پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مقاله «سرگشتگی پس از بمباران ایران به دست آمریکا» نوشته برایان مایکل جنکینز و منتشرشده در سایت مؤسسه رَند (RAND)، یکی از معتبرترین اندیشکدههای دنیا، به بررسی پیامدهای استراتژیک و امنیتی حمله هوایی آمریکا به تأسیسات هستهای ایران میپردازد. جنکینز تأکید میکند که هدف این حمله جلوگیری از پیشرفت برنامه هستهای ایران و کاهش تهدید تسلیحات هستهای بود، اما چیزی را حل نکرده است. وی به تغییر احتمالی استراتژی ایران بدون تغییر اهداف کلان آن، اشاره میکند. مقاله همچنین به واکنشهای احتمالی ایران و نیروهای نیابتی آن، و احتمال استفاده از استراتژیهای سایبری و نظامی دیگر اشاره دارد. جنکینز هشدار میدهد که توقف موقت درگیریها به معنای پایان خصومتها نیست و باید درک کرد که ایران زمان را در قالب دههها میسنجد. این تحلیل برای فهم پیچیدگیهای امنیتی خاورمیانه و ارزیابی تحولات آینده اهمیت فراوان دارد. در ادامه ترجمه این مقاله را از نظر میگذارنیم:
بمباران تأسیسات هستهای ایران از سوی آمریکا در روز یکشنبه هدف استراتژیک مشخصی داشت: جلوگیری از توانایی ایران در غنیسازی مواد هستهای و احتمالاً ساخت سلاحهای هستهای. هدف آن ایجاد دنیایی امنتر بود.
با این حال، در حال حاضر جهان همچنان مکانی خطرناک است. این وضعیت با وجود آتشبس بین ایران و اسرائیل و حمله موشکی متقابلی که ایران برای کاهش تنشها اعلام کرد، پابرجاست.
ایران استراتژی خود را تغییر خواهد داد، اما هدف استراتژیک خود را نه. این نبرد با این مرحله به پایان نخواهد رسید. اینکه ایران چگونه واقعاً پاسخ خواهد داد، هنوز سؤالی است بیپاسخ.
هدف اصلی رژیم ایران، بقا و ادامه حیات است (اگرچه ترامپ نظرش را تغییر داد، اما قبلتر بهصراحت احتمال تغییر رژیم در ایران را مطرح کرده بود). با وجود کاهش توان نظامی ایران به دلیل اقدامات اسرائیل، این توان کاملاً از بین نرفته. اگر ایران بخواهد از این بمباران انتقام بگیرد، گزینههای دیگری هم دارد که در گذشته نزدیک از آنها استفاده کرده است.
حتی پیش از بمباران آمریکا، گفته شده ایران در اجلاس جی ۷ پیامی مخفی به رئیسجمهور ترامپ داده بود که هشدار میداد ممکن است سلولهای خفتهاش را برای انجام عملیاتی داخل آمریکا فعال کند.
نیروهای نیابتی ایران ممکن است بسیج شوند. حوثیها در یمن پیشتر آمادگی خود را برای از سرگیری درگیریها با اسرائیل اعلام کردهاند. حماس وعده انتقام داده است، هرچند که اکنون کاملاً درگیر مبارزه با اسرائیل است. حزبالله اعلام کرده که برنامهای فوری برای تلافی حملات اسرائیل یا آمریکا ندارد. با این حال، به دلیل ارتباطاتش با شبکههای جهانی، قادر به انجام عملیات در سراسر جهان است.
حتی اگر تظاهرات خشونتآمیز و آتشزدن سفارتهای آمریکا رخ نداده باشد، ممکن است حملات خودجوشی صورت بگیرد. حملات فردی با خودرو، تیراندازیها و چاقوکشیها همیشه ممکن است رخ دهند.
نکته مهمتر: مطمئناً ایرانیها امکان حمله آمریکا را در نظر گرفته و برنامههای احتمالی برای مواد هستهای خود داشتهاند. آنها اگر فکر کنند آمریکا مصمم به نابودی رژیم است، حتی ممکن است برنامه ویرانگر «روز قیامت» داشته باشند.
نباید فکر خود را محدود به تهدیدهای هستهای کنیم. حتی اگر توان هستهای ایران فعلاً متوقف شود، دیگر سلاحها از نظر نظری میتوانند به کشتهها یا خسارات اقتصادی عظیم منجر شوند. سلاحهای بیولوژیکی یا سایبری میتوانند به صورت مخفیانه به کار گرفته شوند. با کاهش تهدیدهای هستهای، آیا این تهدیدهای دیگر افزایش مییابند؟
در نهایت، تهدید ترور که روزبهروز عادیتر شده است، وجود دارد. هم آمریکا و هم اسرائیل استراتژی «قطع سر» را اتخاذ کردهاند. اسرائیل بسیاری از رهبران حماس و به ویژه حسن نصرالله، دبیرکل سوم حزبالله لبنان را به قتل رسانده است. حمله پهپادی آمریکا در بغداد در سال ۲۰۲۰ فرمانده نیروی قدس ایران، قاسم سلیمانی، را ترور کرد؛ یادآوری که هنوز در تهران تازه است.
ایران پیشتر تلاش کرده تا پاسخ مشابهی بدهد. چندین طرح ترور استخدامی ایرانی را افبیآی کشف و خنثی کرده، از جمله برنامههایی که ترامپ را در انتخابات ۲۰۲۴ هدف قرار میداد. همین امر، پیام دادهشده در اجلاس جی ۷ را بسیار تهدیدآمیز میکند.
میتوان تصور کرد که در ایران بحث استراتژیک درباره گام بعدی در جریان است. شبکه نیابتی آن بسیار تضعیف شده است. واضح است که دستگاه اطلاعاتی اسرائیل به آن نفوذ کرده است. سامانههای دفاع هوایی آن آسیب دیده است. برنامه هستهایاش به شدت آسیب دیده، حتی اگر کاملاً نابود نشده باشد. خلاصه اینکه، ایران بازدارندگی و توان دفاعی خود در برابر حملات بعدی را از دست داده است.
با این شرایط، چه کاری ممکن است انجام دهد تا انتقام بگیرد و قدرتش را نشان دهد؟ آیا تلاش خود را برای ریشهکن کردن جاسوسان و بازسازی دفاعهای متعارف خود متمرکز خواهد کرد؟ آیا نظام ایران تصمیم خواهد گرفت دست به اقدام تروریستی بزند که باعث تحریک و توجیه حمله مجدد آمریکا شود؟ یا اینکه تلاشهای خود را برای دستیابی به سلاح هستهای ادامه دهد، هرچند با احتیاط و به صورت مخفیانهتر؟
شاید ایران حساب کند که آمریکا تمایل ندارد حمله دوم را دنبال کند و میخواهد اسرائیل را محدود کند. و البته، انتخاب مسیر هستهای، مابقی تهدیدات را از بین نمیبرد. آن تهدیدها همچنان باقی است.
متوقف کردن خصومتها، پایان خصومت نیست. در عوض، باید به خاطر داشته باشیم که حتی وقتی چرخه خبری آمریکا پیش میرود، ایران زمان را به دههها میسنجد، نه روزها.
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده