هیچ ارتشی در جهان قادر به خلع سلاح حزب‌الله نیست

۱۴۰۴/۰۵/۲۱
  • admin
  • شناسه خبر: 14914



پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ موضوع خلع سلاح حزب‌الله؛ مسئله‌ایست که این روزها بیش از پیش فضای سیاسی لبنان را تحت تاثیر قرار داده است. اما نگاهی به گذشته پرواضح است که این اولین بار نیست که مقاومت لبنان با چنین حربه‌ای از سوی دشمن خارجی و رقبای داخلی مواجه می‌شود.

قطعنامه‌ای که زمینه‌ساز جنگ شد

قطعنامه شماره ۱۵۵۹ شورای امنیت که در تاریخ دوم سپتامبر ۲۰۰۴ (۱۲شهریور ۱۳۸۳) به تصویب رسید؛ منجر به افزایش فشارها بر حزب‌الله شد. رژیم صهیونیستی که از طریق فشارهای بین‌المللی و گروه‌های همراه لبنانی موفق به اجرای تز خلع سلاح حزب‌الله نشده بود، به دنبال بهانه‌ای بود تا با حمله‌ی مستقیم به لبنان طرح خود را به مرحله‌ی اجرا درآورد.از سوی دیگر رژیم صهیونیستی در نظر داشت تا با نابودی حزب‌الله، نفوذ ایران و سوریه را در آن کشورِ مهم و استراتژیک خاورمیانه از میان بردارد تا فضا برای برخورد مستقیم امریکا با این کشورها فراهم گردد. در همین راستا طرحی نظامی را برای تهاجم همه‌جانبه به لبنان و جنبش انقلابی‌ حزب‌الله تهیه کرده بود. بر اساس این طرح در مرحله‌ی اول، لبنان تحت آماج گلوله‌ها و بمباران‌های ویرانگر هواپیماهای رژیم صهیونیستی قرار می‌گرفت و به موازات آن کلیه‌ی راه‌های مواصلاتی آن کشور (زمینی، دریایی و هوایی) تحت محاصره درمی‌آمد تا امکان هرگونه کمک‌رسانی به حزب‌الله منتفی گردد. هم‌زمان انهدام زیرساخت‌های لجستیکی، زاغه‌های مهمات و پناهگاه‌ها و پایگاه‌های مقاومت اسلامی در دستور کار رژیم صهیونیستی بود.‌ ترور رهبران حزب‌الله به‌وسیله‌ی انهدام منازلشان و نابودی مراکز فرماندهی و ارتباطات به منظور فلج کردن حرکت رزمندگان مقاومت اسلامی، از هم پاشیدن ساختار حزب از طریق نابودی رهبران و فرماندهانش و ایجاد هرج و مرج در تشکیلات حزب‌الله در دستور کار رژیم صهیونیستی قرار گرفته بود. همچنین کشتار مردم غیرنظامی و در تنگنا قرار دادن آنها به منظور عدم حمایت از مقاومت اسلامی و حتی اعمال فشار بر مقاومت نیز در برنامه‌های دولت رژیم صهیونیستی قرار داشت. پس از این مرحله و نابودی زیرساخت‌های حزب‌الله، رژیم صهیونیستی در نظر داشت با یک حمله‌ی زمینی تمام‌عیار و سریع، باقیمانده‌ی نیروهای حزب‌الله را نابود و یا خلع‌سلاح سازد و آنها را برای محاکمه به دادگاه‌های تحت نفوذ خود احاله و حتی وضعیتی شبیه گوانتانامو و ابوغریب برپا سازد.

در مقابل، حزب‌الله لبنان که دارای سازمان اطلاعاتی پیشرفته‌ای می‌باشد، تمهیدات و تدابیر لازم را به منظور دورکردن ساختارها، تسلیحات و رهبرانش از ضربات ویرانگر و نابودکننده‌ی رژیم صهیونیستی پیش‌بینی نموده بود. همه این طرح‌ها و پی‌ریزی‌های پنهان منجر به بروز جنگ 33 روزه شد. جنگی که در آن مقاومت لبنان از داخل و خارج تحت شدیدترین فشارها برای تحویل سلاح خود بود.

 

جنگ؛ تا خلع سلاح حزب‌الله

علی حسن خلیل در کتاب ناگفته‌های جنگ سی و سه روزه با اشاره به دیدارها و مراودات نبیه بری رئیس مجلس لبنان و رهبر جنبش امل در فواصل مختلف؛ به وضوح به پیشنهادهای طرف‌های دیگر درباره خلع سلاح حزب‌الله اشاره می‌کند.او در خاطرات ۱۳ ژوئن خود می‌نویسد: «رئیس برّی به مطالعه و جمع‌بندی صحبت‌های کسانی پرداخت که روز گذشته (۱۲ژوئن) با او تماس گرفته بودند. وی گفت من آثار قطعنامه‌ی ۱۵۵۹را حس می‌کنم؛ وگرنه چه معنی دارد که صحبت‌ها از صرف تبادل اسرا فراتر رفته و به مسئله‌ی مرزها و حاکمیت و خلع سلاح مقاومت کشیده شود؟ این آغاز یک نبرد همه جانبه است. رویارویی تمام عیار که ساحت سیاست در آن به پهنه نبرد نظامی گسترده خواهد بود…مسئولیت نیروهایی که وارد نبرد شده‌اند به درستی تقسیم شود. با حاج [حسین خلیل] تماس بگیر و با او به توافق برس که مصلحت اقتضا می‌کند از انجام هرگونه بحث و جدل در هیئت دولت خودداری شود و همان طور که روز گذشته یادآوری شد اساس کار حفظ همبستگی داخلی است. پاسخ سید حسن نصرالله به او واضح بود: نبرد ما داخلی نیست و ما آمادگی بدتر از این‌ها را داریم که چشم‌هایمان و گوش‌هایمان را ببندیم به سبب نبردی بزرگ‌تر. مهم این است که تصمیمی گرفته نشود که حرکت داخلی ما را در مقابله با اسرائیل محدود کند. 

برّی پاسخ داد: این نبرد، نبرد من است.

در همان روز آقای برّی با حسین ضرار، سفیر مصر در بیروت، دیدار کرد در این دیدار سفیر به گونه‌ای خارج از عرف دیپلماتیک سخن گفت، با این مضمون که هدف خلع سلاح حزب[الله] و اجرای قطعنامه‌ی ۱۵۵۹است و تا آن‌جا که می‌داند جنگ تا تحقق این امر ادامه خواهد داشت.» علی حسن خلیل در جای دیگر یادآور می‌شود که هیئت‌های مختلف خارجی نیز برای تحقق همین امر به لبنان سفر می‌کردند: «هیئت‌های خارجی که وارد لبنان شدند … آتش‌‌بس را مشروط به آزادی سربازان اسرائیلی و در نهایت، خلع سلاح «حزب‌الله» و درخواست از شورای امنیت برای ارسال نیروی ناظر حافظ صلح کرده بودند. تمام این‌ها در سایه‌ی غیبت کشورهای عربی و روی‌گردانیشان از آنچه رخ می‌داد صورت می‌گرفت که بیشتر معنی همدستی با اسرائیل راداشت.»

 ممکن نیست پیروز شوید

علی خلیل حتی رفتار تند نبیه بری با سوزان رایس وزیر خارجه وقت امریکا در یکی از دیدارها اینگونه شرح می‌دهد: « برّی در ادامه به رایس یادآور شد: «آیا فکر می‌کنید که «حزب‌الله» به تنهایی در جنوب می‌جنگد؟ این همه‌ی جنوب است که می‌جنگد، حتی خاک آن. من در مقام رئیس جنبش أمل به شما می‌گویم که جنبش در متن جنگ است. حرفم را باور کن؛ ممکن نیست پیروز شوید.» آقای برّی بعد توضیح داد، وقتی با او صحبت می‌کردم، احساسم این بود که با وی در جایگاه طرف واقعی در جنگ بر ضد ما صحبت می‌کنم. رایس گفت: همه‌ی دنیا و از جمله جهان عرب در کنار ما ایستاده است. خواسته‌ی همه‌ی آنها خلع سلاح «حزب‌الله» است. برّی پاسخ داد: شما از طرف حکام عرب صحبت می‌کنی، اما ملّت‌ها به همراه جبهه‌ی مقاومت سعی دارند که تصویر روزگاران جمال عبد الناصر را بازگردانند.»

 تهدیدهای معنادار سید حن نصرالله

با پیچیده شدن صحنه جنگ؛ ناامیدی نبیه برّی از پیشرفت امور و اصرار گروه‌های رقیب در لبنان به سرکردگی فواد سنیوره برای تسلیم سلاح مقاومت، سید حسن نصرالله رهبر وقت حزب‌الله لبنان دست به تهدید طرف‌های مقابل زد. علی خیلیل یادآور می‌شود: « ساعت یک بعد از ظهر حاج حسین خلیل تماس گرفت تا به من بگوید که بعد از بررسی‌های صورت گرفته در حزب، توافق شد که وزیر محمد فنیش موضع حزب و دبیرکل آن، سید حسن نصرالله، را در جلسه‌ی بعد از ظهر امروز هیئت وزیران ابلاغ کند. موضع حزب‌الله متضمن موارد زیر است: اگر موضوع خلع سلاح مقاومت یا انتقال آن به خارج از محدوده‌ی جنوب رود لیطانی مطرح شد، باید وارد بحث جدی و آزاد و مثبت شد؛ ولی اگر پافشاری صورت گرفت یا درک صحیحی از موضع ما به دست نیامد، این موارد را به هیئت وزیران ابلاغ می‌کنیم:

۱. هر گونه تعرض به سلاح از دور یا از نزدیک پذیرفتنی نیست.

۲. اگر می‌خواهید مشکل داخلی ایجاد کنید، ما به دنبال آن نیستیم؛ ولی اگر اصرار کنید، پس مسئولیت آن نیز با شماست.

۳. تصمیم ما؛ نبود سلاح آشکار و ایجاد تسهیل در ورود ارتش لبنان و استقرار آن و البته، در کنار نیروهای فوق‌العاده‌ی بین‌المللی (یونیفل) است.»

به هرترتیب روند آتش‌بس در جنگ سی و سه روزه تکمیل شد؛ اما خلع سلاح مقاومت مسئله‌ای نبود که به راحتی برای جامعه لبنان قابل درک باشد. سید حسن نصرالله در پیامی معنادار در آن روزها به این مسئله مهم اشاره کرد و عنوان داشت: «بعد از آتش‌‌بس، سنیوره آماده باشد و اگر می‌تواند بر حسب ادعایش بیاید و مقاومت را خلع سلاح کند. خواهیم دید که موضع لبنانی‌ها چه خواهد بود. آیا از دولتش حمایت خواهند کرد یا آن را ساقط خواهند کرد.»

 اعتراف صهیونیست‌ها

به هر ترتیب مسئله خلع سلاح مقاومت؛ صحنه‌آرائی جدیدی در لبنان نیست؛ همواره رژیم صهیونیستی به پشتوانه امریکا و همراهی گروه‌های رقیب مقاومت داخل لبنان این طرح را مطمح نظر ساخته‌اند، اما خود نیز به این مسئله واقفند که این حربه‌های قدیمی پیامدهای معتنابه دارد. بطوری که تزیپی لیونی، وزیر خارجه وقت اسرائیل در پایان جنگ 33 روزه تصریح کرد: «هیچ ارتشی در جهان قادر به خلع سلاح حزب‌الله نیست. جنگ تموز 2006 ابهت پوشالی و ته‌مانده اعتبار رژیم صهیونیستی، که خود را ابرقدرت منطقه می‌دانست را از بین برد.»

پی‌نوشت:

برگرفته از کتاب ناگفته‌های جنگ ۳۳روزه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی



منبع

مقالات مرتبط