پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام رسول منتجبنیا، که در اوایل دفاع مقدس به عنوان نمایندهی امام خمینی در مناطق جنگی جنوب کشور هم فعالیت داشت، خاطراتی از نحوهی دریافت پول برای کمک به جبههها و بازسازی مناطق جنگی را بازگو کرده است.
منتجبنیا در کتاب خاطراتش که مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را منتشر کرده است، میگوید که از روزهای اول شروع جنگ، از جبههها بازدید میکرد و رزمندگان نیز «او را به عنوان نمایندهی امام ، خیلی تحویل میگرفتهاند». منتجبنیا افزود: «از دیگر کارهاى من در آنجا جذب و توزیع کمکهاى مردمى بود. هنوز هیچکدام از موارد فوقالذکر سیستماتیک نشده بود و من از طریق ائمهی جمعه کشور و نیز از طریق علما و شخصیتهاى معروف تماس مىگرفتم و آنها کمکهاى خودشان را براى ما مىفرستادند و ما آنجا توزیع مىکردیم.»
منتجبنیا میگوید در دورهای که فعالیتهای سازندگی آغاز نشده بود، برای افزایش روحیهی مقاومت و دلیری مردم دزفول که پذیرای جنگزدگان زیادی از سایر شهرهای خوزستان هم بودند، تصمیم میگیرند به بازسازی مناطق جنگی با کمک نیروهاى مردمى و بدون اتکا به دولت، بپردازند. در این بخش از خاطرات منتجبنیا آمده است: «فکر کردیم که اگر خانههاى ویران را تعمیر کنیم، مقاومت مردم بالا مىرود. بنابراین، تعدادى از نیروهاى کار اعم از فرهنگى، دانشجو، دانشآموز و بچههاى نهادهاى انقلابى، شروع به کار کردند. همچنین طى ارتباطى که با شهرهاى مختلف کشور داشتیم تعدادى نیروى کار به منطقه آوردیم و حتی ۶۰-۷۰ نفر مهندس، بنا و کارمند براى کار از نقاط مختلف به ما ملحق شدند. تیمهاى بازسازى ما در حالى فعالیت مىکردند که موشک از بالاى سرشان رد مىشد و به شهر اصابت مىکرد و توپهاى دوربرد و خمپارهها نقاط مختلف را هدف مىگرفت؛ اما اینها همچنان مشغول بازسازى بودند. افراد زیادى ما را مسخره مىکردند. مثلاً یکى – دو بار که در تهران به حضور آقاى منتظرى رسیدم و گزارش رویدادها را به ایشان رساندم، چند بار به من گفتند که شیخ مگر دیوانه شدهاى؟ آخر در جنگ که بازسازى نمىکنند. جواب دادم حاج آقا شما کمک کنید آثارش را بعداً خواهید فهمید.
به هر حال گاهى کمکهایى از ایشان و یا از ائمهی جمعه مىگرفتم و بازسازى منطقه را ادامه مىدادیم. صدها واحد مسکونى کاملاً ویران را در طول فعالیتهاى سازندگیمان بازسازى کردیم و این کارها با نیروهاى مردمى و بدون حتى یک ریال استفاده از امکانات دولتى صورت گرفت و این در حالى بود که اشخاصى از عملکرد من انتقاد مىکردند.
یادم هست شبى با مرحوم شهید رجایى، تماس تلفنى گرفتم و به ایشان گفتم که ما چنین کارى را شروع کردهایم. ایشان گفت: «بله خبردار هستم و از کارتان بسیار خرسندم.» به او گفتم که ما از شما توقع کمک مالى نداریم فقط از شما مىخواهم به مراکز تولید مصالح دستور دهید مصالح را با قیمت دولتى به ما بدهند. ایشان گفت: «چشم من دستور مىدهم هر چه شما مصالح خواستید با قیمت دولتى به شما بدهند.» سپس گفتم که ما غیر از بازسازى حتى ساختمانهایى را که در شعاعهاى خیلى زیاد، شیشههایشان خرد شده، از نو شیشه مىاندازیم و این کار اثر خوبى در روحیهى مردم دارد. ایشان به من گفت: «من به شما توصیه مىکنم اگر ده بار هم شیشهها خرد شد، باز شیشه بیندازید تا روحیهى مردم تقویت شود.»
دریافت پول از ستاد مبارزه با مواد مخدر و قاچاق
منتجبنیا هم چنین مبلغ زیادی هم از خلخالی دریافت میکند که داستانش جالب است: «آقاى خلخالى در آن زمان رئیس مبارزه با مواد مخدر و قاچاق بود. روزى به پایگاه آمد، به او گفتم که شما باید کمکى براى بازسازى بدهید. گفت که ندارم. جواب دادم چرا هر چه پول است فعلاً دست شماست و باید ۵۰ میلیون براى بازسازى منطقه به ما بدهید. خلاصه از ایشان ۲۰ میلیون تومان گرفتم و فعالیتهاى خود را ادامه دادم.»
منبع: کتاب خاطرات رسول منتجبنیا، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده