خاطره ای خواندنی از دختر شهید حسین خلعتبری مکرم

۱۴۰۲/۰۱/۲۰
  • admin
  • شناسه خبر: 3081


خاطره ای خواندنی از دختر شهید حسین خلعتبری مکرم

نویدشاهد: من پدرم را همیشه احساس می‌کنم. پدرم همیشه در کنار من است. هر وقت از خدا چیزی می‌خواهم، به پدرم می‌گویم که به خدا بگوید. حتی در کوچک‌ترین مسائل زندگی، همیشه پدرم را واسطه قرار می‌دهم. شاید باور نکنید، حتی در انتخاب واحدهای دانشگاه، پدرم به خوابم آمده و مرا راهنمایی کرده. در سخت‌ترین لحظات زندگی، وقتی دیگر راه چاره‌ای ندارم، پدرم در خواب من آمده و گفته «اگر تو به یک مو برسی، آن مو هیچ‌وقت پاره نمی‌شود. به خاطر اینکه من همیشه کنار تو هستم.»

همچنین خواب‌هایی از پدرم می‌بینم که شاید هیچ‌کس توی خانواده آن خواب‌ها را ندیده باشد. واقعاً حضورش را همیشه احساس می‌کنم. در بدترین لحظات ناراحتی‌هایم، خوشحالی‌هایم، احساس می‌کنم کنار من است. وقتی غصه دارم، احساس می‌کنم حرف‌‌هایم را می‌شنود. همیشه این برای من دلگرمی است که یکی حرف‌هایم را می‌شنود.

حتی عکس او با من حرف می‌زند. من با دیدن عکس پدرم می‌توانم بفهمم که کدام کارم درست بوده، کدام کار اشتباه. واقعاً هم برای من ثابت شده آنطور که فکر می‌کردم درست بوده است. آنکه درد یتیمی را احساس نکند، فاقد احساس است. آنکه در داغ تو تکان نخورده باشد، با سنگ کنار جاده چه تفاوت دارد؟

ای به خاک آرمیدۀ افلاکی، ای مهربان پدر، چرا نسوزیم؟ هر ستاره و هر سپیده، هر خانه و هر پنجره، تو را به یاد می‌آورد. ما را از یاد مبر، که ما به نگاه مهربان و لطف پدرانه‌ات همیشه محتاجیم.

شیرازۀ جمهوری‌اسلامی از ایمان سبز و شهادت سرخ اصحاب پیامبر و یاران علی و شیعیان حسین و پیروان زهرا و زینب است که در بدر و احزاب و خیبر و …. کربلای امروز با خون خدا پیوند خورده است. نامتان بلند، یادتان گرامی، خونتان همیشه جوشان.

 

                                                                                                       آیدا خلعتبری، دختر شهید



منبع

مقالات مرتبط