به رغم حضور شاه در تهران و با وجود تشکیل شورای سلطنت، در آخرین روزهای دی ماه، مطبوعات و خبرگزاریهای جهان، امام خمینی را رهبر مردم ایران و نوفللوشاتو را کانون تحولات میدانستند.
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روز 23 دیماه 1357، شورای سلطنت به ریاست سید جلالالدین تهرانی تشکیل شد. این شورا یکی از آخرین تلاشها برای احیای نظام سلطنتی بود. طبق اصلاحی در اصل چهل و دوم قانون اساسی: «پادشاه میتواند در موقع مسافرت و در غیاب خود شورایی برای اداره امور سلطنت انتخاب یا نایبالسلطنه تعیین کند که با مشاوره شورای مزبور، امور سلطنت را موقتاً برای مدت مسافرت در غیاب پادشاه انجام دهد».
آمریکاییان و سلطنتطلبان در اوج بحران به این نتیجه رسیدند که برای مهار بحران، شاه باید موقتاً ایران را ترک و شورای سلطنت در غیاب وی عهدهدار سلطنت شود. اولین کسی که شورای سلطنت را پیشنهاد داد دکتر علی امینی بود. امینی نخستوزیر اسبق ایران که برای مشاوره از اروپا دعوت شده بود، برای رهایی از بنبست پیشنهاد کرد که شاه شورای سلطنت را تشکیل دهد و موقتاً به خارج مسافرت نماید، اما شاه در ابتدا این پیشنهاد را رد کرد.
پس از امینی، دکتر ناصر میناچی و دکتر احمد صدر حاجسیدجوادی طرح شورای سلطنت را با مأموران سفارت آمریکا مطرح کردند. از اسناد سفارت آمریکا چنین استنباط میگردد که اصل پیشنهاد شورای سلطنت مورد قبول سفارت قرار گرفته بود و اعضای سفارت مشغول رایزنی بودهاند.
به نظر میرسد شاه بعد از راهپیمایی و تظاهرات محرم (اوایل دی ماه) تشکیل شورای سلطنت را پذیرفت. سیاستمداران کاخ سفید پس از مشورت به این نتیجه رسیدند که وضعیت فعلی ایران اقتضای خروج شاه، تشکیل شورای سلطنت و روی کار آمدن یک دولت ائتلافیدارد؛ لذا روز 20 دی ماه سولیوان با شاه ملاقات کرد و نظر آمریکا را به وی ابلاغ نمود.
چند روز پیشتر، هنگام معرفی کابینه بختیار، در 16 دی ماه به حضور شاه، وی خروج خود از کشور و تشکیل شورای سلطنتی را اعلام کرده بود و در نهایت روز 23 دی ماه، اسامی اعضای شورای سلطنت به این شرح اعلام شد: دکتر شاپور بختیار نخستوزیر، دکتر محمد سجادی رئیس مجلس سنا، دکتر جواد سعید رئیس مجلسشورای ملی، سید جلال تهرانی سناتور سابق مجلس سنا، محمدعلی وارسته وزیر دارایی اسبق، عبدالله انتظام رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت نفت ملی، علیقلیاردلان وزیر دربار، دکتر علیآبادی دادستان سابق، ارتشبد عباس قرهباغی رئیس ستاد مشترک ارتش. شاه سه روز بعد، در 26 دی ماه 1357، خاک ایران را برای همیشه ترک کرد.
امام خمینی، چندین بار در سخنرانیها و پیامهای متعدد خود، شورای سلطنت را نفی کردند و آن را به رسمیت نشناختند. ایشان در پیامی در 25 دی ماه خطاب به مردم ایران، شورای سلطنتی را غیرقانونی خواندند و فرمودند: «به کسانی که در شورای سلطنتیغیرقانونی به عنوان عضویت داخل شدهاند اخطار میکنم که این عمل غیرقانونی و دخالت آنان در مقدرات کشور جرم است و بیدرنگ از این شورا کنارهگیری کنند و در صورت تخلف مسئول پیشامدها هستند.»
سید جلال تهرانی رئیس شورای سلطنت صبح روز 28 دی ماه به پاریس رفت، اما امام شرط ملاقات را استعفا از شورای سلطنتِ غیرقانونی اعلام نمود. به گزارش خبرگزاری فرانسه، جلالالدین تهرانی زمانی به حضور امام خمینی رسید که شخصا استعفانامهاش را تقدیم ایشان نمود.
به رغم حضور شاه در تهران و با وجود تشکیل شورای سلطنت، در آخرین روزهای دی ماه، مطبوعات و خبرگزاریهای جهان، امام خمینی را رهبر مردم ایران و نوفللوشاتو را کانون تحولات میدانستند، چنانچه طبق سندی که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است، رادیو فرانسه به تاریخ 25 دی ماه، گزارشی با این مضمون پخش نمود:
از بیانات حضرت آیتالله خمینی در طی روزهای شنبه و یکشنبه چنین مستفاد میشود که سیاست ایران در این روزها از مقر ایشان در حومه پاریس به نام نوفللوشاتو رهبری میشود و هم از آنجاست که ایشان دستگیری و محاکمه شاه را بهوسیله ملت خواستار شدهاند.
رهبر مذهبی ایران برای بازگشت پیروزمندانه خود به میهن، ناگزیر است که آخرین مانع را که همانا نخستوزیر شاهپور بختیار میباشد که برطرف سازد و اما اگر بختیار خویشتن را در برابر جاروب مخالفان سنگین تصور نماید، ناگزیر است که در برابر گرایشهای برادری میان ارتش و مردم به فکر فرو رود.
حتی امروز صبح خبرنگار رادیو فرانسه نظارهگر تصاویری از حضرت آیتالله خمینی بر روی کامیونهای ارتشی در خیابانهای تهران بوده است. آری! ما در برابر وضعی خارج از تصور در تهران قرار داریم و چنین به نظر میرسد که تنها فردی که در شرایط کنونی کشور را رهبری میکند، در پاریس اقامت دارد.
حضرت آیتالله دستورات خود را به وسیله تلفن صادر میفرمایند، دستورات ایشان بر روی نوارهای کاست ضبط و سپس بر روی صدها نوار تکثیر میشوند که در سراسر مملکت توزیع میگردند. لازم به تذکر است که اکنون فقط ارتباط تلفنی میان تهران و پاریس برقرار است و کلیه ارتباطات میان ایران و کشورهای دیگر قطع شده است. سیاست رسمی تهران دیگر مسخره بنظر میرسد و این سئوال مطرح است که دیگر چه چیزی باقی مانده است؟ پاسخ این سئوال این است که «مبارزه میان دو نفر باقیمانده است». از یک سو پادشاه که در کاخ خود، بدون هیچگونه امیدی بهصورت زندانی بهسر میبرد و از سوی دیگر حضرت آیتالله خمینی که در گوشه تبعیدگاه خود، از طرف اکثریت قریب به اتفاق مطبوعات ایران، جنبه الوهیت به خود گرفته است.
دوشنبه 25 دی ماه ساعت 22
شورای سلطنت اولین جلسه خود را بعد از ظهر امروز تشکیل داده است. شورای مذکور از ۹ عضو ترکیب شده که یکی از اعضاء، رئیس ستاد ارتش و دیگری مدیرعامل شرکت ملی نفت میباشد. حضرت آیتالله خمینی شورای سلطنت را غیر قانونی اعلام کردهاند، اعلام تشکیل شورای سلطنت با تظاهرات عظیم در صحن دانشگاه تهران به مناسبت بازگشایی دانشگاه مذکور همزمان بوده است. تقریبا دو ساعت قبل از ورود دانشجویان به سوی دانشگاه، دستجات نظامی از مقابل درب ورودی عقبنشینی کردند. سخنرانان در زیر شعارهائی که به وسیله جمعیت برافراشته شده بودند، آغاز سخن کردند و شعارهائی که در آنها پادشاه را به عنوان دراگولا معرفی میکردند. در عین حال حضرت آیتالله خمینی را میستودند.
با تشکیل شورای سلطنت، ظاهرا هیچ چیز دیگر مانع عزیمت پادشاه به خارج نمیباشد. معذلک وی در انتظار آن است که دولت بختیار از مجلسین رای اعتماد بگیرد. بدینقرار پس از 3۷ سال سلطتت، شاه ایران پس از توقفی در اردن یا مصر، عازم ایالات متحده خواهد شد، ولی مسائل کمکم جابجا میشوند. حضرت آیتالله خمینی احتمال یک کودتای نظامی را از نظر دور نمیدارند. رهبر مذهبی ایران در اندیشه این هستند که شاه چنین صحنه را فراهم کند و از این جهت، از ارتش خراستهاند که این عمل را نقش بر آب سازد.
حضرت آیتالله که احتمالا بلافاصله پس از خروج شاه به ایران مراجعت خواهند فرمود، تشکیل یک «شورای اسلامی انقلاب» را اعلام داشتهاند که از چندی قبل با شرکت ۵ عضو برقرار شده است. شورای مذکور ترتیب استقلال یک حکومت موقت را تا برگزاری انتخابات خواهد داد. نیروهای ارتشی در ایران، ممکن است تشکیل شورای اسلامی انقلاب را بهعنوان پایان کار تلقی کنند، چون در واقع شورای مذکور سرانجام دوران سلطنت مشروطه است، زیرا رهبر مذهب شیعه از هرگونه توافقی با دولت بختیار خودداری میکنند، از دیروز آمریکائیها دائما از احتمال یک کودتا سخن میگویند. آقای وادینگ کارتر، سخنگوی کاخ سفید تا کنون به این اندازه با صراحت سخن نگفته است. او میگوید: «ما اخباری درباره وقوع یک کودتا در ایران دریافت داشتهایم، ولی گمان نمیکنیم که این علاج مسائل ایران باشد، ایالات متحده مصرانه از ارتش ایران طلب کرده است که حمایت کامل خود را از دولت بختیار دریغ نورزد.»
ولی آیا دخالت حضرت آیتالله خمینی ممکن است ارتش و شاید شاه را وادار سازد که در آخرین لحظه تصمیم خود را عوض کنند؟
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده