نوید شاهد: شهید «زینت محمدی نوجهده» فرزند «جواد»، 25 فروردین 1311 در تبریز دیده به جهان گشود. در خانوادهای مذهبی بزرگ شد و پس از ازدواج با «رشید مَرددل» نیز کنار همسرش در انجام فرایض دینی بسیار محکم بود و در تربیت فرزندان نیز، قبل از تمام امور تربیتی احکام دینی را سرلوحه کارش قرار میداد.
به آنچه که دین اسلام تأکید داشت آگاه بود و به آن عمل میکرد. در روابط اجتماعی نیز هرچه برای یک شیعه مشخص شده را رعایت و در ترویج آن نهایت تلاشش را به کار میبست چون در این راه اعتقاد و ایمانش به ائمه اطهار(ع) بسیار و ایمان به نگهداری و حفظ راه ولایت بیشتر از آن بود. جلسات دینی و آموزش قرآن، بهویژه درباره حفظ حجاب در خانه برپا میکرد.
شهید محمدی همزمان با آغاز دوران انقلاب اسلامی، شادمان از اینکه که یک جامعه غربزده به رهبری امام بزرگوارمان تبدیل به جامعه اسلامی شده بود، محکم در تبلیغ دین خود به راهش ادامه داد. در تظاهرات مردمی علیه رژیم طاغوت شرکت و دوستان و آشنایان را در این راه تشویق و ارشاد میکرد.
ایشان پس از پیروز شکوهمند انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه کشورمان میگفت: «باید تمام سعی و تلاشها بر این باشد که این انقلاب به فرموده امام عزیزمان به دست نامحرمان نیافتد و حال به سبب نیاز رزمندگان برای حفظ این آب و خاک، باید فرزندانمان را به جبهه فرستاده و دست کفار را از میهن اسلامی کوتاه نماییم. نگذاریم مستکبران به این آب و خاک طمع داشته باشند و بر ما حکومت کنند.»
شهید زینت محمدی چون در خط مقدم جبهه توان حضور نداشت، پشت جبهه هم به لحاظ روحیه رزمندگان و هم در کارهایی که مربوط به پشت جبهه بود، همه تلاشش را میکرد که رزمندگان با امکانات قابل تهیه در مقابل دشمنان اسلام به دفاع ادامه دهند. به عنوان مثال لباسها و پتوهای خونی که از جبههها بر میگشت را به همراه خانمهای همسایه میشستند و پس از خشک شدن به جبهه برمیگرداندند. برای رزمندگان، خوراکی و پوشاک مورد نیاز را جمعآوری میکردند و به جبهه میفرستادند.
وی همیشه میگفت: «این جنگ به گفته امام عزیزمان نعمتی است که به استحکام انقلاب و خلوص دلها کمک میکند.» در این راه فرزندش را با رضایت کامل به جبهه اعزام کرد و رفتن به جبهه را به فرموده امام یک تکلیف شرعی دانسته و به آن عمل میکرد.
این بانوی شهید در تربیت فرزندان و خانهداری هم نسبت به وظایف دینی و انقلابی یک الگوی خوب مادری بود. در نماز جمعه شرکت میکرد و همیشه به فرزندانش میگفت: «باید به رهبر عزیزمان لبیک گفته و در تمام صحنههای انقلاب که نیاز استحکام آن است شرکت و بقیه را نیز به این کار ترغیب کنید. صحنهها را برای دشمنان انقلاب خالی نگذاریم که دشمن از عدم حضور ما سوء استفاده کند.»
به خون شهدا قسم یاد میکرد که ادامه دهنده راهشان است و خواهد بود، به حق نیز چنین شد و این شهید والامقام، سحرگاه 28 دیماه 1365 هنگامی که برای به نماز ایستادن آماده شده بود در حمله راکتی دشمن بعثی به فیض شهادت نائل آمد. امیدواریم خون پاک شهدا پایمال نشده و نامشان تا همیشه ماندگار و راهشان پررهرو باشد.
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده