مباحث مهم آخرالزمانی، همواره یکی از دغدغه های غرب و شرق ماسونی بوده و تلاش نموده است تا موانع آخرالزمانی پیش روی تاسیس « نظم نوین جهانی » به مرکزیت « اورشلیم » را به لطایف الحیل، رفع نماید. گرچه این تلاش ها از ابتدای قرن ۲۱، شدت بیشتری یافته اند، لیکن تصور این که چنین تلاش هایی محدود به دو دهه اخیر بوده است، از اساس اشتباه می باشد. پس از جنگ جهانی دوم و بالاخص تاسیس رژیم غاصب اسراییل، اقدامات مختلفی برای آماده سازی اذهان ملل مختلف صورت گرفته است و بالاخص از انتهای دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ میلادی، این تلاش ها سازماندهی بیشتری یافتند و در قرن ۲۱، به اوج خود رسیدند.
به نظر می رسد که فعالیت های صورت گرفته در فاصله بین دهه های ۷۰ الی ۹۰ میلادی، کمتر مورد توجه پژوهشگران حوزه « دشمن شناسی »، قرار گرفته است و نیاز به توجه بیشتر به این محدوده زمانی، بیش از پیش احساس می شود. بالاخص که به دلیل کم تجربگی غرب در آن مقطع، بسیاری از اطلاعات ارایه شده در جراید و رسانه ها و صنعت فیلم سازی آن مقطع، صریح تر، بی پرده تر و شفاف تر بوده اند و هنوز پیچیدگی های تولیدات قرن ۲۱ را نداشته اند. در این راستا و با توجه به تلاش های مجدد غرب برای احیاء مجموعه داستان ها و فیلم های « تلماسه : Dune » – که ابتدائاً در دهه ۷۰ میلادی مطرح و منتشر شدند -، به صورت مختصر و اجمالی به این مجموعه داستان ها و فیلم ها و توطئه های مرتبط با آن ها خواهیم پرداخت. در این راستا تلاش خواهد شد تا صرفاً مهم ترین مطالب و ضروری ترین آن ها مورد بحث قرار گیرد و از بررسی جزییات کم اهمیت تر خودداری شود.
مجموعه فیلم های « Dune : تلماسه » و سریال های تلویزیونی مرتبط با این عنوان، همگی ریشه در داستان های « تلماسه : Dune » و رمان های وابسته به آن همچون « مسیحای تلماسه : Dune Messiah » و … دارند که توسط نویسنده آمریکایی « فرانک هربرت : Frank Herbert » نگاشته شدند و اولین و معروف ترین آن ها به نام « تلماسه : Dune » در سال ۱۹۶۵ میلادی منتشر گردید.
به دنبال انتشار وسیع و استقبال از این مجموعه داستان، فیلم « تلماسه : Dune » در سال ۱۹۸۴ میلادی بر روی پرده رفت و در سال ۲۰۲۱ نیز مجدداً ورژن بازسازی شده « تلماسه : Dune » به جهان معرفی شد که در این فیلم، هنرپیشگان مطرحی همچون « تیموتی شالامی »، « زندایا »، « جیسون موموآ »، « خاویر باردم » و …، حاضر بودند و با استقبال منتقدان و مخاطبان مختلف نیز، همراه بوده است.


همچنین سازندگان « تلماسه : Dune » ۲۰۲۱ اعلام کرده اند که قسمت دوم این فیلم، در انتهای سال ۲۰۲۳ منتشر خواهد شد. البته چند سریال، داستان های کمیک و بازی های کامپیوتری نیز بر اساس سری رمان های « تلماسه » ساخته شد که آن ها نیز مخاطبان خاص خود را داشته اند.
با توجه به این که فیلم « تلماسه : Dune » ۱۹۸۴، بخش بیشتری از داستان را نسبت به فیلم « تلماسه : Dune » ۲۰۲۱، در اختیارمان قرار می دهد، و از آن جا که آشنایی با کل داستان، پیشاپیش مخاطبان محترم را با توطئه ها و دسیسه های مرتبط با قسمت های دوم و سوم سری فیلم های بازسازی شده « تلماسه : Dune » که در آینده ای نه چندان دور منتشر خواهند شد، بیشتر آشنا خواهد کرد، تمرکز بیشتر بحث های این مقاله بر فیلم « تلماسه : Dune » ۱۹۸۴ و داستان اصلی « تلماسه » بوده و مطالب تکمیلی از فیلم « تلماسه : Dune » ۲۰۲۱ نیز در کنار بحث های اصلی، ذکر خواهند شد. با این مقدمه، به بحث اصلی می پردازیم:
داستان « تلماسه : Dune » به آینده ای دوره می پردازد که در آن زمان، بشر به دلیل خطرات ناشی از ربات ها و ماشین های مجهز به « هوش مصنوعی »، تمام ماشین ها و ربات های دارای « هوش مصنوعی » را نابود کرده و فقط از ادوات و ماشین های غیرهوشمند استفاده می نماید. در دنیای مذکور، سکونتگاه انسان ها فراتر از کره زمین و منظومه شمسی بوده و انسان ها در سیارات و کهکشان های مختلفی پراکنده شده اند. حمل و نقل سریع انسان ها در این دوره، علاوه بر سفینه های فضایی و ماشین آلات غیر هوشمند، وابسته به ماده ای به نام « نمک (ادویه) : Spice » است که تنها در یک سیاره که « آراکیس : Arrakis » نامیده می شود، یافت می گردد.

ساکنان « آراکیس »، مردمی دور از تکنولوژی پیشرفته و بیابانگرد هستند که به لحاظ نظامی، اقتصادی و اجتماعی، ضعیف نگه داشته شده اند و به دلیل زیستن در محیط پر از « نمک (ادویه) : Spice »، چشمانشان به رنگ آبی در آمده است.

مردم « اراکیس : Arrakis » که به « فرمن ها : Fremens » مشهور هستند، به مسایل ماورایی اعتقاد دارند و چشم به راه یک منجی هستند تا به کمک آن ها از وضعیت فلاکت بار خود خارج شوند و بتوانند نبردهای بزرگ یا « جهاد : Jihad » خود را در جهان، گسترش دهند.

منجی « فرمن ها » با نام هایی همچون « مهدی : Mahdi »، « مواددیب (مودّیب، مودِّب) : Muad’dib »، « لسان الغیب : Lisan Al Gayb »، و « اصول : Usul » شناخته می شود.
در دنیای آن زمان، قدرت در دست سه خاندان با نام های « خاندان کورینو : House Corrino»، « خاندان هارکونن : House Harkonnen » و « خاندان آتریدیس : Atreides House » متمرکز است که در ابتدای داستان تلماسه، « پادشاه امپراطور شاددام (صدام) چهارم : Padishah Emperor Shaddam IV » از خاندان « کورینو » بر دو خاندان دیگر و بر کل جهان، برتری و سروری دارد. در بین خاندان های فوق، خاندان « آتریدیس » در بین مردم عامه، « محبوب ترین خاندان » می باشد.

علاوه بر خاندان های فوق که قدرت نظامی و سیاسی را در دست دارند، یک « انجمن خواهری : Sisterhood » به اسم « بن جزریت : Bene Gesserit » نیز وجود دارد که به صورت پنهانی به برنامه ریزی برای کسب قدرت در آینده، مشغول بوده و با « پادشاه امپراطور شاددام چهارم » نیز رابطه خوبی دارند.

در برنامه های آن ها، یک « منجی » که باید از ازدواج یک پسر از « خاندان هارکونن » با یک دختر از « خاندان آتریدیس » متولد بشود، نقش محوری در قدرت تامه « بن جزریت » در آینده خواهد داشت. « بن جزریت » با حمایت از یکی از اعضای خود یعنی « بانو جسیکا : Lady Jessica » – که خود وی نیز اصالتاً از « خاندان هارکونن » است، اما همسر غیررسمی « دوک لتو : Duke Leto » رئیس « خاندان آتریدیس » نیز می باشد -، تلاش دارد تا دختری از نسل « لتو » و « جسیکا » متولد شود تا قدم های ابتدایی برای تولد « منجی بن جزریت » در آینده برداشته شود، اما با تولد یک « پسر » با نام « پل (پاول) : Paul » به عنوان فرزند نخست « جسیکا » و « لتو »، نقشه های « بن جزریت » برای « تولد منجی خودشان » نقش بر آب شده و کم کم نسبت به « بانو جسیکا » و « پل » موضع می گیرند.
ناگفته نماند که طبق رمان « تلماسه : Dune »، اعضای گروه خواهری « بن جزریت : Bene Gesserit » توانایی های ذهنی خارق العاده و فراانسانی متعددی دارند و از این توانایی ها در جهت تحقق اهداف خود استفاده می کنند. همچنین گروه خواهری « بن جزریت »، واحدهای تخصصی مختلفی دارد که وظایف گوناگونی را بر عهده دارند. یکی از مهم ترین واحد ها به نام « میسیونرا پروتکتیوا (مبلغان محافظ) : Missionera Protectiva » وظیفه اشاعه عقاید خرافی، شبه پیشگویانه، و تبلیغی را در جوامع بدوی و کمتر توسعه یافته دارند تا با استفاده از این عقاید، آن ها را در خدمت اهداف « بن جزریت » قرار دهند. یکی از این مسایل که « پانوپولیا پرافتیکا : Panoplia Prophetica » نامیده می شد، پیشگویی های جعلی و دروغین را در جوامع مختلف، سازماندهای می نماید تا این جوامع را تحت نفوذ گروه « بن جزریت » قرار دهد و بخش های مهمی از عقاید « فرمن های صحراگرد » بالاخص در خصوص اعتقاد به منجی نیز تحت تاثیر القائات « میسیونا پروتکتیوا » شکل گرفته است!


هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده