نقدهای تند شهید مطهری به حوزه چه بود؟

۱۴۰۴/۰۲/۱۴
  • admin
  • شناسه خبر: 12406



پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ نهاد روحانیت، با پیشینه‌ای دیرپا در تمدن اسلامی و به‌ویژه در تشیع، همواره نقشی محوری در هدایت فکری، دینی و اجتماعی جامعه ایفا کرده است. اما نقش تاریخی این نهاد به‌تنهایی ضامن استمرار کارآمدی آن در عصر حاضر نیست. با ظهور انقلاب اسلامی، این انتظار فزونی یافت که روحانیت نه‌تنها حافظ دین، بلکه سامان‌دهنده جامعه و راهبر تحولات اجتماعی بر مبنای آموزه‌های دینی باشد.

در این میان شهید مرتضی مطهری یکی از اندیشمندان برجسته‌ای است که با نگاهی ژرف و آینده‌نگر به نقد و بازسازی نهاد روحانیت پرداخت. وی که خود برخاسته از همین نهاد بود، از یک‌سو به آسیب‌شناسی درونی آن همت گماشت و از سوی دیگر، با ارائه طرحی ایجابی، به‌ دنبال ترسیم الگویی سازمان‌یافته، عقلانی و روزآمد برای نقش‌آفرینی روحانیت در دنیای معاصر بود.

 

این نوشتار، برگرفته و برآمده از آراء و دیدگاه‌های شهید مرتضی مطهری در کتاب «سازمان مطلوب روحانیت؛ ساختار و کارکرد» است؛ اثری که به تدقیق علی باقری‌فر تهیه و تنظیم شده و در آن به نقد ساختار سنتی نهاد روحانیت پرداخته شده است. در عین حال، تصویری نظام‌مند و آینده‌نگر از سازمان مطلوب آن ارائه می‌دهد. وی در این کتاب، هم از حیث معرفتی و هم از زاویه نهادی، روحانیت را مورد بازخوانی قرار می‌دهد؛ نگاهی که نه براساس طرد، بلکه بر بنیادِ بازسازی و نوسازی درونی است. متن حاضر، با استفاده از مباحث این کتاب و با رویکرد تحلیلی – ساختاری، تلاش دارد منظومه فکری مطهری درباره چیستی، آسیب‌ها و بایسته‌های سازمان روحانیت را واکاوی کند و ضمن بازنمایی مواضع انتقادی او، راهکارهای ایجابی‌اش برای اصلاح این نهاد را نظام‌مند سازد.

 

 

پیش‌فرض‌های روش‌شناختی: فهم اندیشه در بستر معرفتی و تاریخی

 

پیش از ورود به تحلیل دیدگاه‌های شهید مطهری درباره نهاد روحانیت، لازم است دو نکته بنیادین را مورد توجه قرار دهیم:

 

۱. عقلانیت، محصول پایگاه معرفتی است: کنش‌های فردی و اجتماعی انسان، تنها واکنش‌هایی آنی به شرایط نیستند، بلکه ریشه در منظومه‌ای از باورها، ارزش‌ها، و دستگاه معرفتی دارند. در مورد مطهری، فهم دقیق نظریه‌پردازی او درباره روحانیت، مستلزم درک عمیق از هستی‌شناسی، انسان‌شناسی، دین‌شناسی و جامعه‌شناسی اسلامی اوست. به بیان دیگر، باید این مسئله را دریافت که اندیشه او درباره سازمان مطلوب روحانیت، ادامه منطقی مبانی‌ای است که او در سایر حوزه‌ها، ازجمله نسبت دین و عقل، نقش عقل در فهم دین، گستره دین و مبانی فلسفی اجتهاد ارائه داده است.

 

۲.  فهم اندیشه در بستر تاریخی و تحولات اجتماعی: اندیشه‌ها نه در خلأ، بلکه در متن زمانه و تحولات اجتماعی شکل می‌گیرند. مطهری نیز از این قاعده مستثنا نیست. برخی از مواضع او در دهه ۳۰ با آن‌چه در دهه ۴۰ یا ۵۰ ارائه می‌دهد تفاوت دارد. این تغییر نه از تناقض، بلکه از بلوغ فکری و مواجهه عمیق‌تر با مسائل واقعی نشأت می‌گیرد. لذا در تحلیل او باید سیر تطور فکری‌اش را در نظر گرفت و همچنین میان پیشنهادهای موقتی، تاکتیکی و راه‌حل‌های راهبردی تمایز قائل شد.

 

 

 

اصول سه‌گانه نهاد روحانیت در اندیشه شهید مطهری

 

شهید مطهری در تبیین نهاد روحانیت، سه کارویژه محوری را از سه شأن نبی، رسول و امام استخراج می‌کند:

 

۱.  اجتهاد: درک عمیق و جامع از دین
از دید مطهری، وظیفه نخست روحانیت، فهم تمام‌ساحتی از دین است؛ نه صرفا فقهی، بلکه بر مبنای پیوند اصول دینی با فلسفه، کلام، اخلاق، تاریخ و انسان‌شناسی. وی تاکید می‌کند که اجتهاد باید «جامع» باشد؛ یعنی با شناخت مقتضیات زمان، تفکیک بین ثابت و متغیر، و عبور از قالب‌های کهنه فقهی، به فهمی نو از دین برسد. او نگران است که بسیاری از مجتهدان، هنوز هم نوگرایی را در قالب‌های کهنه فکری فرو، و با مفاهیم جدید تنها با ابزارهای قدیم برخورد می‌کنند.

 

 

۲. تبلیغ دین؛ پیام‌رسانی هوشمندانه و موثر: تبلیغ در نگاه مطهری، امری فنی، حرفه‌ای و پرمسئولیت است. صرف بیان سخنان دینی کافی نیست. یک مبلغ باید محتوایی غنی داشته باشد، شخصیت و جایگاه اجتماعی مقبولی داشته باشد، ابزارهای مشروع تبلیغ را بشناسد و از متد صحیح پیام‌رسانی استفاده کند. وی می‌گوید که اگر این شروط رعایت نشود، پیام دین دچار تحریف، تحقیر یا بی‌اثری خواهد شد.

 

۳. رهبری جامعه؛ غایت بعثت و مسئولیت نهایی: غایت نهایی دین، رهبری جامعه به سوی رشد، عقلانیت، آزادی و کمال انسانی است. این هدف، زمانی تحقق می‌یابد که روحانیت، علاوه بر فهم و تبلیغ دین، مسئولیت اجتماعی و سیاسی نیز بپذیرد. این رهبری اما نه به معنای سلطه‌گری یا ورود گسترده به قدرت سیاسی، بلکه به معنای ارائه راه‌حل‌های عقلانی و دینی برای مدیریت جامعه در عصر مدرن است.

 

 

نقدهای شهید مطهری به ساختار سنتی روحانیت

 

مطهری با آن‌که خود از متن حوزه و روحانیت است، از نقادی بی‌پرده آن ابایی ندارد. او در آثار مختلف، یادداشت‌های شخصی و سخنرانی‌هایش، مجموعه‌ای از آسیب‌ها را فهرست می‌کند که مانع رشد نهاد روحانیت شده‌اند:

 

– نبود روحیه انتقادی و حاکم بودن چاکری: روحانیت به جای نقد درونی، گاه دچار نوعی تعصب صنفی و وفاداری بی‌چون‌وچرا به شخصیت‌های دینی می‌شود.

 

– ضعف نظام معیشتی: پراکندگی منابع مالی، نبود شفافیت و اتکای فردی به کمک‌های مردمی، موجب فساد، تملق و عوام‌زدگی شده است.

 

– مریدگرایی، مناسک‌گرایی، و وابستگی به القاب: برخی از روحانیون به جای توجه به عمق علمی و معنوی، درگیر ظاهرگرایی، عناوین پرطمطراق و مناسک‌گرایی شده‌اند.

 

– هراس از آگاهی مردم و دانش روز: به جای هدایت مردم در مسیر آگاهی، برخی روحانیون از دانش نوین واهمه دارند و حتی آن را تهدید تلقی می‌کنند.

 

– نفوذ روحانیون فرصت‌طلب و وابسته: مطهری از کسانی یاد می‌کند که خود را به نهاد روحانیت چسبانده‌اند اما تنها به فکر منافع خود هستند. او با تعبیر تند «آخوندهای انگل» از آنان انتقاد می‌کند.

 

 

راهکار ایجابی: نظام‌مند ساختن نهاد روحانیت

 

مطهری تنها یک منتقد نیست؛ او مصلحی است که با شناخت دقیق مشکل، راه‌حل ارائه می‌دهد. مهم‌ترین راهکار او برای اصلاح نهاد روحانیت، «ایجاد یک نظام مالی مستقل، شفاف و منضبط» است.

 

او باور دارد که اتکای فردی روحانیون به کمک‌های مردمی، نه‌تنها روحیه حریت را از بین می‌برد، بلکه آن‌ها را به عوام وابسته می‌سازد. در این شرایط، روحانی نمی‌تواند خلاف میل مردم جاهل سخن بگوید. برای همین، او پیشنهاد می‌کند:

 

– ایجاد صندوق مالی مشترک در حوزه، که زیر نظر نهادهای مرجع (نه فردی خاص) باشد، و از آن طریق روحانیون متناسب با خدمت علمی و تبلیغی خود، حقوق دریافت کنند.

او این ساماندهی را نه‌تنها برای استقلال مالی، بلکه برای پاک‌سازی محیط روحانیت از ریا، چاپلوسی، اختلاس و بی‌نظمی ضروری می‌داند.

 

– تطبیق برنامه درسی حوزه با نیازهای روز

 

– تقسیم‌کار تخصصی در فقه و علوم دینی

 

– تشکیل شوراهای فقهی و علمی برای تصمیم‌گیری جمعی

 

– تشکیل دایره‌های امر به معروف، مشاوره فتوایی و علمی

 

– اصلاح سبک‌های عزاداری و تبلیغ دینی

 

– عدم ورود به مناصب حکومتی جز در شرایط اضطراری

 

– تشکیل کنگره سالانه خطبا برای انتقال تجربه و دانش

 

 

جمع‌بندی: روحانیت مطلوب در اندیشه مطهری

 

مطهری نهاد روحانیت را یکی از ستون‌های تمدن‌سازی اسلامی می‌دانست، اما معتقد بود که بقای آن تنها در گرو تحول است. او از روحانیون می‌خواست تا خود را از وابستگی به گذشته، عوام و قدرت‌ها برهانند و با نگاهی نظام‌مند، علمی و اجتماعی، نقش خود را به‌ عنوان وارثان انبیا، در دنیای جدید ایفا کنند.

روحانیت مطلوب، از نظر مطهری، نه طبقه‌ای ممتاز و منزوی، بلکه شبکه‌ای منظم، مردمی، متفکر و تحول‌خواه است که بتواند دین را در متن زندگی امروز معنا کند.

 

 

منابع

 

مطهری، مرتضی. یادداشت‌های استاد مطهری، جلد ۴، صفحه ۵۷۳. تهران: انتشارات صدرا.

مطهری، مرتضی. یادداشت‌های استاد مطهری، جلد ۱۳، صفحات ۱۷۳–۱۷۴، ۲۰۹–۲۱۰، ۲۴۹. تهران: انتشارات صدرا.

مطهری، مرتضی. مجموعه آثار، جلد ۲۴، صفحات ۴۹۷ و ۵۰۱–۵۰۵. تهران: انتشارات صدرا.



منبع

مقالات مرتبط