پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ کتاب شریف”شرح حدیث عقل و جهل” یکی از آثار مرحوم امام است که نگارش آن در تاریخ ۲ رمضان ۱۳۶۳ ه ق مصادف با ۳۱/۵/۱۳۲۳ در منطقهی محلات به اتمام رسیده است. امام خمینی در آن ایام به جهت گرمای شدید قم به این منطقه مسافرت کرده بودند و در فضای فراغت از مباحث روزمرهی حوزهی نگارش اثری عرفانی- اخلاقی را آغاز کردند. از همین رو به مناسبت اتمام کتابت این اثر در ۳۱ مرداد ماه نگاهی کوتاه به اهداف امام از نگارش این اثر و محتوای آن خواهیم داشت.
در سالهای پیش از دههی ۳۰، مرحوم امام به واسطهی نگارش آثاری چون شرح چهل حدیث، اسرار الصلات، آداب الصلات به عنوان استاد اخلاقی-عرفانی حوزه شناخته میشد؛ چه اینکه از سالهای ۱۳۰۷ بدان سو، آثاری چون شرح دعاء السحر، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، مصباح الهدایه و شرح فصوص که توسط امام در این حوزه نگارش شده بود در میان اهل علم و شاگردانش دست به دست میشد.
امام خمینی در این دوران با هدف خاصی اقدام به نگارش کتاب شرح جنود عقل و جهل میکند. ایشان در تشریح مقصود خود از نگارش این اثر در ابتدا کتاب مینویسد:
” نویسنده را عقیده آن است که مهم در علم اخلاق و شرح احادیث مربوطۀبه آن یا تفسیر آیات شریفه راجعۀ به آن، آن است که نویسندۀ آن با اِبشار و تنذیر و موعظت و نصیحت و تذکّر دادن و یادآوری کردن، هر یک از مقاصد خود را در نفوس جایگزین کند. و به عبارت دیگر، کتاب اخلاق، موعظۀ کتبیّه باید باشد و خود معالجه کند دردها و عِیبها را، نه آن که راه علاج نشان دهد.”[1]
از همین رو در جایجای این کتاب شریف لب به تبشیر و تنذیر گشوده و نسبت به موهبتها بشارت داده و از سختیها انذار کرده است. در یکی از این فقرات مینویسد:
“ای انسان بیچاره! چه حسرتی خواهی داشت آن روزی که پردۀ طبیعت از چشم برداشته شود و معاینه کنی که آنچه در عالم قدم زدی و کوشش کردی در راه بیچارگی و شقاوت و بدبختی خودت بوده، و راه چاره و طریق جبران نیز مسدود شده، و دستت از همه جا کوتاه! نه راه فرار از سلطنت قاهرۀ الهیّه «یَا مَعشَرَ الجِنِّ وَ الانسِ انِ استَطَعتُم ان تَنفُذُوا مِن اقطَارِ السَّمَواتِ وَ الارضِ فَانفُذُوا» و نه راه جبران نقایص گذشته و عذرخواهی از معاصی الهیّه «آلانَ وَ قَد عَصَیتَ قَبلُ».
ای عزیز! اکنون تا حجابهای غلیظ طبیعت نور فطرت را بکلی زائل نکرده، و کدورتهای معاصی صفای باطنی قلب را بکلی نبرده، و دستت از دار دنیا ـ که مزرعه آخرت استو انسان در آن می تواند جبران هر نقصی و غفران هر ذنبی کند ـ کوتاه نشده، دامن همتی به کمر زن و دری از سعادت به روی خود باز کن.
و بدان که اگر قدمی در راه سعادت زدی و اقدامی نمودی، و با حق ـ تعالی مَجدُه ـ از سر آشتی بیرون آمدی و عذر ماسبق خواستی، درهائی از سعادت به رویت باز شود، و از عالم غیب از تو دستگیریها شود و حجابهای طبیعت، یک یک، پاره شود و نور فطرت بر ظلمتهای مکتسبه غلبه کند، و صفای قلب و جلای باطن بروز کند و درهای رحمت حق تعالی به رویت باز شود، و جاذبۀ الهیّه تو را به عالم روحانیت جذب کند، و کم کم محبت حق در قلبت جلوه کند و محبتهای دیگر را بسوزاند، و اگر خدای ـ تبارک و تعالی ـ در تو اخلاص و صدق دید، تو را به سلوک حقیقی راهنمائی کند و کم کم چشمت را از عالم کور کند و به خود روشن فرماید، و دلت را از غیر خودش وارسته و به خودش پیوسته کند.”
روایت مشهور به حدیث جنود عقل و جهل بواسطهی سماعه بن مهران از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است در کانون مباحث این کتاب قرار دارد. امام معصوم در این روایت ۷۵ ویژگی برای عقل به عنوان مخلوق اول خداوند نام میبرد. این ویژگیها در مقابل ۷۵ ویژگی جهل قرار دارند. به طور مثال اوصافی چون خیر، ایمان، رجا، خوف در مقابل شر، کفر، غرور و قنوط هستند.
در طول سدههای گذشته شرح های مختلفی بر این روایات نوشته شده است که برای نمونه میتوان به شرح ملاصدرا بر روایات کافی[2] و شرح ملا صالح مازندرانی[3] اشاره کرد اما شرح امام خمینی در کنار اهتمام به غرض معهود یک خصوصیت ویژه دارد و آن هم اینکه ایشان در ذیل این اثر سیمایی کلی از هستیشناسی و انسانشناسی عرفانی مختار خود ارائه میدهند. تصویری که میان هستی و انسان در ضمن حقیقت عقل و جهل پیوند برقرار میکند.
مشروح سخن اینکه امام خمینی از مجموع این روایت چنین برداشت میکند که در بالاترین سطح از هستی وجودی مطلق قرار دارد که مکشوف احدی نیست و هیچ کس را یارای درک آن نمیباشد. همان موجود زمانی که به ارادهی خود از پردهی غیب بیرون میآید و برای جهان ظاهر میشود مظهر اسم الله است. این واقعیت جامع همهی کمالات است و هر کمالی در دل او موجود است. ( این کمالات در دستگاه عرفانی همان اسماء الهی نظیر خالق، احد، واحد، سرمد، علیم و حکیم و…)
ذات اقدس الله در اولین تجلی خود “عقل کلی” را خلق کرد که جامع همان اسما الهی است به بیان دیگر “عقل کلی” تمام ویژگیهای الهی را دارا است همو مؤمن،خیر، حافظ، علیم، حکیم و… است.
در دستگاه عرفانی امام، عقل کلی خالق تمام عوامل مادون( عقل، مثال و ماده) و تمام موجودات آنها است. کاملترین این موجودات انسان است که مظهر تام عقل کلی در پستترین سطح عالم است. از همین رو هر انسانی در ذات خود قوهی وصول به تمام کمالات الهی را دارد. به همین سبب مرحوم امام از اصطلاح “فطرت مخموره” برای اشاره به این حقیقت وجودی انسان استفاده میکند.
در اندیشهی امام خمینی هر انسانی در بدو تولد استعداد دستیابی به همهی کمالات عقل کلی را دارد تا آینهای برای ذات باری تعالی باشد. البته به همان اندازه نیز استعداد کسب رذائل اخلاقی مجسم در جهل کلی را خواهد داشت.
در این نوع نگاع به هستی، انسان مظهر تمام هستی است و آینهی تمامنمای هستی میباشد که استعداد دو سوی سعادت و شقاوت در او وجود دارد.
مرحوم امام در کتاب شرح جنود عقل و جهل تلاش میکند تا با طرح مفهوم فطرت زیربنای یک انسانشناسی اسلامی را بسازد و با نگاهی تکثرگرایانه به استعدادهای انسان او را بر سر دو راهی سعادت و شقاوت قرار دهد که بواسطهی اراده و اختیار خود یکی از این دو مسیر را خواهد پیمود.
در این اثر امام خمینی براساس اصل کمالگرایی ذاتی موجودات، نگاهی مثبت به انسان را ارائه میدهد در این دیدگاه انسانها ذاتاً کمالگرا هستند و تنها در مواقعی که حجابهای زیست جمعی بر انسان غلبه کنند در تعین مصداق اشتباه میکند و این خطاها منشا تنزل انسان به سمت جهل کلی خواهد بود. این نوع نگاه به انسان ،پایگاه معرفتی نهضت اسلامی با تکیه بر ارادهی عمومی و تحقق نظام جمهوری اسلامی را شکل میدهد.
[1] شرح جنود عقل و جهل: ۱۳
[2]شرح اصول کافی، ج۱: ۴۰۰
[3] مازندرانی، شرح الکافی- الأصول و الروضه،ج۱: ۲۵۴-۳۷۸.
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده