در روزهای پایانی عمر رژیم پهلوی، خبرنگار فرانسوی مشاهدات عینی خود از مبارزات مردم در اصفهان را به این شرح در روزنامه لوموند به چاپ میرساند: «در اصفهان، پایتخت پیشین ایران اکنون حاکمیت جدیدی وجود دارد. حاکمیت انقلاب اسلامی،… حکمران واقعی شهر، آیتالله خادمی است؛ یک حکیم نود ساله که بدون کوچکترین مخالفت یا درگیری حاکمیتش را اجرا مینماید. آیتالله خادمی فرماندهی خود را از محل اقامتش در انتهای یک کوچه بنبست در شرق اصفهان صادر میکند…»
پایگاه
مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ نقش آیتالله خادمی و نیروهای گردآمده در بیت ایشان، که
از همهی اقشار مردم اعم از روحانی، بازاری، دانشگاهی، فرهنگی، کارگر و کسبه و بهویژه
جوانان، شکلگرفته بودند، در پیروزی منظم و کمهزینهتر انقلاب اسلامی در اصفهان
نسبت به سایر شهرهای بزرگ و مؤثر کشور، بسیار مهم و تعیینکننده بود. به نظر میرسد
علت این امر را باید در شکلگیری کمیتهای در منزل آیتالله خادمی دانست که گروهی
از روحانیون، دانشگاهیان، بازاریان و فرهنگیان به رهبری ایشان از چندین روز قبل از
پیروزی انقلاب اسلامی در آنجا حضور داشتند و با سازماندهی مردم محلات مختلف شهر
توانسته بودند حدود دوازده هزار جوان داوطلب اصفهانی را بهرغم وجود حکومت نظامی
به صحنه وارد کرده و امور گوناگون شهر را مدیریت و رهبری نمایند.
لذا
چند روز قبل از پیروزی انقلاب، متانت و قدرت مدیریت جوانان مسلمان که با توان اجرایی
فوقالعادهای عجین شده بود، موجب گردید تا نیروهای حکومت نظامی تقریباً به داخل
پادگان عقبنشینی نمایند و عملاً شهر را در طول شب و روزهای نزدیک به 22 بهمن در
اختیار ایشان قرار دهند. استاندار و سایر مسئولین دولتی نیز از اصفهان رفتند و
فرمانده پلیس شهر پس از اظهار اطاعت از انقلاب اسلامی، زیرنظر آیتالله خادمی و
هماهنگی با کمیتهی مدیریتی بیت ایشان فعالیت میکرد. در این زمینه گزارش نسبتاً
مفصلی در روزنامهی لوموند فرانسه که در آن زمان یکی از مهمترین و معتبرترین
روزنامههای اروپا بود، چاپ شده و در خلال آن به اوضاع و احوال اصفهان در آن روزها
پرداخته است. این گزارش که از منابع مهم شناخت اقدامات صورت گرفته در اصفهان در
آخرین روزهای عمر رژیم پهلوی در ایران است و محصول مشاهدات عینی خبرنگار فرانسوی میباشد،
در روز 22 بهمن 1357/ 11 فوریهی همان سال، به چاپ رسیده که به ذکر بخشی از آن
بسنده میشود:
«قدرت
در دومین شهر بزرگ ایران از دستی به دست دیگر منتقل شده است. در اصفهان، پایتخت پیشین
ایران اکنون حاکمیت جدیدی وجود دارد. حاکمیت انقلاب اسلامی،… نمایندگان پیشین تسلیم
شدهاند و برخی از آنها شهر را ترک کردهاند و گروهی دیگر حکومت انقلابی تازه را
گرفتهاند [پذیرفتهاند]…اگرچه معلوم شد شایعات مبنی بر ایجاد حکومت اسلامی
مستقل اصفهان بیاساس است، اما این شایعات بیانگر وضعیتی است که نشانی از حقیقت هم
در آن به چشم میخورد. شهر از نظر سیاسی کاملاً از تهران مجزا است. در حقیقت یک نیروی
پلیس دوازده نفری، پاسداری شهر را در طول شب بهعهده دارد. دزدان و افرادی که دست
به اعمال ناشایست میزنند، توسط این نیرو دستگیر و سپس براساس حکمهای صادره در
دادگاههای اسلامی با آنها رفتار میشود.
…
استاندار شهر را ترک کرده است و تمام ادارات تابعه به علت اعتصاب فلج شدهاند.
جنبش انقلابی به ارتش هم سرایت کرده است. چند هزار نفر از هوانیروز در مرکز شهر در
تظاهرات شرکت جسته، وفاداری خود را به آیتالله خمینی اعلام داشتهاند. تظاهرات
مشابهی در پایگاه هوایی خاتم [شهید بابایی] صورت گرفته است و به نظر میرسد تنها یک
واحد ارتشی در جنبشی که به همهجا سرایت کرده است، شرکت نکرده، اگرچه در این واحد
هم بینظمی صورت گرفته است.
حکمران
واقعی شهر، آیتالله خادمی است؛ یک حکیم نود ساله[1] که
بدون کوچکترین مخالفت یا درگیری حاکمیتش را اجرا مینماید. آیتالله خادمی
فرماندهی خود را از محل اقامتش در انتهای یک کوچهی بنبست در شرق اصفهان صادر میکند.
این خانهی ارزان قیمت، اکنون به ستاد مرکزی انقلاب تبدیل شده است. آیتالله روی
زمین در گوشهی اتاق نشسته و به یک متکا تکیه داده است. لباس او یک عبای بلند قهوهای
رنگ است و به تمام دیدارکنندگانش از پشت عینک لبخند میزند، اما کمتر کلامی از
دهانش به گوش میرسد. او با دستیارانش به طریقی خیلی آهسته درگوشی حرف میزند. دو
تلفن در جلوی پای او قرار دارد. یکی از آنها قرمزرنگ و مستقیماً به مرکز فرماندهی
که در تمام شهر پراکندهاند، متصل است. مشاورین آیتالله میگویند، شما نمیتوانید
کوچکترین تردید دربارهی سلامتی، هوشیاری و قدرت او به خود راه دهید. انقلابیون
هم این نکته را تأیید میکنند.
یکی
از رهبران جبههی ملی آهسته به من گفت: آیتالله یک سیاستمدار پیر کارکشته است. او
یکی از فعالترین … بوده و در طول سی سال گذشته قدرت او همچنان افزایش یافته است
و امروزه رهبر واقعی است. …اتاقهای مجاور پر از چریکهای مبارز انقلابی است.
پانزده دانشجو، بهروی نقشهی شهر، که آن را بیست قسمت کردهاند، خم شدهاند.
دانشجویان مذکور مسئولیت عملیات برنامهی کمکرسانی اقتصادی را در تمام شهر بهعهده
دارند. این برنامه دو ماه اجرا شده است. هدف آن کمک رساندن به خانوادههایی است که
در اثر اعتصاب عمومی، بدون آذوقه و پول ماندهاند…»
منبع: تاریخ شفاهی زندگی و مبارزات آیتالله خادمی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
1- آیتالله خادمی در این
زمان 77 سال داشتند.
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده