نوید شاهد: شهید «فراهم علائی» فرزند «حمزه»، 12 تیرماه 1344 در اردبیل دیده به جهان گشود. این شهید والامقام 21 فروردین 1362 در عملیات والفجر مقدماتی به فیض شهادت نائل آمد. قسمتهایی از وصیتنامه شهید را به بهانه سالگرد شهادتش میخوانیم.
بسم رب الشهداء و الصدیقین
سخنانم را با نام خداوند تبارک و تعالی آغاز میکنم.
مادر جان! اگر شهید شدم از مرگ من نگران نباشید چون من به مهمانی خدا رفتهام، فقط جسم من از میان رفته است و من زنده هستم. حضرت حسین(ع) چنین فرموده است: مرگ مانند پلی است که انسان از آن عبور میکند میگذرد، کسی که در این دنیا کار نیک و خوب انجام دهد و در راه خدا کوشش نماید در آن دنیا رستگار و سعادتمند میشود و لباس کهنه را که در این دنیا پوشیده بود، در آن دنیا از تنش بیرون میآورند و لباس تازه میپوشانند ولی اگر کسی در این جهان کار پستی انجام دهد و در راه خدا و اسلام خدمت نکند و با رژیم اسلام و قرآن مخالفت نماید در جهنم جاویدان خواهد ماند.
مادرم! من همانند علی اکبر و قاسم، ناکام و یاران امام حسین(ع) در راه خدا و حفظ ناموس و شرف شهید شدم. اگر جنازهام پیدا نشد گریه و زاری و ناراحتی مکن چون گریه و ناراحتی شما (مادرم) باعث شادی دشمنان اسلام و انقلاب میباشد بلکه افتخار کن که در خانواده شما یک شهید برای اسلام هدیه شد و نوجوان عزیزی را از دست دادید، من که از اکبر و قاسم برتر نیستم. به یاد بیاورید سخنان رهبر عزیزمان را که فرمودند: آنهایی که رفتند کار حسینی کردند و آنهایی که ماندند باید کار زینبی کنند.
مادر عزیزم! شما هم همانند زینب باش. همچنان که من همانند اکبر و قاسم به آرزو رسیدم و همچون زینب کبری(س) تحمل و صبر داشته باش. برای من اصلا گریه نکنید، اگر گریه میکنی به تمام شهیدان اسلام گریه کن و افتخار کن و شکر کن به خدا بگو که خدایا من هم فرزند عزیزم را در راه دین اسلام، قرآن و میهن تربیت و پرورش داده و شیر حلال دادهام، او در راه اسلام شهید گشت.
در آخر به دوستان، آشنایانم و همکلاسانم سلام گرم میرسانم و پیامم این است که اماممان، ابراهیم زمان(خمینی بتشکن) را حمایت کرده و امام را تنها نگذارید. تا آخرین قطرههای خون وجودتان از او «امام خمینی»، اسلام عزیز دفاع نمایید و تا نابودی دشمنان اسلام سلاح بر زمین نگذاشته و از پای ننشینید. همانطوری که من جهاد کردم و شهید شدم و از شما خواستارم راه شهیدان را تا آخرین لحظههای عمرتان ادامه دهید چون هدف من جز شهادت و جهاد در راه خدا هیچ چیزی نبود.
ای منافقان، ای از خدا بیخبران و دشمنان قرآن و اسلام! اگر شما مرا بکشید، به جسمم آتش بزنید و دود از جسم من به هوا برخیزد، در هوا چنین خواهد گفت: «الله اکبر، خمینی رهبر، مرگ بر منافقان»
در پایان وصیتم از خدای در هم کوبنده ظالمان و دشمنان او و یاور مستضعفان جهان، برای کلیه رزمندگان و پویندگان الله نصرت پیروزی نهایی، برای امام امت عمر طولانی تا انقلاب مهدی را خواستارم. برای پدر و مادرم از پیشگاه خداوند صبر، شکیبایی، توفیق خدمت به اسلام خواستارم و از خدای عزوجل میخواهم به حرمت خون شهدا در حضور حضرت مهدی(عج) تعجیل بفرماید.
والسلام
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده