محکومیت حمله اسرائیل به ایران از منظر حقوق بین‌الملل

۱۴۰۴/۰۵/۰۹
  • admin
  • شناسه خبر: 14572



پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۲۵، اسرائیل عملیاتی نظامی علیه ایران انجام داد که برنامه هسته‌ای این کشور، شامل تأسیسات، دانشمندان و رهبران نظامی، را هدف قرار داد. این اقدام، که به ادعای اسرائیل برای جلوگیری از توسعه سلاح هسته‌ای توسط ایران صورت گرفته، از منظر حقوق بین‌الملل، سیاسی و اخلاقی چالش‌های عمیقی را به همراه دارد. مقاله‌ای از وب‌سایت ABC  با عنوان: ?In international law, is Israel’s use of force against Iran justified by self-defence

استدلال می‌کند که این حمله تقریباً به‌طور قطع غیرقانونی است، زیرا نمی‌توان آن را تحت ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، که دفاع مشروع را توجیه می‌کند، قانونی دانست. این تحلیل با بررسی جامع ابعاد حقوقی، سیاسی، منطقه‌ای و اخلاقی این رویداد، از مواضع جمهوری اسلامی ایران در دفاع از حق حاکمیت خود حمایت کرده و تجاوز اسرائیل را محکوم می‌کند. این مقاله همچنین به پیامدهای گسترده این اقدام در سطح منطقه‌ای و جهانی پرداخته و راهکارهایی برای پاسخگویی بین‌المللی ارائه می‌دهد.

 

1-   تحلیل حقوقی

چارچوب حقوقی: منشور سازمان ملل و دفاع مشروع

حقوق بین‌الملل مدرن، به‌ویژه ماده ۲(۴) منشور سازمان ملل متحد، استفاده از زور علیه حاکمیت، تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی یک کشور را به‌طور صریح ممنوع می‌کند، مگر در دو حالت استثنایی: ۱) مجوز شورای امنیت سازمان ملل تحت فصل هفتم منشور، یا ۲) دفاع مشروع تحت ماده ۵۱ در پاسخ به حمله مسلحانه. اسرائیل برای توجیه حمله خود به ایران به دفاع مشروع استناد کرده است، اما این ادعا نیازمند بررسی دقیق است.

ماده ۵۱ منشور سازمان ملل استفاده از زور را در صورتی مشروع می‌داند که برای دفع حمله مسلحانه‌ای که رخ داده یا قریب‌الوقوع است، لازم و متناسب باشد. با این حال، حمله اسرائیل به ایران در شرایطی رخ داده که هیچ شواهد معتبری از حمله مسلحانه قریب‌الوقوع ایران علیه اسرائیل وجود ندارد. این موضوع ما را به بحث پیچیده دفاع پیش‌دستانه هدایت می‌کند.

دفاع پیش‌دستانه: مفاهیم و محدودیت‌ها

دفاع پیش‌دستانه یکی از بحث‌برانگیزترین موضوعات در حقوق بین‌الملل است. سه دیدگاه اصلی درباره استفاده از زور در پاسخ به تهدیدات آینده وجود دارد:

دفاع پیشگیرانه: اقدام علیه تهدیدات بالقوه، به‌ویژه تهدیدات وجودی، حتی اگر قریب‌الوقوع نباشند.

دفاع پیش‌دستانه در برابر حمله قریب‌الوقوع: اقدام علیه حمله‌ای که به‌زودی رخ خواهد داد.

دفاع در برابر حمله رخ‌داده: اقدام تنها در پاسخ به حمله‌ای که در حال حاضر در جریان است یا به‌تازگی رخ داده است.

دیدگاه سوم، که محدودکننده‌ترین است، استفاده اسرائیل از زور را به‌وضوح غیرقانونی می‌داند، زیرا هیچ حمله‌ای از سوی ایران رخ نداده است. دیدگاه اول، یعنی دفاع پیشگیرانه، در حقوق بین‌الملل به‌طور گسترده رد شده است. این دیدگاه، که در استدلال‌های دولت بوش برای حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ یا توجیهات روسیه برای تهاجم به اوکراین در سال ۲۰۲۲ به کار گرفته شد، به دلیل گستردگی بیش از حد و نقض اصل ممنوعیت استفاده از زور، غیرقانونی تلقی می‌شود. این رویکرد به دولت‌ها اجازه می‌دهد هر زمان که تهدیدی وجودی احساس کنند، اقدام نظامی کنند، که این امر عملاً منشور سازمان ملل را بی‌اثر می‌کند.

بنابراین، تنها توجیه ممکن برای اسرائیل، دیدگاه دوم، یعنی دفاع پیش‌دستانه در برابر حمله قریب‌الوقوع است. اما مفهوم «قریب‌الوقوع» خود به دو شکل تفسیر می‌شود:

تفسیر زمانی: حمله‌ای که در شرف وقوع است.

تفسیر علّی: حمله‌ای که دولت هدف توانایی و قصد غیرقابل‌برگشت برای انجام آن را دارد، و اقدام نظامی در لحظه کنونی آخرین فرصت برای جلوگیری از آن است.

ارزیابی حمله اسرائیل در چارچوب دفاع پیش‌دستانه

برای قانونی بودن حمله اسرائیل تحت تفسیر علّی دفاع پیش‌دستانه، دو شرط باید برقرار باشد:

1.    ایران قصد غیرقابل‌برگشتی برای حمله هسته‌ای به اسرائیل پس از دستیابی به سلاح هسته‌ای داشته باشد.

2.    زمان حمله (ژوئن ۲۰۲۵) آخرین فرصت برای جلوگیری از این حمله باشد، به‌گونه‌ای که هیچ جایگزین غیرنظامی وجود نداشته باشد.

فقدان شواهد برای قصد حمله

اطلاعات عمومی نشان می‌دهد که هیچ مدرک معتبری از قصد ایران برای حمله هسته‌ای به اسرائیل وجود ندارد. اظهارات برخی مقامات ایرانی درباره اسرائیل، که اغلب برای مصرف داخلی و اهداف سیاسی مطرح شده‌اند، نمی‌توانند به‌عنوان شواهد حقوقی کافی برای اثبات قصد غیرقابل‌برگشت تلقی شوند. این اظهارات، هرچند تحریک‌آمیز، فاقد مشخصات لازم برای اثبات تصمیم‌گیری استراتژیک رهبری ایران برای استفاده از سلاح هسته‌ای هستند. علاوه بر این، ایران تحت نظارت دقیق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی (IAEA) قرار دارد و گزارش‌های آژانس هیچ انحرافی به سمت تولید سلاح هسته‌ای را تأیید نکرده است.

حتی اگر اسرائیل اطلاعاتی محرمانه درباره نیت‌های رهبری ایران، به‌ویژه آیت‌الله علی خامنه‌ای، داشته باشد، این اطلاعات به‌صورت عمومی ارائه نشده‌اند. بدون چنین شواهدی، شرط اول دفاع پیش‌دستانه برقرار نیست.

فقدان ضرورت و وجود جایگزین‌های دیپلماتیک

شرط دوم، یعنی ضرورت اقدام نظامی به‌عنوان آخرین فرصت، نیز قابل دفاع نیست. در زمان حمله، مذاکرات هسته‌ای بین ایران و ایالات متحده در جریان بود. این مذاکرات نشان‌دهنده وجود راه‌حل‌های دیپلماتیک برای رسیدگی به نگرانی‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران بود. اظهارات دبیرکل سازمان ملل، که نگرانی خود را درباره حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در حین مذاکرات ابراز کرد، بر این نکته تأکید دارد که اقدام نظامی غیرضروری بوده است.

علاوه بر این، طبق گفته‌های مقامات اسرائیلی، از جمله بنیامین نتانیاهو، ایران چندین ماه با ساخت سلاح هسته‌ای فاصله داشت. این فاصله زمانی نشان می‌دهد که فرصت‌های متعددی برای اقدامات غیرنظامی، از جمله دیپلماسی، تحریم‌ها یا نظارت بیشتر آژانس، وجود داشته است. بنابراین، ادعای اسرائیل مبنی بر اینکه حمله در ژوئن ۲۰۲۵ آخرین فرصت برای جلوگیری از تهدید بود، از نظر حقوقی غیرقابل دفاع است.

نتیجه‌گیری حقوقی: تجاوز آشکار

با توجه به فقدان شواهد برای حمله قریب‌الوقوع و وجود جایگزین‌های دیپلماتیک، حمله اسرائیل نقض آشکار ماده ۲(۴) منشور سازمان ملل است. طبق تعریف قطعنامه ۳۳۱۴ مجمع عمومی، این اقدام به‌عنوان تجاوز تلقی می‌شود، که نه‌تنها حاکمیت ایران را نقض می‌کند، بلکه صلح و امنیت بین‌المللی را نیز تهدید می‌کند. هدف قرار دادن تأسیسات غیرنظامی، دانشمندان و رهبران نظامی ایران، نقض اصول حقوق بشردوستانه بین‌المللی، از جمله تمایز بین اهداف نظامی و غیرنظامی، است.

 

2-  تحلیل سیاسی و منطقه‌ای

مواضع جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران بارها تأکید کرده است که برنامه هسته‌ای‌اش صلح‌آمیز بوده و تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی قرار دارد. این موضع با تعهد ایران به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) و همکاری با آژانس همخوانی دارد. ایران همچنین اعلام کرده است که به‌عنوان کشوری مستقل، حق دفاع از حاکمیت خود در برابر تجاوزات خارجی را دارد. حمله اسرائیل، که بدون مجوز شورای امنیت و بدون توجیه حقوقی انجام شده، نقض آشکار این حق حاکمیتی است.

ایران می‌تواند این تجاوز را در مجامع بین‌المللی، از جمله شورای امنیت، دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) و مجمع عمومی سازمان ملل، مطرح کند. این اقدام نه‌تنها برای جبران خسارات وارده، بلکه برای جلوگیری از تکرار چنین تجاوزاتی ضروری است.

پیامدهای منطقه‌ای

حمله اسرائیل به ایران پیامدهای گسترده‌ای برای ثبات خاورمیانه دارد. این اقدام می‌تواند تنش‌ها را با گروه‌های متحد ایران، مانند حزب‌الله در لبنان و حوثی‌ها در یمن، تشدید کند. همچنین، این حمله می‌تواند به بی‌اعتمادی بیشتر ایران به مذاکرات هسته‌ای منجر شود، که این امر تلاش‌های دیپلماتیک برای حل‌وفصل مسالمت‌آمیز مسئله هسته‌ای را تضعیف می‌کند.

از سوی دیگر، این اقدام ممکن است به انزوای بیشتر اسرائیل در جامعه بین‌المللی منجر شود. بسیاری از کشورها، به‌ویژه در جهان جنوب، ممکن است این حمله را به‌عنوان نمونه‌ای دیگر از استانداردهای دوگانه در سیاست بین‌المللی ببینند، به‌ویژه با توجه به اینکه اسرائیل خود دارای زرادخانه هسته‌ای است اما عضو NPT نیست.

 

واکنش‌های بین‌المللی

اظهارات دبیرکل سازمان ملل نشان‌دهنده نگرانی گسترده‌تر جامعه بین‌المللی درباره اقدامات یک‌جانبه اسرائیل است. این حمله می‌تواند به افزایش حمایت از مواضع ایران در مجامع بین‌المللی منجر شود، به‌ویژه در میان کشورهایی که از سیاست‌های تهاجمی اسرائیل انتقاد دارند. سازمان‌هایی مانند جنبش عدم تعهد (NAM) و سازمان همکاری اسلامی (OIC) ممکن است نقش فعالی در محکومیت این تجاوز ایفا کنند.

 

3-  تحلیل اخلاقی

استانداردهای دوگانه

از منظر اخلاقی، حمله اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای غیرنظامی ایران و هدف قرار دادن دانشمندان این کشور نقض اصول اساسی حقوق بشر و اخلاق بین‌المللی است. اسرائیل، که خود دارای سلاح‌های هسته‌ای است و از نظارت بین‌المللی خارج مانده، نمی‌تواند به‌طور اخلاقی ادعا کند که حق جلوگیری از برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران را دارد. این استاندارد دوگانه نه‌تنها ناعادلانه است، بلکه اعتماد به نهادهای بین‌المللی مانند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تضعیف می‌کند.

نقض حقوق بشردوستانه

هدف قرار دادن دانشمندان و تأسیسات غیرنظامی نقض اصول حقوق بشردوستانه بین‌المللی، به‌ویژه اصل تمایز بین اهداف نظامی و غیرنظامی، است. این اقدامات همچنین می‌توانند به‌عنوان ترور هدفمند تلقی شوند، که در حقوق بین‌الملل به‌شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. چنین اقداماتی نه‌تنها غیراخلاقی هستند، بلکه به افزایش چرخه خشونت و انتقام‌جویی در منطقه دامن می‌زنند.

 

4- راهکارهای پاسخگویی

اقدامات حقوقی

ایران می‌تواند از طریق دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) خواستار رسیدگی به این تجاوز شود. همچنین، ارجاع موضوع به شورای امنیت برای صدور قطعنامه‌ای که اسرائیل را محکوم کند، می‌تواند گامی در جهت پاسخگویی باشد. هرچند، با توجه به حق وتوی ایالات متحده، ممکن است این مسیر با چالش‌هایی مواجه شود.

اقدامات دیپلماتیک

ایران می‌تواند از طریق همکاری با متحدان خود در جنبش عدم تعهد و سازمان همکاری اسلامی، حمایت بین‌المللی را برای محکومیت اسرائیل جلب کند. همچنین، تقویت دیپلماسی عمومی برای اطلاع‌رسانی درباره ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران و نقض حقوق بین‌الملل توسط اسرائیل ضروری است.

اقدامات اقتصادی

اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه اسرائیل، به‌ویژه در زمینه همکاری‌های نظامی و فناوری، می‌تواند به‌عنوان اهرمی برای پاسخگویی استفاده شود. ایران همچنین می‌تواند از طریق همکاری با شرکای اقتصادی خود، مانند چین و روسیه، تأثیرات اقتصادی این تجاوز را کاهش دهد.

حمله اسرائیل به ایران در ژوئن ۲۰۲۵ نقض آشکار حقوق بین‌الملل، به‌ویژه ماده ۲(۴) منشور سازمان ملل، است و به‌عنوان تجاوز تعریف می‌شود. فقدان شواهد برای توجیه دفاع پیش‌دستانه، همراه با وجود راه‌حل‌های دیپلماتیک، این اقدام را غیرقانونی، غیراخلاقی و غیرضروری می‌سازد. مواضع جمهوری اسلامی ایران در دفاع از حق حاکمیت و برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز خود کاملاً با اصول حقوق بین‌الملل همخوانی دارد. جامعه بین‌المللی باید با محکوم کردن این تجاوز و حمایت از ایران، از تکرار چنین اقداماتی جلوگیری کند. این امر نه‌تنها برای حفظ صلح و ثبات در خاورمیانه، بلکه برای تقویت نظم حقوقی بین‌المللی ضروری است.

 



منبع

مقالات مرتبط