تاریخچه و کارکرد کنفرانس امنیتی مونیخ

۱۴۰۳/۱۱/۳۰
  • admin
  • شناسه خبر: 10776



 پایگاه اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ کنفرانس امنیتی مونیخ (MSC) که در سال ۱۹۶۳ تأسیس شد، به‌ عنوان یک نشست جهانی برای بحث و تبادل نظر درخصوص سیاست‌های امنیتی بین‌المللی شناخته می‌شود. این کنفرانس با برخی عمکلردهای خود تأثیراتی بر سیاست‌ خارجی جمهوری اسلامی ایران و متحدان منطقه‌ای آن داشته است. همچنین در طول دهه‌ها به نقطه عطفی برای تبادل دیپلماتیک تبدیل شده و سیاستمداران، کارشناسان نظامی و اندیشمندان حوزه امنیت و سیاست خارجه را از سرتاسر جهان جذب کرده است. کنفرانس مونیخ از آغاز ساده خود که بر مسائل دفاعی تمرکز داشت، تا نقش کنونی آن در رسیدگی به چالش‌های امنیتی جهانی، MSC   همچنان به‌ظاهر متعهد به ایجاد گفت‌وگو و همکاری درخصوص مسائل بین‌المللی است.

 

تاریخچه و تأسیس کنفرانس امنیتی مونیخ

کنفرانس امنیتی مونیخ توسط ادوالد فون کلایست، روزنامه‌نگار و کارشناس نظامی آلمانی، تأسیس شد و در ابتدا با نام «نشست بین‌المللی وِرکوند (Internationale Wehrkundebegegnung)» شناخته می‌شد. در ابتدای امر، تمرکز این کنفرانس بر مسائل سیاسی نظامی و دفاعی در بستر جنگ سرد بود، زمانی که تنش‌ها میان بلوک‌های شرق و غرب در اوج خود قرار داشت. هدف آن فراهم کردن یک مجمع برای گفت‌وگوی غیررسمی میان رهبران سیاسی، کارشناسان نظامی و دیپلمات‌ها برای کاوش در راه‌های اجتناب از درگیری نظامی و ترویج امنیت جهانی بود.

از همان ابتدا، کنفرانس امنیتی مونیخ به عنوان یک فضای بی‌طرف طراحی شد تا ذی‌نفعان اصلی بتوانند مسائل امنیتی فوری را به شیوه‌ای باز، سازنده و صادقانه مورد بحث قرار دهند. به‌تدریج با تحول اوضاع جهانی، دامنه این کنفرانس نیز از مسائل نظامی فراتر رفت و به مسائلی چون تروریسم، تهدیدات سایبری، گسترش هسته‌ای و تغییرات ژئوپولیتیکی پرداخت.

 

تکامل کنفرانس

با افزایش تعداد و تنوع بازیگران بین‌المللی، کنفرانس امنیتی مونیخ نیز برای پذیرش شرکت‌کنندگان جدید و پرداختن به چالش‌های امنیتی نوظهور، رشد کرد. در طول سال‌ها، این کنفرانس به یک مجمع حیاتی برای رسیدگی به تهدیدات امنیتی سنتی و غیرسنتی تبدیل شده است. امروزه این کنفرانس مقامات عالی‌رتبه ازجمله سران دولت‌ها، وزرا، رهبران نظامی، مدیران عامل شرکت‌ها، فعالان حقوق بشر و کارشناسان از حوزه‌های مختلف دیپلماسی بین‌المللی را به خود جذب می‌کند.

این کنفرانس همچنبن به عنوان یک نقطه اتصال برای گفت‌وگوی میان اروپا، ایالات متحده و قدرت‌های نوظهور جهانی ازجمله چین، هند و برزیل عمل می‌کند. علاوه بر این، به عرصه‌ای برای رسیدگی به مسائل پیچیده منطقه‌ای مانند مسئله اوکراین، محور مقاومت و برنامه هسته‌ای ایران تبدیل شده است.

 

اهداف و کارکردهای کنفرانس امنیتی مونیخ

مهم‌ترین هدف کنفرانس امنیتی مونیخ، ترویج گفت‌وگو، ایجاد اعتماد و پیشبرد تلاش‌های دیپلماتیک به‌ منظور حل مسالمت‌آمیز درگیری‌هاست. البته این اهداف صورت شعاری داشته و تنها در اساس‌نامه این سازمان دیده می‌شود و واقعیت‌ها حاکی از چیز دیگری است. براساس تعاریف درون‌سازمانی، این کنفرانس به‌ویژه بر فراهم کردن یک محیط باز و فراگیر برای تبادل نظر در مورد چالش‌های امنیتی و تدوین پاسخ‌هایی برای تهدیدات جاری و آینده، و اهمیت چندجانبه‌گرایی و همکاری تأکید دارد، به‌ویژه در جهانی که تهدیدات امنیتی به طور فزاینده‌ای به هم پیوسته و جهانی شده‌اند.

وظایف این کنفرانس شامل تسهیل گفت‌وگوهای رو در رو میان رهبران، فراهم کردن فضایی برای مذاکرات سطح بالا و ملاقات‌های دوجانبه و ترویج تبادل دانش و تخصص بین شرکت‌کنندگان است. همچنین به شکل‌دهی به دستور کارهای سیاسی و گفتمان عمومی درخصوص امنیت بین‌المللی کمک می‌کند.

مسائل مورد بحث در کنفرانس امنیتی مونیخ با تغییر ماهیت امنیت جهانی در طول زمان تکامل یافته است. موضوعات مطرح‌شده در کنفرانس‌های اخیر شامل امنیت سایبری، جنگ‌های ترکیبی، کنترل تسلیحات، حقوق بشر و تغییرات ژئوپولیتیکی جهانی بوده‌اند. این کنفرانس همچنین به مسائل ژئوپولیتیکی وسیع‌تری از جمله آینده ناتو، همکاری‌های دفاعی اروپایی و ظهور چین به ‌عنوان یک قدرت جهانی پرداخته است.

 

تأثیر کنفرانس امنیتی مونیخ بر جمهوری اسلامی ایران

کنفرانس امنیتی مونیخ همچنین در شکل‌دهی به روابط بین‌المللی ایران و رویکرد این کشور به مسائل امنیتی جهانی نقش ایفا کرده است. در طول سال‌های برگزاری، بحث‌های مربوط به مسائل هسته‌ای، نفوذ منطقه‌ای و امنیت خاورمیانه در این کنفرانس بر ایران تأثیر بسزایی داشته است. اگرچه ایران تاکنون حضور مستمری در آن نداشته است اما تحولاتی که تحت تأثیر متحدان ایران در این کنفرانس به منصه ظهور می‌رسد بر اوضاع داخلی ایران نیز بسیار مؤثر واقع شده است. هم‌چنین بحث امنیت منطقه‌ای و مسائل هسته‌ای و تسلیحاتی از جانب این نشست همیشه بر ایران سایه انداخته ‌است. به ‌طور مشخص، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، چندین بار در این کنفرانس حضور یافت، ازجمله در سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷، که در آن درباره برنامه هسته‌ای ایران و مسائل امنیت منطقه‌ای بحث کرد.

اگرچه رویکرد این نشست پس از اجتناب مقامات ایرانی از حضور در آن، به‌ طور مضحکی نسبت به جذب و دعوت اپوزیسیون جمهوری اسلامی مانند مسیح علینژاد، مجاهدین خلق (منافقین)، و رضا پهلوی گرایید اما باز هم این واقعیت قدرتمندی جمهوری اسلامی بود که به ‌طور متقابل بر تحولات این نشست سایه می‌انداخت و برای همه آشکار بود که دعوت اپوزیسون پوشالی جمهوری اسلامی ایران دستاورد امنیتی خاصی برای شرکت‌کنندگان در این نشست به‌د نبال نخواهد داشت. به‌ طوری که امسال دولت آلمان با درخواست خود از سخنرانی رضا پهلوی از جانب اپوزیسیون ایران در این نشست جلوگیری کرد و سایر کشورها را به اخذ دیدگاهی واقع‌گرایانه نسبت به جمهوری اسلامی ایران فراخواند.

یکی از لحظات قابل توجه در تاریخ MSC در سال ۲۰۰۷ بود که ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، از این کنفرانس به عنوان مجمعی برای انتقاد از سلطه ایالات متحده در امور جهانی استفاده کرد. این سخنرانی، که بر لزوم یک نظم جهانی چندقطبی تأکید داشت، در ایران نیز طنین‌انداز شد، به‌ویژه در زمینه موضع این کشور نسبت به غرب و افزایش ائتلاف‌های آن با کشورهایی مانند روسیه.

علاوه بر این، کنفرانس امنیتی مونیخ فضایی برای تبادل دیپلماتیک درخصوص مطالبات هسته‌ای و دفاعی ایران در پیوند با منتقدین سیاست تک‌قطبی ایالات متحده فراهم کرده است. مقامات ایرانی گاهی در این کنفرانس‌ها حضور یافته و حضور آن‌ها باعث بحث‌های داغ میان رهبران غربی درخصوص آینده توافق هسته‌ای (برجام) و پیامدهای امنیتی آن شده است.

در حالی که کنفرانس امنیتی مونیخ تصمیمات رسمی نمی‌گیرد، اما به‌ عنوان یک فضای گفت‌وگو نقش مهمی در شکل‌دهی به سیاست‌های بین‌المللی در قبال ایران ایفا کرده است. این کنفرانس اغلب به‌ عنوان بستری برای گفت‌وگوهای حیاتی که بر رویکرد دیپلماتیک غرب نسبت به ایران تأثیر گذاشته است، شناخته می‌شود.

 

رویکرد انتقادی به کنفرانس امنیتی مونیخ

کنفرانس امنیتی مونیخ (MSC)، علی‌رغم جایگاه مهم خود به‌ عنوان برجسته‌ترین مجمع جهانی برای بحث در مورد امنیت بین‌المللی، از انتقاد در امان نبوده است. در حالی که این کنفرانس، به‌ظاهر نقش حیاتی در تسهیل گفت‌وگو و شکل‌دهی به سیاست‌های امنیتی بین‌المللی ایفا می‌کند، چندین جنبه از آن وجود دارد که نیاز به بررسی انتقادی دارند. این انتقادات عمدتاً بر مسائل مربوط به شمولیت، دینامیک‌های قدرت، کارآمدی تصمیمات و ماهیت مباحثی که در آن مطرح می‌شود، متمرکز است.

 

انحصار و کمبود نمایندگی

یکی از اصلی‌ترین انتقادات وارد به MSC، احساس انحصار در این کنفرانس است. کنفرانس به‌ طور طبیعی تمایل دارد که صدای کشورهای قدرتمند به‌ویژه ایالات متحده و متحدان غربی آن را ترجیح دهد و در عین حال حضور یا نمایندگی کشورهای کمتر قدرتمند را به حاشیه ببرد. این عدم توازن به‌ویژه در تصمیمات گرفته‌شده در چارچوب کنفرانس مشهود است، که اغلب اولویت‌های ژئوپولیتیکی غرب را منعکس می‌کند. البته لازم به ذکر است که زیاده‌خواهی آمریکا و عدول نکردن از تلقی تک‌قطبی وی از ریاست بر بخش عظیمی از امور جهانی در سیاست و اقتصاد باعث شده است که حتی گاه با هم‌پیمانان غربی خود نیز دچار مشکل شود. این قضیه ازجمله با قدرت‌گیری مجدد ترامپ و در نشست اخیر سال ۲۰۲۵ در موضوعاتی مانند عدم حمایت کامل او از اوکراین و مخالفت با پیوستن آن به ناتو بروز پیدا کرده است. تا حدی که برخی رهبران کشورهای اروپایی مانند امانوئل مکرون سخن از اهمیت روزافزون اتحادی اروپا و داشتن ارتش مشترک به میان آورده‌اند.

کشورهایی از جنوب جهان، ازجمله بسیاری از کشورهای آفریقا، آمریکای لاتین و بخش‌هایی از آسیا، در تاریخ برگزاری کنفرانس‌ مونیخ حضور کمتری داشته‌اند. در حالی که تلاش‌هایی برای گنجاندن قدرت‌های نوظهور مانند چین، برزیل و هند صورت گرفته است، هسته اصلی MSC همچنان تحت سلطه بازیگران ترانس‌آتلانتیک قرار دارد. برای مثال، در حالی که مشارکت اتحادیه اروپا و اعضای ناتو برای درک مسائل امنیتی جهانی ضروری است، حضور محدود کشورهای پیشرو در بحران‌ها، مانند کشورهای خاورمیانه یا آفریقای سیاه، غالباً نادیده گرفته می‌شود.

مسئله نمایندگی تنها محدود به جغرافیا نیست. به کنفرانس امنیتی مونیخ اغلب به‌ خاطر کمبود صدای گروه‌های جامعه مدنی، سازمان‌های غیردولتی (NGO) و گروه‌های حقوق بشری انتقاد وارد می‌شود؛ گروه‌هایی که مشارکت‌شان برای درک کامل چالش‌های امنیتی بسیار مهم است. اگرچه روندی برای گنجاندن این گروه‌ها در جریان است، تأثیر آن‌ها در مقایسه با تأثیر نخبگان سیاسی و نظامی همچنان حاشیه‌ای است.

 

دینامیک‌های قدرت و هژمونی غربی

چارچوب MSC، که ریشه در نظم بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم دارد، اغلب دیدگاه غالب غربی را منعکس می‌کند. ایالات متحده و متحدان ناتو نقش مرکزی در تعریف دستورکار امنیت جهانی دارند، که این موضوع سوالاتی را در مورد تعادل قدرت در مباحث کنفرانس مطرح می‌کند. در حالی که گنجاندن قدرت‌های نوظهور مانند چین و هند کنفرانس را جهانی‌تر کرده است، اما نقش مرکزی ناتو و ایالات متحده اغلب منجر به این برداشت می‌شود که کنفرانس به ‌نوعی گسترش اولویت‌های سیاسی غرب است، نه یک مجمع بی‌طرف واقعی.

سلطه ایالات متحده و کشورهای اروپایی همچنین بر کارآمدی MSC در پرداختن به نگرانی‌های امنیتی غیرغربی تأثیر می‌گذارد. به‌ عنوان مثال، بحث‌های مربوط به مسائل امنیتی جنوب جهانی مانند درگیری‌های منابع، جابه‌جایی ناشی از تغییرات اقلیمی و پیامدهای مداخلات خارجی اغلب در مقایسه با موضوعاتی که با منافع غربی هم‌خوانی دارند، مانند آینده ناتو یا روابط ترانس‌آتلانتیک، در حاشیه قرار می‌گیرند. این اغلب منجر به رویکردی محدود و متمرکز بر غرب در قبال امنیت جهانی می‌شود که به‌ندرت به نابرابری‌های جهانی در قدرت، منابع و آسیب‌پذیری در برابر تهدیدات امنیتی توجه دارد.

علاوه بر این، توانایی کنفرانس در پرداختن به ماهیت تغییریافته جنگ به‌ویژه در زمینه جنگ‌های ترکیبی، حملات سایبری و تروریسم دولتی مورد انتقاد قرار گرفته است. در حالی که این موضوعات مورد بحث قرار می‌گیرند، اما تأثیر قدرت‌های نظامی سنتی و ائتلاف‌ها اغلب بر رویکردهای نوآورانه و غیردستگاهی به امنیت غلبه می‌کند. این عدم تعادل قدرت می‌تواند مانع از پیشرفت در عبور از استراتژی‌های دفاعی و بازدارندگی سنتی شود که ممکن است برای حل چالش‌های امنیتی مدرن کارآمد نباشند.

 

کارآمدی تصمیمات کنفرانس امنیتی مونیخ

جنبه انتقادی دیگر MSC، توانایی محدود آن در تولید تصمیمات یا سیاست‌های مؤثر است. در حالی که این کنفرانس به‌ عنوان یک مجمع برای گفت‌وگو و تبادل ایده‌ها عمل می‌کند، ظرفیت آن برای ایجاد تغییرات واقعی و عملی اغلب محدود است. کنفرانس یک نهاد تصمیم‌گیری نیست؛ این کنفرانس اختیار تصویب مصوبات الزام‌آور یا سیاست‌ها را ندارد. این اغلب منجر به احساس نارضایتی می‌شود، چراکه بحث‌های مهم ممکن است به نتایج ملموس تبدیل نشوند.

تمرکز کنفرانس بر سخنرانی‌های سطح بالا و نشست‌هایی با کمترین پیگیری عملی، گاهی بیشتر به نظر می‌رسد که به یک «محل گفت‌وگوی بدون عمل» تبدیل شده باشد تا یک مجمع برای حل مشکلات مؤثر. علی‌رغم این‌که این رویداد رهبران تأثیرگذاری در سیاست جهانی را گرد هم می‌آورد، فقدان تصمیمات قابل اجرا می‌تواند از کارآمدی آن بکاهد. وابستگی کنفرانس به بحث‌های غیررسمی و شبکه‌سازی، در حالی که ارزشمند است، اغلب نمی‌تواند به گام‌های فوری و ملموس برای حل چالش‌های امنیتی موجود منجر شود.

برای مثال… کنفرانس به ‌خاطر ناتوانی در پرداختن به چالش‌های روزافزون ناشی از تغییرات اقلیمی و پیامدهای امنیتی تخریب محیط زیست که به ‌طور فزاینده‌ای به ‌عنوان جنبه‌ای کلیدی در امنیت جهانی شناخته شده‌اند، مورد انتقاد قرار گرفته است.

 

تشدید تنش‌های ژئوپولیتیکی

در حالی که MSC به ‌دنبال ترویج گفت‌وگو و ایجاد اعتماد است، منتقدان استدلال می‌کنند که قالب کنفرانس گاهی اوقات می‌تواند تنش‌های ژئوپولیتیکی را تشدید کند. طبیعت برجسته کنفرانس، با حضور رهبران از اردوگاه‌های مخالف، گاهی اوقات به ‌عنوان محلی برای اظهار نظرهای سیاسی به جای دیپلماسی سازنده عمل می‌کند. پوشش رسانه‌ای سخنرانی‌ها، به‌ویژه آن‌هایی که توسط مقامات ایالات متحده یا روسیه انجام می‌شود، می‌تواند گاهی باعث تعمیق شکاف‌ها و تقویت روایت‌های خصمانه شود.

برای مثال، سخنرانی ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۰۷، که در آن به‌شدت از سلطه ایالات متحده و گسترش ناتو انتقاد کرد، شکاف رو به رشد بین روسیه و غرب را برجسته ساخت. در حالی که این سخنرانی فرصتی برای روسیه بود تا شکایات خود را مطرح کند، اما همچنین باعث شد تنش‌های ژئوپولیتیکی در زمانی که تلاش‌های دیپلماتیک حیاتی بودند، شدت یابد. به ‌طور مشابه، حضور مقامات ایرانی در این کنفرانس‌ها اغلب به بحث‌های داغ منجر شده است، به ‌طوری که شرکت‌کنندگان غربی خواهان تحریم‌های شدیدتر هستند، در حالی که نمایندگان ایرانی از لزوم شناخت بیشتر نقش منطقه‌ای خود دفاع می‌کنند.

این جنبه تئاتریکال MSC، که در آن سخنرانی‌ها غالباً برای بیان اظهارات سیاسی قاطع استفاده می‌شود، می‌تواند هدف آن در تسهیل گفت‌وگوی واقعی و حل‌وفصل مناقشات را تضعیف کند. به جای تسهیل سازش، کنفرانس گاهی اوقات به‌ عنوان مجمعی برای تشدید شکاف‌ها عمل می‌کند…

 

برگرفته از:

https://securityconference.org/ وب‌سایت رسمی کنفرانس امنیتی مونیخ  (MSC)

https://www.cfr.org/ شورای روابط خارجی  (CFR)

https://www.iiss.org/ موسسه مطالعات استراتژیک بین‌المللی  (IISS)

https://www.foreignaffairs.com/  نشریه فارین افرز  (Foreign Affairs)



منبع

مقالات مرتبط