْحُجّه لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا»
بعد می گوید شیعیان می گویند این انسان کامل، حضرت مهدی صاحب الزمان و امام غایب است. بعد می گوید به نظر من شیعه در دو قضیه راست می گوید یکی این که امام عصر است راست می گویند. آن انسان کامل، امام عصر است.
دیگر این که امام غایب است بله از نظرها غایب است مردم از او اطلاعات چندانی ندارند!
ملاحظه بفرمایید کاملاً واضح کردند که «یدعیٰ کلُ أناسٍ بإمامهم» همان امام عصر (ارواحنا فداه) است غیر از او نیست و اگر او یک لحظه از زمین برداشته شود دیگر زمینی نیست نه این که نابود می شود.
جناب «اسماعیلی» صورت حرم امام رضا و حرم امام حسین را در ذهنت می آوری. صورت امام حرم امام رضا، مخلوق ذهن شماست ارتباط محض هم به شما دارد. یک آنی بخواهی از این صورت توجهت برود دیگر صورتی نیست.
عالم هستی نسبت به امام زمان مثل صور ذهنیه برای ماست. یعنی یک آن و یک لحظه توجه حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) از عالم هستی برداشته شود مثل صور ذهنیه ای است که ما توجه مان از صور ذهنیه برداشته شود دیگر چیزی نیست.
ولذا در «زیارت آل یاسین» هم می خوانیم
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِه»
الإحتجاج علی أهل اللجاج؛ نویسنده: طبرسی، احمد بن علی، ناشر: نشر مرتضی، محقق / مصحح: خرسان، محمد باقر،ج2، ص493
در همین یک دنیا حرف دارد.
در زیارت اول مطلقه امام حسین می خوانیم:
«إِرَادَهُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیْکُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُم»
الکافی (ط – الإسلامیه)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیه، ج4، ص577، بَابُ زِیَارَهِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه السلام)، ح2
اراده الهی بر قلب مقدس شما نازل می شود و از آن جا صادر می شود یا به تعبیر خیلی کوچه بازاری امام (علیه السلام) کل هستی، کمال هستی و وجود را از ذات اقدس ربوبی می گیرد و به تمام عوامل پمپاژ می کنند، یعنی مثل سیم برقی است قدرت روشنایی را از کارخانه برق می گیرد متصل به لامپ ها می کند. اگر هزار تا از این لامپ ها این جا باشد اتصالی نباشد روشنایی ندارد جز این که تاریکی برای ما بیاورد نیست؛ ولی همین که سیم لامپ را به کارخانه برق متصل کرد روشن می شود.
امام بلا تشبیه بلا تشبیه بلا تشبیه به همین شکل است. سیم برقی است که هستی و کمال هستی را از ذات اقدس ربوبی گرفته و به عالم هستی منتقل می کند. اگر در این زمینه دوستان به کتاب «مصباح الهدایه» حضرت «امام» مراجعه کنند مفصل در این زمینه بیانات خیلی کامل و شافی دارد.
همچنین در کتاب «سر الصلاه»، «آداب الصلاه»شان بویژه صفحه 183 به بعد نکات خیلی ظریفی «امام» دارد به مناسبت های گاهاً از محضر ایشان مطالبی را برای بینندگان عزیز نقل می کنیم.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم و این اعتقاد کامل و جامع مکتب اهل بیت و شیعه هست ما اعتقاد به وجود نازنین مولای مان، امام زمان (ارواحنا له الفداء) داریم همه البته نشأت گرفته از ولایت و امامت مولای متقیان امیر مؤمنان اسد الله الغالب علی ابن ابی طالب (صلوات الله علیه) است. ما اعتقاد به اولین و اعتقاد به آخرین داریم و این اعتقاد کامل و جامعی است «الحمد لله رب العالمین» واقعاً باید قدر دان این نعمت بزرگ باشیم.
من همیشه گفتم مردم عزیز، بیننده ها باید در حق علما و بزرگان مان دعا کنیم در حق آن های که خون دل ها خوردند، دود چراغ ها خوردند، غصه ها خوردند، زخم زبان ها خوردند تا این اعتقادات را به ما رساندند. وقتی که بحث ولایت مولا امیر المؤمنین مطرح می شود علمایی زحمت کشیدند از آن دوره این ها را نقل کردند و روایات را جمع آوری کردند.
چقدر شخصیت های بزرگ از هر کدام بخواهیم نامی ببریم قاعدتاً باید ساعت ها در موردشان صحبت کنیم مدیون شان هستیم و ان شاء الله که مورد لطف، عنایت و مرحمت مولا امیر المؤمنین هم قرار خواهند گرفت.
(میان برنامه)
مجری:
… بحث مان را با عنوان درسهای از ولایت و امامت ادامه میدهیم در خدمت حضرت استاد آیت الله «حسینی قزوینی» هستیم، در بخش قبلی در مورد آیه (یوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ) صحبت کردیم استاد توضیح دادند؛ اما آیه بعدی می خواهیم در موردش قدری صحبت بفرمایید آن هم آیه مهمی است (وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا)
(وَالَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّهَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا)
و کسانی که می گویند: پروردگارا! از همسران و فرزندان مان مایه روشنی چشم ما قرارده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!
سوره فرقان: (25): آیه 74
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:.
این آیه در رابطه با (عِبَادُ الرَّحْمَنِ) است خدای عالم (عِبَادُ الرَّحْمَنِ) آن های که واقعاً عبد هستند یکی از بزرگان می گوید تلاش کنید به جای این که عابد یا عبد باشید. از عابد بودن کاری ساخته نیست شیطان ششصد هزار سال عبادت کرد و عابد بود ولی عبد نبود رد و رفوزه شد. عبدی آنی است که در برابر خدا اراده ای نداشته باشد.
مجری:
مطیع محض خدا باشد
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، کسی عبدی را خرید مولا گفت اسمت چه است؟ گفت هر چه تو انتخاب کنی. گفت غذا چه می خوری؟ گفت هر چه تو بدهی. لباس چه دوست داری؟ هر چه تو برایم انتخاب کنی. گفت کجا می خوابی؟ گفت هر کجا تو انتخاب کنی؛ هر چه گفت همه را جواب داد گفت از خودم اراده ای ندارم هر چه شما بگویید قبول می کنم.
لذا رسول اکرم با آن همه مقاماتی که دارد خدای عالم می گوید «وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ» بعد «وَ رَسُولُه» می آورد عبد بودن یعنی در برابر خدای عالم هیچ اراده ای ندارد. امیر المؤمنین (سلام الله علیه) از میان این همه فضائل و … که دارد تبعیتی که از رسول اکرم داشت شجاعت و دفاع و … می گوید
«أَنَا عَبْدٌ مِنْ عَبِیدِ مُحَمَّدٍ صلى الله علیه و آله»
الکافی (ط – الإسلامیه)، نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیه، ج1، ص90، ح5
من در برابر رسول اکرم اراده ای ندارم. اراده من، تابع اراده رسول الله است. ولذا در آیه 63 سوره فرقان شروع می شود
(وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا * وَالَّذِینَ لَا یشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا)
بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می گویند (و با بی اعتنایی و بزرگواری می گذرند)؛ و کسانی که شهادت به باطل نمی دهند (و در مجالس باطل شرکت نمی کنند)؛ و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن می گذرند.
سوره فرقان (25): آیات 63 و 72
ویژگی های خیلی مهمی برای عباد الرحمن است که خدای عالم آورده است. در پایان می گوید (وَالَّذِینَ یقُولُونَ) آن های که می گویند (رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّهَ أَعْینٍ) خدایا از همسران و ذریه ما (قُرَّهَ أَعْینٍ) مایه چشم روشنی یعنی همسری که مایه افتخار ما باشد. فرزندی که مایه افتخار و چشم روشنی ما باشد (وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا) ما را برای متقین، امام قرار بده.
در رابطه با این امام، بحث خیلی زیاد است بعضی از بزرگواران مثل «علامه مجلسی (رضوان الله تعالی علیه)» در «بحار»، جلد 24، صفحه 134 می گوید مراد از این امام، یعنی مقتدا قرار بده یعنی ما در کارهای خیر برای رسیدگی به فقراء، امر به معروف و نهی از منکر، نشر معارف دینی پیش قدم باشیم.
طوری باشیم که در جامعه به عنوان شاخص دیگران از ما تبعیت و اقتدا کنند مسیر ما را ادامه بدهند، یعنی ما اسوه حسنه برای دیگران باشیم.
در «تفسیر المیزان»، جلد 15، صفحه 245 همین تعبیر را می آورد در «تفسیر نمونه» عربی، جلد 11، صفحه 324 نکته ظریفی دارد، ایشان می فرماید در روایات متعدد آمده است این آیه در حق امیر المؤمنین و ائمه (علیهم السلام) نازل شده است.
در روایتی از امام صادق (سلام الله علیه) است:
«إِیَّانَا عنَیَ»
قصد ما هستیم!
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم؛ نویسنده: صفار، محمد بن حسن، مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباسعلى، ناشر: مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، ج1، ص45
بعد ایشان می گوید از واضح ترین مصداق این آیه، ائمه هستند مانعی ندارد آیه مفهوم داشته باشد دیگران را هم بگیرد.
روایتی را «ابن شهر آشوب مازندرانی (رضوان الله تعالی علیه)» معاصر «علامه حلی» بود ایشان در «مناقب»شان چاپ جدید، جلد 3 از «سعید ابن جبیر» روایتی را نقل می کند می گوید
«نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَهُ وَ اللَّهِ خَاصَّهً فِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام»
قسم به خدا این آیه مخصوص امیر المؤمنین است و فقط در حق امیر المؤمنین نازل شد و لا غیر
«قَالَ کَانَ أَکْثَرُ دُعَائِهِ یَقُولُ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا یَعْنِی فَاطِمَهَ وَ ذُرِّیَّاتِنا یَعْنِی الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ قُرَّهَ أَعْیُنٍ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ وَ اللَّهِ مَا سَأَلْتُ رَبِّی وَلَداً نَضِیرَ الْوَجْهِ وَ لَا سَأَلْتُ وَلَداً حَسَنَ الْقَامَهِ وَ لَکِنْ سَأَلْتُ رَبِّی وُلْداً مُطِیعِینَ لِلَّهِ خَائِفِینَ وَجِلِینَ مِنْهُ حَتَّى إِذَا نَظَرْتُ إِلَیْهِ وَ هُوَ مُطِیعٌ لِلَّهِ قَرَّتْ بِهِ عَیْنِی»
خدایا از ازواج ما یعنی فاطمه، ذریه های ما امام حسن و امام حسین بعد امیر المؤمنین می گوید از خدای عالم نخواستم بچه های خوش سیما، زن های زیبا صورت به ما بدهد بلکه از خدا خواستم فرزندانی که مطیع لله باشند، خائف از خدا باشند وقتی به آن ها نگاه کردم مایه چشم روشنی من باشد از خوشحالی چشمم برق بزند همچنین افرادی می خواستم.
بعد می گوید:
«قَالَ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً»
مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)؛ نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، محقق / مصحح: ندارد ناشر: علامه، ج3، ص380
خدایا ما را برای متقین، امام قرار بده. در مصادر اهل سنت هم داریم در «المستدرک»، جلد 3، صفحه 148 همچنین در کتاب «مناقب خوارزمی»، صفحه 65 رسول اکرم می فرماید امیر المؤمنین امام المتقین است.
«أنت إمام المتقین وأمیر المؤمنین»
مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ نورى، حسین بن محمد تقى، محقق/ مصحح و ناشر: مؤسسه آل البیت علیهم السلام، ج16، ص171
یا:
«قال رسول الله صلى الله علیه وسلم أوحی إلی فی علی ثلاث أنه سید المسلمین وإمام المتقین وقائد الغر المحجلین هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه»
المستدرک على الصحیحین؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری الوفاه: 405 هـ، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – 1411هـ – 1990م، الطبعه: الأولى، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا، ج 3، ص 148، ح4668
تا آن جایی که «وَ إِمَامُ الْمُتَّقِین» در این جا هم می گوید (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً) تا افرادی که بعد از ما می آیند به ما اقتداء کنند.
در «تفسیر علی ابن ابراهیم» به تعبیر آیت الله العظمی «خویی» تمام احادیث و راویانش ثقه هستند در جلد 2 عده ای خدمت امام صادق بودند، قرائت کردند گفتند (رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّهَ أَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا) حضرت فرمود:
«فَقَالَ قَدْ سَأَلُوا اللَّهَ عَظِیماً أَنْ یَجْعَلَهُمْ لِلْمُتَّقِینَ أَئِمَّهً!»
آقایانی که این جا، این آیه را دارند می خوانند آیات قرآن فقط برای قرائت نیست به عنوان دعا
(وَمِنْهُمْ مَنْ یقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ)
و بعضی می گویند: پروردگارا! به ما در دنیا (*نیکی*) عطا کن! و در آخرت نیز (*نیکی*) مرحمت فرما! و ما را از عذاب آتش نگاه دار!
سوره بقره (2): آیه 201
(قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ)
گفتند: پروردگارا! ما به خویشتن ستم کردیم! و اگر ما را نبخشی و بر ما رحم نکنی، از زیانکاران خواهیم بود!
سوره اعراف (7): آیه 23
مال حضرت آدم است معمولاً بزرگان مان در قنوت این آیات را می خوانند.
حضرت فرمود شما چیز خیلی بزرگی از خدا خواستید؛ از خدا خواستید که شما را برای متقین، امام قرار بدهد بعد روایتی را از «أبان ابن تغلب» در رابطه با این آیه نقل می کند فرمود:
«نَحْنُ هُمْ أَهْلَ الْبَیْت»
تفسیر القمی؛ قمى، على بن ابراهیم، محقق/ مصحح: : موسوى جزائرى، طیّب، ناشر: دار الکتاب، ج2، ص117
این که (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً) ما اهل بیت هستیم که برای متقین، امام هستیم نه هر کس از جایش بلند شود ما را برای متقین، امام قرار بده.
یا «ابو بصیر» عبارت زیبایی دارد «ابو بصیر یحیی» از ثقات امام باقر و امام صادق هست در «بحار»، جلد 24، صفحه 134 می گوید خدمت حضرت صادق (سلام الله علیه) این آیه را خواندم حضرت فرمود چیز خیلی بزرگی از خدای عالم خواستی این در حق هر کس نیست.
«وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً … وَ هَذِهِ لآِلِ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه واله وسلم) خَاصَّه»
می گوید:
«قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً قَالَ لَقَدْ سَأَلْتَ رَبَّکَ عَظِیما»
چیز خیلی بزرگی خواستی
«إِنَّمَا هِیَ وَ اجْعَلْ لَنَا مِنَ الْمُتَّقِینَ إِمَاماً»
بحار الأنوارالجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار (ط – بیروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحیاء التراث العربی، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج24، ص135»
خدایا برای ما از متقین، امامی قرار بده یعنی به جای (وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً) حضرت می گوید « وَ اجْعَلْ لَنَا مِنَ الْمُتَّقِینَ إِمَاماً» نه این که ما را برای متقین، امام قرار بده از متقین برای ما امام قرار بده. در رابطه با این آیه حرف خیلی زیاد هست به همین اندازه اکتفا می کنم این هم یکی از آیاتی در قرآن است که کلمه امام استعمال شده است مقداری باید دقت کنیم این واژه چه پیامی برای امروز ما دارد!
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم یکی از دیگر از سوره های که می خواهیم ان شاء الله در موردش صحبت کنیم و آیاتی که اشاره به این موضوع دارد دوستان عنایت دارند بحث مان چون بحث امامت و ولایت هست از ابتدای برنامه چندین آیه را مورد بحث و بررسی قرار دادیم. واژه های امام که در قرآن آمده است.
خداوند متعال در سوره مبارکه هود و سوره مبارکه احقاف کتاب حضرت موسی را به عنوان امام معرفی کرده است
(وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَهً)
و پیش از آن، کتاب موسی که پیشوا و رحمت بود
سوره هود (11): آیه 17
این جا هم مراد از امام چیست؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بحثش خیلی طولانی است، اگر تماس داریم سراغ تماسها بیرویم چون بحث ناقص نماند و شهید نشود در یک فرصت وسیعتر بحث کنیم.
«وهابی» خیلی به این آیه استناد می کنند می گویند شما می گویید ائمه، امام است این جا کتاب موسی، امام است قرآن امام ما هست باید یک مشت محکمی هم بر دهان این یاوه سرایان بزنیم این ها آیه و تفسیر را بلد نیستند؛ حتی به کتاب های تفسیری خودشان هم مراجعه نکردند. اگر بنا باشد قرآن، امام باشد شما می گویید:
«إنی قد ترکت فیکم شیئین لن تضلوا بعدهما کتاب الله وسنتی ولن یتفرقا حتى یردا علی الحوض»
المستدرک على الصحیحین؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاکم النیسابوری الوفاه: 405 هـ ، دار النشر: دار الکتب العلمیه – بیروت – 1411هـ – 1990م، الطبعه: الأولى، تحقیق: مصطفى عبد القادر عطا، ج1، ص172
«سنتی» چه جایگاهی دارد؟
یا این که رسول اکرم فرمود:
«إنی ترکت فیکم الخلیفتین کاملتین: کتاب الله، وعترتی، وإنهما لن یتفرقا حتى یرِدا علیّ الحوض»
مسند ابن أبی شیبه؛ اسم المؤلف: أبی بکر عبد الله بن محمد بن أبی شیبه الوفاه: 235هـ، دار النشر: دار الوطن – الریاض – 1997م، الطبعه: الأولى، تحقیق: عادل بن یوسف العزازی و أحمد بن فرید المزیدی، ج1، ص 108، ح 135
من کتاب و اهل بیتم را «خلیفتین کاملتین» قرار دادم.
از «طبری» نقل می کنند اگر کسی معتقد نباشد ابابکر و عمر «إمامی هدیٰ» هستند «یُقتل یُقتل» باید کشته شود. اگر قرآن، امام هست چطور می گویید کسی معتقد نباشد ابوبکر و عمر امام هدایت هستند باید کشته شود؟ این حرف تان را بپذیریم یا اعتقادات تان که در کتاب های فقهی تان مطرح کردید؟
مجری:
پس ان شاء الله این سوال را در برنامه های بعدی مان می گذاریم مفصل وارد آن می شویم تا مطلب شهید نشود همان طور که استاد فرمودند ان شاء الله مفصل در مورد این موضوع صحبت خواهیم کرد.
سراغ تماس بینندگان برنامه بیرویم، اولین تماس آقای «عارف» از «شوشتر» سلام به شما
تماس بینندگان برنامه
بیننده: (آقای عارف از شوشتر – شیعه)
سلام علیکم… استاد چند سوال دارم یکی یکی می پرسم سوال اول آیا رسول خدا فرموده بعد از من، «ایران» فتح می شود؟ سوال بعدی که سوال مهمی است خیلی وقت است برنامه های شما را می بینم تا حالا ندیدم به آن اشاره کرده باشید شاید گفته باشید و من ندیده باشم. در کتاب «مسند ابن حنبل»، جلد 2، صفحه 23 رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «رَأْسُ الْکُفْرِ من ههنا من حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ»
«حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا وَکِیعٌ حدثنی عِکْرِمَهُ بن عَمَّارٍ عن سَالِمٍ عَنِ بن عُمَرَ قال خَرَجَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم من بَیْتِ عَائِشَهَ فقال رَأْسُ الْکُفْرِ من ههنا من حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی الوفاه: 241، دار النشر: مؤسسه قرطبه – مصر، ج2، ص23، ح4751
چند صفحه بعد تا صفحه 26 «مسند ابن حنبل» دوباره این را آورده است.
«حدثنا عبد اللَّهِ حدثنی أبی ثنا وَکِیعٌ ثنا عِکْرِمَهُ بن عَمَّارٍ عن سَالِمٍ عَنِ بن عُمَرَ قال خَرَجَ رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم من بَیْتِ عَائِشَهَ فقال إِنَّ الْکُفْرِ من ههنا من حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشیبانی الوفاه: 241، دار النشر: مؤسسه قرطبه – مصر، ج2، ص26، ح4802
در کتاب «بخاری» همچنین موضوعی آمده است:
«حدثنا مُوسَى بن إِسْمَاعِیلَ حدثنا جُوَیْرِیَهُ عن نَافِعٍ عن عبد اللَّهِ رضی الله عنه قال قام النبی صلى الله علیه وسلم خَطِیبًا فَأَشَارَ نحو مَسْکَنِ عَائِشَهَ فقال هُنَا الْفِتْنَهُ ثَلَاثًا من حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ»
الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامه – بیروت – 1407 – 1987، الطبعه: الثالثه، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج3، ص1130، ح2937
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خطیب بود به خانه و مسکن «عایشه» اشاره کرد فرمودند از این جا فتنه است از این جا فتنه است از این جا فتنه است و شاخ شیطان از این جا در می آید. این سوال خیلی برایم مهم است لطفا مفصل جواب بدهید.
سوال بعدی «قُتیله» خواهر «اشعث بنت قیس» همسر پیامبر بعد از این که پیامبر به شهادت رسید آیا مرتد شد و بعد ازدواج کرد؟ این موضوع درست است؟
مجری:
خیلی ممنون آقای «عارف» همین سه سوال کافی است چون بیننده دیگری روی خط داریم ان شاء الله اگر فرصت بود در برنامه های بعدی خدمت شما خواهیم بود. تماس بعدی آقای «دارابی» از «تهران» سلام به شما بفرمایید.
بیننده: (آقای دارابی از تهران – شیعه)
سلام علیکم… شبهه ای که الان در «دانشگاه تهران» در سطوح عالیه در مقطع دکترا مطرح شد و مورد نظر محققین هست «گرایش فلسفه و عرفان» این شبهه است آیا دعا، اساساً بلا واسطه امکان احقاقش وجود دارد یا خیر؟ پاسخی که دادند مثبت است وقتی به روایات مراجعه می کنیم
«أَبَى اللَّهُ أَنْ یُجْرِیَ الْأَشْیَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ فَجَعَلَ لِکُلِّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَرْحٍ عِلْماً وَ جَعَلَ لِکُلِّ عِلْمٍ بَاباً نَاطِقاً عَرَفَهُ مَنْ عَرَفَهُ وَ جَهِلَهُ مَنْ جَهِلَهُ ذَلِکَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ نَحْنُ»
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد صلّى الله علیهم؛ نویسنده: صفار، محمد بن حسن، مصحح: کوچه باغى، محسن بن عباسعلى، ناشر: مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، ج1، ص6
متوجه می شویم «کُل ما خلقت» تحت سیطره ولایت مطلقه معصومین واقع شده است و هر مخلوقی با هر دینی هر جای عالم دعا می کند مسیر عروج این دعا همان صراط مستقیم است. همان صراط، امامت و ولایت است و همان صراط، توحید صمدی است که کل عوالم خلقت را پر کرده است. یعنی جای خالی باقی نمانده کسی بخواهد از یک جایی با خدا مستقیماً مناجات کند. آن چه که در قرآن آمده است:
(یسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همواره تسبیح خدا می گویند، خداوندی که مالک و حاکم است و از هر عیب و نقصی مبرا، و عزیز و حکیم است!
سوره جمعه (62): آیه 1
مسیر عروج دعا، مسیر صراط مستقیم است یعنی آن مسیر ولایت مطلقه اهل بیت (علیهم السلام) که ولایت صمدی است و ختم به حضرت حق می شود. راه دومی وجود ندارد ثابت شد دعای بلا واسطه غلط است یا امکان تحققش به لحاظ معاوی و فلسفی موجود نیست. این را اگر حضرت استاد بیشتر توضیح بفرمایند سپاسگزار می شوم.
مجری:
خیلی ممنون از شما جناب اقای «دارابی» از «تهران» موفق باشید.
حضرت استاد! آٔقای «عارف» از «شوشتر» چند سوال مطرح کردند این که پیامبر فرموده باشند یا وعده داده باشند یا خبر داده باشند «ایران» فتح خواهد شد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، در قضیه «جنگ خندق» بعضی ها نسبت به حضرت «سلمان» اعتراض داشتند حضرت اشاره به فتح «ایران» کرد این که پیغمبر وعده داد «ایران» فتح می شود نه مدح و نه ذمی برای او هست. پیغمبر از یک واقعه خارجی خبر داده است مثل
(الم * غُلِبَتِ الرُّومُ)
رومیان مغلوب شدند!
سوره روم (30): آیه 1
در رابطه با شکست «روم» خبر دادند آیا این شکست در مسیر صحیح بود یا مسیر غلط بود؟ عملکرد آن فتح ها نشان می دهد آیا واقعاً این فتح ها، فتح های اسلامی و دینی بود یا نه فتح ها بر مبنای هوا و هوس بود؟
مجری:
این طوری بگوییم می توانست اگر بحث ولایت، امامت و خلافت در جایگاه خودش هم قرار می گرفت این فتح انجام می شد منتها در مسیر درست خودش.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
البته مشروط بر این که فرماندهانی که از طرف خود امام منصوب می شوند به دستور امام عمل می کردند این که حکومت دست معصوم باشد ملاک نیست. در زمان حضرت امیر چقدر منصوبین حضرت تخلف کردند، حضرت این ها را عزل، توبیخ کرد.
در زمان رسول اکرم، «خالد» با آن گند کاری های که در «قبیله بنی جذیمه» انجام داد حضرت امیر رفت جبران کرد.
اگر این ها در مسیر اوامر اهل بیت باشد (این طور بگوییم) این فتح، فتح مبارکی است اگر در مسیر اوامر اهل بیت و رسول اکرم نباشد قطعاً درست نیست. در «فتح ایران» در «طالقان» نزدیک به یک فرسخ مردم را صف کشیدند دانه دانه چشم هایشان را در آوردند به عنوان «جنگ عیون» مشهور شد.
یا در «گرگان» فرماندهی که از «مدینه» آمده بود گفت یک نفر را نمی کشم وقتی مردم شمشیر را زمین گذاشتند همه را قتل عام کردند یک نفر را زنده گذاشت گفت گفتم یک نفر را نمی کشم. ولذا جنایاتی که در فتح ها انجام شد مایه شرمندگی و ننگ است امروز مستشرقین از این ها به عنوان نقائص اسلامی دارند مطرح می کنند.
مجری:
آقای «عارف» در سوال دوم شان چند سند ارائه کردند در «مسند ابن حنبل» و «بخاری» قضیه اشاره به خانه «عایشه» و این که فتنه بودن این خانه و از این خانه فتنه بر می خیزد چنین چیزی داریم؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
در این که، این مباحث در کتاب های اهل سنت آمده است همین طور که ایشان هم اشاره کردند مثلاً در «صحیح بخاری» است:
«فَأَشَارَ نحو مَسْکَنِ عَائِشَهَ فقال هُنَا الْفِتْنَهُ ثَلَاثًا من حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ»
الجامع الصحیح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: 256، دار النشر: دار ابن کثیر , الیمامه – بیروت – 1407 – 1987، الطبعه: الثالثه، تحقیق: د. مصطفى دیب البغا، ج3، ص1130، ح2937
سه مرتبه گفتند شاخ شیطان از این جا بلند می شود همچنین در «صحیح مسلم» حدیث 7189 آمده است.
آقایان هم توجیهاتی کردند می گویند این که به طرف خانه «عایشه» اشاره کرد یعنی به طرف شرق اشاره کرد «نحو المشرق» از مشرق، فتنه به پا می خیزد. آقایان این را به عنوان مذمت «ایرانی»ها آوردند.
در «شرح صحیح مسلم» این ها را وقتی آوردند اشاره بر این است فتنه ها از «ایران» است که شرق «مدینه» بود به قصد توجیه می گویند خدای عالم احمق را آفرید احمق هم توجیه را آفرید.
کتاب «عمده القاری»، جلد 15، صفحه 30 همین تعبیر را دارد. بعضی ها گفتند «ابن حبان» دارد مراد «بحرین» هست.
همه این ها با توجه به روایات متعددی که ما داریم این که «ام سلمه» با «عایشه» دارد بحث می کند حضرت امیر با او بحث می کند بودید آن روز که پیغمبر فرمود یکی از شماها خروج می کند به حضرت امیر گفت اگر یکی از زن های من قیام کرد و کار به دست تو افتاد درباره او ارفاق کن.
«عایشه» گفت پیغمبر به من اشاره کرد گفت مراقب باش تو نباشی آن کسی که خروج می کند!
کاملاً مشخص است فتنه ای بالاتر از فتنه «جمل» نیست سی هزار انسان کشته شد یعنی اولین فتنه ای بود در درون مسلمان ها ایجاد شد. توجیهاتی که آقایان می کنند این توجیهات به قولی لا یتچسپک است.
مجری:
این مطالب در منابع ما هم است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله در منابع ما الی ما شاءالله فراوان است. اما عمدتا اهل سنت آورده اند. در این مورد مطلب و روایت زیاد است ان شاءالله مناسبتش بشود از منابع اهل سنت مفصل میآوریم.
مخصوصا کتاب «المحاسن والمساوئ» که برای آقای «بیهقی» است. منظور «بیهقی» صاحب کتاب «سنن» نیست. «ابراهیم ابن محمد بیهقی – متوفای 320» است ایشان در جلد 1 صفحه 222 تمام مباحث را مطرح میکند اینکه «ام سلمه» گفت من با تو دیگر حرف نمیزنم چون با علی ابن ابی طالب جنگیدی!
مجری:
استاد! سوال سوم آقای «عارف» در خصوص یکی از همسران پیامبر بود خواهر «اشعث» را گفت بعد از پیامبر مرتد شد و دوباره ازدواج کرد!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، «قتیله» همسر پیامبر مرتد شد، بحث سر این است که رسول اکرم با او ازدواج کرده بود یا فقط عقد خوانده بود ازدواج رسمی نبود. همان طور که ایشان اشاره کردند این در منابع اهل سنت آمده است.
مجری:
آقای «دارابی» از «تهران» گفت بحث دعای بلاواسطه امکان استجابت ندارد آن استدلالهای که ایشان آوردند گفت هرکس در این عالم دعا میکند باید از مسیر ولایت اهل بیت بگذرد تا مستجاب بشود!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
همان تعبیری که بنده از زیارت مطلقه امام حسین (سلام الله علیه) عرض کردم
«إِرَادَهُ الرَّبِّ فِی مَقَادِیرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَیْکُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُیُوتِکُم»
الکافی (ط – الإسلامیه)؛ نویسنده: کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق/ مصحح: غفارى على اکبر و آخوندى، محمد، ناشر: دار الکتب الاسلامیه، ج4، ص577، بَابُ زِیَارَهِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیه السلام)، ح2
اراده خدای عالم اول به قلب شما نازل میشود و از قلب شما خارج میشود.
«قُلُوبُنَا أَوْعِیَهٌ لِمَشِیَّهِ اللَّه»
قلب های ما ظرف نزول مشیت و اراده خدای عالم است!
الغیبه (للطوسی)/ کتاب الغیبه للحجه؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر: دار المعارف الإسلامیه، محقق/ مصحح: تهرانى، عباد الله و ناصح، على احمد، ص247
در زیارت آل یاسین هم میخوانیم:
«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع؛ فَمَا شَیْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَیْهِ السَّبِیل»
المزار الکبیر (لابن المشهدی)؛ نویسنده: ابن مشهدى، محمد بن جعفر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، محقق/ مصحح: قیومى اصفهانى، ص568
چیزی در عالم نیست جز این که شما واسطه هستید، چه در عالم مسیر صعود و چه در نزول هیچ فرق ندارد. در نزول هر عنایتی خدای عالم بخواهد به کسی بدهد از کانال امام رد میشود. در صعود هم عمل انجام میدهیم از مسیر امام به خدای عالم میرسد. در این هیچ شک و شبهه ای نیست.
یک تعبیر «امام (رضوان الله تعالی علیه)» دارد دوستان «شرح دعای سحر» صفحه 101 را ملاحظه کنند متن عربی کتاب صفحه 77 است. ایشان میفرماید دیگر عبادات بلکه عقائد و ملکات نیز به منزله هیولا است ولایت صورت آنها است و آنان به منزله ظاهر هستند و ولایت باطن آنها است.
ما دعا که میکنیم: «اللهم نسئلک وندعوک»؛ ولایت باطن این دعا است یعنی بدون ولایت دعاهای ما پوسته است هیچ ارزشی ندارد. عقائد، ملکات همه روحش در ولایت اهل بیت است. یعنی بدون ولایت اهل بیت دعا در حقیقت یک انسان و جسد بی روح است که افتاده است.
مجری:
حضرت استاد خیلی ممنونم. بیننده بعدی آقای «محمدی» از «اصفهان» روی خط ارتباطی هستن، سلام به شما بفرمایید
بیننده:(آقای محمدی از اصفهان – شیعه)
سلام علیکم … سوال من با توجه به فرمایشات حضرت استاد که مسئله عبد بودن را تشریح کردند این آیه را که در سوره مبارکه کهف است خدمت تان عرض کنم
(فَوَجَدَا عَبْدًا مِنْ عِبَادِنَا آتَینَاهُ رَحْمَهً مِنْ عِنْدِنَا وَعَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْمًا)
(در آن جا) بندهای از بندگان ما را یافتند که رحمت (و موهبت عظیمی) از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.
سوره کهف (18):آیه 65
سوال این است آیا کسانی که «حسبنا کتاب الله» میگویند و خودشان را معتقد به قرآن میدانند باور دارند که شخص مثل حضرت خضر که عبد صالح است میداند زیر آن دیوار گنج است، میداند پدر و مادرش صالح بودند باز میداند که باید این دیوار را بسازد و کشتی را سوراخ کند تا سالم به مقصد برسد. حتی این قدر مبسوط الید است پسری را که گمان میکند یا با قطعیت میداند کشته باید بشود چون پدر و مادرش را به کفر و طغیان میکشاند این کار را میکند آن فرزند از بین میرود و خداوند فرزند دیگری به آن زن و شوهر میدهد.
آیا چنین کسی در امت این زمان وجود ندارد یعنی فقط منحصر به فرد بوده است؟ آیا این دلیل و شاهد بر امامت ائمه اثنی عشر نیست؟
مجری:
خیلی ممنون خدا حافظ تان باشد. استاد در خدمت شما هستیم پاسخ آقای «محمدی» را بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
عبارت ایشان قشنگ است اتفاقا آیت الله العظمی «سبحانی» هم در خیلی از مقالات شان میگوید قضیه حضرت «خصر» یک نمونه ای برای دوران غیبت است در حقیقت همان تصرفاتی که حضرت «خضر (علی نبینا و اله و علیه السلام)» داشتند این نشان میدهد که زمین از حجت خالی نیست.
حجت هم این جا تشریفاتی نیست حجت همان طور که از عبارت «ابن تیمیه» هم آوردیم به صراحت این مطلب را دارد.
«فإن الأرض لن تخلوا من قائم لله بحجه لکی لا تبطل حجج الله وبیناته»
کتب ورسائل وفتاوى شیخ الإسلام ابن تیمیه؛ اسم المؤلف: أحمد عبد الحلیم بن تیمیه الحرانی أبو العباس الوفاه: 728، دار النشر: مکتبه ابن تیمیه، الطبعه: الثانیه، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، ج25، ص131
اینها میگویند حجت همیشه باید در زمین باشد، این حجت تشریفاتی نیست. حجت برای مجاری تحقق اراده الهی در زمین است. این نشان میدهد بر این که امام زمان (اروحنا لتراب مقدمه الفداء) در حقیقت در روی زمین برای این است که یک سری هم تصرفات تشریعی کند و هم تصرفات تکوینی داشته باشد.
چه در دوران غیبت صغری و چه در دوران غیبت کبری از بزرگان مثل «مقدس اردبیلی، سید ابن طاووس، و سید بحر العلوم و…» نقل شده چه در تشریع و چه در تکوین که در حقیقت بگوییم میلیاردها برابر آن چه که حضرت «خضر» انجام داده است حضرت ولی عصر (اروحنا لتراب مقدمه الفداء) در دوران غیبت انجام داده است.
ان شاءالله وقتی تشریف آوردند یکی از مطالبی که بیان میفرمایند این است که در دوران غیبت این تصرفات تشریعی و تکوینی را داشتیم و همان زمان هم که تشریف میآورد نمونه های از این کارها را انجام میدهند تا دنیا بدانند که این ها چه قدرتی از طرف خدای عالم دارند.
مجری:
خیلی ممنونم از شما حضرت استاد، ان شاءالله سایه تان مستدام باشد استفاده کردیم. از تک تک شما مخاطبین و بینندگان عزیز و نازنین برنامه «حبل المتین» هم ممنون و سپاسگزارم ان شاءالله که قدردان ولایت مولای متقیان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) باشیم و در این مسیر ثابت قدم بمانیم.
در پناه حضرت حق و زیر سایه حضرت مرتضی علی باشید خدا نگهدارتان.
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده