حجتالاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی: «اصلاً مشی نظام، مشی متحمل و اهل مدارا بود. اصلاً نظام به دنبال برخورد خشن نبود ولی به ما تحمیل شد و اسناد تاریخی گواه این معناست. اینها همه جا فعالیت و دفتر داشتند. اما اول کار شروع کردند به جمعآوری اسلحه و تبلیغات و یارگیری کردند. حتی در تلویزیون حضور پیدا میکردند و تا زمانی که دست به اسلحه نبردند نظام با آنان کاری نداشت. میگفتند ما قانون اساسی، رهبر و اسلام را قبول نداریم؛ امام فرمودند: «اینها ما را قبول ندارند ولی شهروند ما هستند و داریم با هم زندگی میکنیم. تا زمانی که امنیت مردم و منافع آنان را به خطر نیندازند ما تحملشان میکنیم».
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بررسی تحلیلهای درونگروهی سازمان مجاهدین خلق برای ورود به فاز نظامی در 30 خرداد 1360 میتواند ابعاد تازهای از تفکرالتقاطی و تروریستی را نشان دهد. تظاهرات 30 خرداد که از قضا مصادف با روزهای برکناری بنیصدر از فرماندهی کل قوا و به دنبال آن عدم کفایت سیاسی وی بود نقطه عطفی برای سازمان در مقابله با جمهوری اسلامی به حساب میآمد.
حجتالاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی و دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز درباره تلاش امام خمینی (ره) برای هدایت این گروهها و برخورد ایشان با آنها بعد از خیانت به مردم و کشور گفت: من از سال ۵۸ تا خرداد ۶۰ دادستان مسجد سلیمان بودم. یک خیابان اصلی در آنجا بود که این طرف و آن طرف خیابان از همه گروههای کمونیست و چپ، حتی کومله و دموکرات کردستان، خلق مسلمان و منافقین کنار پیادهرو بساط و نشریات آنان پهن بود و معرکهای بود. تهران هم در خیابان انقلاب این اتفاق بود. در میزگردهایی که اوایل انقلاب مرحوم آقای بهشتی و مرحوم مصباح برگزار میکردند هم امثال کیانوری و احسان طبری که از رهبران مارکسیستی بودند، شرکت میکردند.
وی افزود: اصلاً مشی نظام، مشی متحمل و اهل مدارا بود. اصلاً نظام به دنبال برخورد خشن نبود ولی به ما تحمیل شد و اسناد تاریخی گواه این معناست. اینها همه جا فعالیت و دفتر داشتند. اما اول کار شروع کردند به جمعآوری اسلحه و تبلیغات و یارگیری کردند. حتی در تلویزیون حضور پیدا میکردند و تا زمانی که دست به اسلحه نبردند نظام با آنان کاری نداشت. میگفتند ما قانون اساسی، رهبر و اسلام را قبول نداریم؛ امام فرمودند: «اینها ما را قبول ندارند ولی شهروند ما هستند و داریم با هم زندگی میکنیم. تا زمانی که امنیت مردم و منافع آنان را به خطر نیندازند ما تحملشان میکنیم».
منافقین بگویند تا قبل از 30 خرداد 60 چند نفر زندانی داشتند؟
حجتالاسلام پورمحمدی تصریح کرد: بعضیها میگویند شما تندروی کردید که منافقین علیه شما اسلحه کشیدند! و یا اینکه میگویند شما آنها را اعدام کردید؛ در صورتی که اصلاً این اعدامها برای بعد از ۳۰ خرداد است. حتی سعادتی که جاسوس بود در اردیبهشت یا فروردین ۵۸ پرونده مقربی را برداشت و در یک عملیات مفصل آن را به افسر اطلاعاتی سفارت شوروی تحویل داد؛ حتی اعدام او که یک جاسوس مسلم بود، کلی طول کشید و تحمل شد.
وی ادامه داد: خود مسعود رجوی که این همه علیه نظام حرف زد و تهدید کرد و اسلحه جمعآوری کرد و تمام کشور را دفتر زده بودند و یارگیری کردند؛ چه کسی به آنها کار داشت؟ در گزارشها آمده چون شما اینها را اعدام کردید و خشونت به خرج دادید، اینها به جنگ مسلحانه رو آوردند! کجای تاریخ این را میگوید! چندتا از منافقین زندانی داشتند اینها؟ گروههای مارکسیستی و چپی و منافقین قبل از 30 خرداد زندانی داشتند؟ اعداش مشخص است. بیایند بگویند.
حجتالاسلام پورمحمدی گفت: غیر از گروه فرقان که شهید مطهری و شهید قرنی را به شهادت رساندند و آقای هاشمی را ترور کردند و چندتا عملیات دیگر انجام دادند؛ گروههای کردستان، خلق عرب در تبریز و آذربایجان، قدری هم از خلق ترکمن و بلوچستان و آنانی که عملیات کردند یا تجزیهطلب بودند؛ در واقع درگیریها اینجا بود. شما در کردستان هم میبینید که آنها شروعکننده بودند. از همان ماههای اول و دوم شروع کردند در حالی که انقلاب هنوز کارش را شروع نکرده بود و حرفش را نزده بود. گفتند اینجا باید جمهوری شود و خودمختار شود و از این حرفها.
مرز صبر و مدارای امام برهم نخوردن آرامش و امنیت مردم بود
وزیر اسبق اطلاعات با بیان اینکه امام خمینی (ره) در مواجهه با اقدامات تجزیهطلبانه مماشات نمیکردند، اظهار داشت: آنجایی که امنیت و تمامیت ارضی و منافع ملی کشور میخواست به خطر بیفتد، امام (ره) هیچ تحمل نداشت. برجستگی امام خمینی (ره) هم در همین جا بود و بینهایت تحمل و صبوری کرد، تا یک مرز و آن مرز هم امنیت و آرامش مردم و منافع ملی بود. امام (ره) چندین بار هم تهدید کرد که به آنجا نرسد و اشاره کردند که اگر به آنجا برسد، «منِ طلبهای که اینجا نشستهام، آنوقت آن کاری که نباید را انجام میدهم و چیزی را که باید بگویم، میگویم.»
فاز اقدامات سیاسی منافقین هم بسیار تند بود
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به آغاز فاز مسلحانه اقدامات منافقین بعد از عزل بنیصدر بیان داشت: منافقین قبل از اینکه وارد فاز نظامی شوند، یک عملیات میدانیِ سیاسی جدی در حمایت از بنیصدر علیه جبهه انقلاب داشتند. بنیصدر که رئیس جمهور شد، کم کم به هم نزدیک شدند و جنگ که شروع شد، اینها اقدام کردند به اسلحه جمع کردن.
وی با ذکر خاطرهای گفت: مثلاً حادثه اسفند 59 دانشگاه تهران که اتفاقاً سمینار قضایی هم داشتیم و من هم از مسجد سلیمان به تهران آمده بودم و در کاخ دادگستری میدان ارگ، با مرحوم شهید بهشتی دیدار داشتیم؛ هم دیدار عمومی و هم خصوصی با ایشان که منافقین روز 15 اسفند در پایین ساختمان دادگستری شعار «مرگ بر بهشتی» و اینها میدادند و تا طبقه چهارم که ما در دفتر آقای بهشتی بودیم صدا به خوبی میآمد. یعنی قصه اینجور نبود که منافقان یک دفعه به فاز نظامی بکشند. در همان صحنههای سیاسی هم بسیار اقدامات داغ و تند و اصطکاکی وجود داشت ولی اوج این مسئله به جنگ مسلحانه و فاز نظامی رسید.
اسناد تبادل اطلاعات منافقین با صدام از ابتدای جنگ
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با تأکید براینکه جنس منافقین، جنس ترور و کشتن است، گفت: اینها در فاز سیاسی هم معتقد به خط ترور و حذف و برخوردهای خشن و اسلحه جمع کردن بودند. حتی در جنگ، اسنادی داریم که قبل از رفتن اینها به فاز نظامی، با عراق تبادل اطلاعات داشتند. یعنی از آغاز جنگ، در 29 شهریور 59 تا 30 خرداد 60 که میشود 9 ماه که اینها وارد فاز نظامی شدند، همکاری اطلاعاتی با عراق داشتند. یعنی همان زمان که در ایران بودند و مردم درگیر جنگ بودند، بهخاطر اختلاف سیاسی و ادعای رهبری داشتن، حاضر شدند با دشمنی مثل صدام علیه مردم اطلاعات تبادل کنند.
وی ادامه داد: منافقین بعد از آن دیگر در جنگ مسلحانه، کف خیابان درگیری و کشتار درست کردند. مسجد و ماشین و اتوبوس آتش زدند و حزب الهیها را ترور کردند. با زنان چادری و ریشوها برخورد کردند و این یک محاربه آشکار و رو در رو با نظام بود. باز تا اینجا هنوز به اوج نرسیده بود. تا اینکه روز 6 تیر آقا ترور شد و 7 تیر حادثه هفتم تیر اتفاق افتاد. یعنی سران نظام را زدند. اینها میگفتند سر نظام رفت، دیگر نظام از پا در میآید.
حجتالاسلام پورمحمدی گفت: شما تصور کنید یک دفعه مقامات عالی قوه قضائیه، دولت و مجلس را زدند. خب ضربه خیلی کارایی است؛ آن هم در اوج جنگ، در حالی که خرمشهر سقوط کرده و آبادان در محاصره است؛ شما از طرفی میبینید کردستان، طرف قصرشیرین، نزدیکیهای مهران، فکه تا سوسنگرد و بستان همه در تصرف دشمن است و بمباران است؛ از طرف دیگر درگیریهای مسلحانه در داخل شهرها و همزمان سران نظام ترور میشوند.
وی بیان داشت: اینجا آدم میفهمد که امام (ره) آن روزی که در 9 تیر که مقامات به خدمت ایشان آمدند و گفتند «بهشتی مظلوم بود، مظلوم زیست و مظلوم مرد؛ او یک ملت بود برای ملت ما»؛ آن روح مطمئن الهی مثل اینکه به تمام ملت ما یک آرامش بخشید. این را چه کسی میتواند بفهمد و هضم کند؟ در اوج جنگ و ترور و درگیری مسلحانه و ترور تمام رهبران نظام و کشته و زخمی شدن افراد بسیار، شخصیت و جایگاه و نقش امام در این صحنههاست که رهبری به عشق و علاقه و اعتماد مردم نشان میدهد؛ مقبولیت در بین مردم و آن آرامشی که امام (ره) در بین مردم ایجاد کرد.
پورمحمدی اظهار داشت: اتفاقاً پس از آن، یک حرکتی برای جبههها شکل گرفت و نه تنها فضای داخلی امن شد و مردم هشیار شدند و حضور پیدا کردند. یعنی بلا تردید امنیت داخلی و خارجی با مردم صورت گرفت. درست است ما قاضی بودیم بچههای سپاه و کمیته بودند و بچههای اطلاعات همه کار میکردیم و میکردند ولی این امام (ره) و مردم بودند که انقلاب را چه در داخل و چه در خارج با دشمن بعثی حفظ کردند.
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده