این فعال سیاسی با بیان اینکه چون اغلب طلبهها با شهریه دریافتی، گذران زندگى مىکردند؛ تأکید کرده است شرایط زندگى در آن دوران بسیار سخت و توأم با مشکلات فراوانى بود.
البته میزان شهریههایی که به طلبهها داده میشد، متفاوت بود. در همین زمینه دری نجفآبادی مثال زده است که «امام خمینى به کسانى که رسائل مکاسب مىخواندند، ده تومان مىداد و بالاترین شهریه پرداختى از طرف ایشان چهل و پنج تومان بود که به خارجخوانهای معیل (پُر اولاد) مىپرداختند. به همین نسبت، در مجموع شهریههایى که دریافت مىکردیم از طرف آیتالله گلپایگانى، آیتالله شریعتمدارى، آیتالله خوانسارى، آیتالله نجفى و امام خمینى پرداخت مىشد.»
همچنین طلبهها برای گذران زندگی مجبور بودند در کنار تحصیل کارهای دیگری انجام بدهند از جمله خواندن نماز و روزه قضا برای مردم.
دری نجفآبادی در ادامه خاطرهاش آورده است:
در زمانى که در مدرسهٔ فیضیه بودم، اتاق ما فرش نداشت و در مدرسه نیز زیلویى نبود که استفاده کنیم و مجبور شدم که دو جلد از کتابهاى لمعه را که چاپ عبدالرحیم بود بفروشم. البته چون ته جلدها پاره بود، پس از مجلد کردن و کامل نمودن، آنها را به مبلغ چهل تومان فروختم. این پول را به آقاى محسن قرائتى دادم که از کاشان یک زیلو براى ما بخرد. ایشان نیز زیلویى به مبلغ سى و پنج تومان از آنجا براى ما خرید و به این صورت کف اتاق را فرش کردیم. بههرحال، شرایط زندگى بسیار سخت و خالى از تشریفات بود و با همان شرایط طلبگى باید زندگى مىکردم.
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده