وقتی آمریکا بیش از هر زمان دیگری روی ایران حساب باز کرده بود

۱۴۰۴/۰۳/۰۸
  • admin
  • شناسه خبر: 12998



پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در گیرودار دهه ۱۳۵۰ و در اوج جنگ سرد، روابط ایران و آمریکا به نقطه‌ای رسید که تهران به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان راهبردی واشنگتن در منطقه خاورمیانه شناخته می‌شد. مقاله‌ای از نشریه آمریکایی U.S. News & World Report  به تاریخ ۶ اوت ۱۹۷۳ (۱۵ مرداد ۱۳۵۲) به‌روشنی ابعاد این اتحاد را نشان می‌دهد: از نیاز آمریکا به نفت ایران گرفته تا تبدیل شدن رژیم پهلوی به بازوی نظامی ایالات متحده در خلیج‌فارس. این گزارش، تصویری دقیق از وابستگی متقابل شاه و آمریکا ارائه می‌دهد و نشانه‌ای است از سیاست‌های وابسته و استبدادی رژیم پهلوی در سال‌های پیش از انقلاب:

 

 

شاه ایران؛ ‌کلید اهداف ایالات متحده در خاورمیانه

 

آمریکا در تلاش برای حفظ صلح و تامین منافع خود در خاورمیانه، بیش از هر زمان دیگری روی ایران حساب باز کرده و دارد سرمایه‌گذاری‌اش را در این کشور افزایش می‌دهد. این موضوع به‌ویژه پس از سفر محمدرضاشاه پهلوی، پادشاه ایران، به واشنگتن از ۲۴ و ۲۸ جولای، بیش از پیش نمایان می‌شود. در جریان این سفر و هنگام ملاقات شاه با رئیس‌جمهور نیکسون و مقام‌های ارشد آمریکایی، دو موضوع اساسی و مرتبط به هم، یعنی تسلیحات و نفت، بر همه مسائل دیگر سایه افکند.

 

در این دیدار، شاه اعلام کرد که قصد دارد جنگنده‌های اف ۱۴ نیروی دریایی آمریکا را خریداری کند و ممکن است پیشرفته‌ترین جنگنده نیروی هوایی آمریکا، یعنی اف ۱۵ را نیز بخرد. آمریکا پیش‌تر وعده داده بود که تا سقف ۲.۵ میلیارد دلار تجهیزات مدرن نظامی به ایران بفروشد.

 

از دید ایالات متحده، شاه و کشورش به دلایل زیر اهمیت زیادی دارند:

 

۱. ایران یکی از منابع مهم نفت برای جهان غرب است. برخلاف بسیاری از کشورهای عرب صادرکننده نفت، ایران هرگز تهدید نکرده که از نفت به‌ عنوان سلاح علیه آمریکا استفاده کند و حتی قصد دارد استخراج خود را افزایش دهد؛ آن هم در زمانی که آمریکا هر روز بیشتر به واردات نفت وابسته می‌شود.

 

۲. آمریکا به‌شدت مایل است آرامش در منطقه پرتنش خلیج‌فارس را حفظ کند، بی‌آنکه خود مستقیما وارد میدان شود. از نظر مقام‌های آمریکایی، ایران تنها کشوری در منطقه است که از نظر نیروی انسانی و اقتصادی توان آن را دارد که نقش «پلیس غرب»  را برعهده بگیرد؛ نقشی که بریتانیا تا پیش از خروجش در سال ۱۹۷۱ ایفا می‌کرد.

 

هم ایرانی‌ها و هم آمریکایی‌ها به‌خوبی می‌دانند که حفظ صلح و استخراج نفت، کاملا به هم ربط دارند. جیمز اچ. نویس، معاون وزیر دفاع آمریکا، در اواسط جولای به کنگره گفت که آمریکا منافع امنیتی مشخصی در خلیج‌فارس دارد، و همین مسئله بر تصمیم واشنگتن برای تقویت ایران صحه گذاشته است.

 

 

نیروی هوایی تازه‌نفس

 

در نتیجه این همکاری‌ها، قرار است نیروی هوایی ایران به طرز چشمگیری تقویت شود؛ شامل ۱۰ اسکادران جنگنده–بمب‌افکن فانتوم، ۸ اسکادران موشک رهگیر اف ۵ ای، ۱۰۰ هواپیمای ترابری  سی ۱۳۰، بیش از ۷۰۰ بالگرد، و بمب‌های هدایت‌شونده لیزری، از نوعی که در مراحل پایانی جنگ ویتنام استفاده شدند. همچنین، خرید هواپیماهای اف ۱۴و اف ۱۵ نیز در دستور کار است، مگر آنکه معامله نهایی نشود.

 

ارتش ایران در حال جایگزینی ۸۰۰ تانک قدیمی آمریکایی با تانک‌های جدید است و ۵۰۰ تانک دیگر نیز از بریتانیا خریداری خواهد کرد. دولت بریتانیا همچنین در حال کمک به تقویت نیروی دریایی ایران است تا اندازه آن را به دو برابر برساند.

 

ایران خود را مسئول حفظ ثبات در خلیج‌فارس می‌داند. شاه به‌روشنی اعلام کرده که اجازه نخواهد داد گروه‌های افراطی یا خرابکار، پایگاهی در امتداد سواحل این منطقه حیاتی پیدا کنند؛ جایی که اکنون روزانه ۲۰ میلیون بشکه نفت از آن عبور می‌کند.

 

در حال حاضر، ایران روزانه ۵ میلیون بشکه نفت تولید می‌کند و پس از عربستان سعودی، دومین صادرکننده بزرگ جهان است. طبق برنامه، این رقم به‌زودی به ۸ میلیون بشکه خواهد رسید.

 

 

توافق نفتی با آمریکا

 

 شاه در جریان سفرش به آمریکا، اعلام کرد که ایران با شرکت نفت آمریکایی اشلند، قراردادی امضا کرده است تا تولید و فروش نفت را به‌ طور مساوی بین دو طرف تقسیم کند. چنین برنامه‌ای می‌تواند تضمینی برای تداوم جریان نفت به سمت غرب باشد.

 

نکته قابل توجه دیگر این است که ایران تنها کشور غیرعرب در خلیج‌فارس است و به همین دلیل، از نظر احساسی درگیر مناقشه اعراب و اسرائیل نیست. شاه ایران از دوستان قدیمی آمریکاست و از زمان ریاست‌جمهوری ترومن بارها به ایالات متحده سفر کرده است. البته برای مدتی تلاش می‌کرد سیاست خارجی متعادلی میان غرب و شرق حفظ کند، اما حالا به نظر می‌رسد که ایران بیشتر به سوی آمریکا گرایش پیدا کرده است.

کارشناسان روابط بین‌الملل، دلایل احتمالی این چرخش را چنین می‌دانند:

  • نگرانی نسبت به حمایت فزاینده شوروی از هند در شرق و عراق در غرب؛ کشورهایی که شاه به آن‌ها بی‌اعتماد است.
  • نارضایتی از کارخانه فولادی که شوروی در ایران ساخته، چون از نظر فنی قدیمی و پرهزینه بوده است. همچنین، ایران معتقد است شوروی گاز طبیعی ایران را با قیمت ارزان می‌خرد و با سود بالا در بازار جهانی می‌فروشد.
  • شرکت‌های آمریکایی در حال کمک به توسعه اقتصاد ایران هستند. غیر از نفت، پروژه‌هایی برای استخراج معادن غنی مس ایران نیز آغاز شده است.

با این‌که اقتصاد و توان نظامی ایران رو به رشد است، اما بسیاری از تحلیلگران نسبت به ثبات واقعی کشور تردید دارند. آن‌ها یادآوری می‌کنند که شاه (که از سال  ۱۹۴۱ (۱۳۲۰) بر تخت نشسته) حکومتی اقتدارگرا دارد و اگر سرنگون شود، ممکن است ایران به هرج‌ومرج کشیده شود.

 

در ماه‌های گذشته، حدود ۷۰ نفر به جرم خرابکاری اعدام شده‌اند و اخیرا نیز یک افسر نظامی آمریکایی به‌ دست تروریست‌ها به قتل رسیده است؛ با وجود آن‌که شاه پیش‌تر گفته بود چریک‌های شهری «مسکوت شده‌اند».

 

با این همه، شاه که اکنون ۵۳ سال دارد در بین بسیاری از ایرانیان همچنان محبوب است، به‌ویژه به‌خاطر اصلاحات ارضی و اقتصادی‌اش.

 

 

زیرنویس عکس: شاه ایران و همسرش در کاخ سفید مهمان نیکسون و همسرش بودند. گفت‌وگوهای آن‌ها بیشتر بر دو موضوع متمرکز بود: نیاز آمریکا به نفت و تمایل ایران به خرید تسلیحات.

 



منبع

مقالات مرتبط