اشتباه رژیم پهلوی در چاپ مقاله رشیدی مطلق/ تفاوت قیام 19 دی و 15 خرداد |

اشتباه رژیم پهلوی در چاپ مقاله رشیدی مطلق/ تفاوت قیام 19 دی و 15 خرداد |

۱۴۰۱/۱۰/۱۸
  • admin
  • شناسه خبر: 2574


رژیم‌ خیال‌ کرد که‌ با سرکوب‌ تظاهرات‌ و اعتراض‌ می‌تواند‌ مردم‌ را ساکت‌ کند. فکر کرد همانند 15 خرداد می‌تواند با سرکوب‌ و کشتار و دستگیری، اوضاع‌ را مدتی آرام‌ کند و مسلط‌ شود. بنابراین‌ در روز 19 دی هم‌ تیراندازی کردند و عده‌ای شهید و مجروح‌ شدند که‌ تعدادی از آن‌ها از طلاب‌ بودند.

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛اولین‌ گام برای براندازی کامل رژیم پهلوی در 19 دی ماه 1356 و با قیام مردم قم در محکومیت اهانت روزنامه اطلاعات به ساحت امام خمینی رقم خورد. در این زمینه طلاب، اساتید و فضلای حوزه علمیه قم پیشگام و پیشقدم بودند. 

آیت‌الله فاضل استرآبادی در بخشی از خاطرات خود با اشاره به قیام 19 دی میگوید: اولین جرقه‌ای که‌ باعث‌ تحول‌ و تحرک جوانان‌ و مذهبی‌ها شد و شور انقلابی در کشور ایجاد
کرد، چاپ مقاله‌ رشیدی مطلق‌ در روز 17 دی در روزنامه‌ اطلاعات‌ و حادثه 19 دی قم‌ است‌. امام‌ سجاد(ع‌) میفرماید: «خداوند دشمنان‌
ما را از احمقان‌ قرار داده‌ است»‌. ما باور داریم‌ که‌ اگر دشمنی با حق‌ حماقت‌
نمی‌آورد، باطل ‌نبود. نشانه باطل‌ بودن‌ حماقت‌ است‌. خداوند تقوا را فرقان‌ قرار
داده‌ است‌؛ «ان‌ تتقواالله یجعل‌ لکم‌ فرقاناً».
تقوا، هوشیاری می‌آورد و جدا کننده‌ بین‌ حق‌ و باطل‌ است‌. تقوا تمیزدهنده‌‌ حق‌ و باطل‌ است‌. دشمن‌ بی‌تقوا خواست‌ وجهه‌‌ حضرت‌ امام‌ را مخدوش‌ نماید و از
محبوبیتش‌ در بین‌ مردم‌ بکاهد، لذا در مقاله‌ای او را به‌ صورت‌ زشت‌ و ناپسند
مورد خطاب‌ قرار داد. به‌ هر حال‌ مقاله‌ به‌ دستور مقامات‌ بالا در روزنامه‌
اطلاعات‌ چاپ‌ شد. روزی که‌ این‌ مقاله‌ چاپ‌ شد، 17 دی سالروز کشف‌ حجاب‌ در
ایران‌ بود شاید این‌ روز را هم‌ عمداً انتخاب‌ کردند.

شهید
حجت‌الاسلام‌ ابوالقاسم‌ بزاز که‌ از طلبه‌های
خوب‌ و بسیار مخلص‌ بود و به‌ بنده‌ هم‌ علاقه‌ داشت‌ و مدتی هم‌ با خانواده‌اش‌
در منزل‌ ما زندگی می‌کرد، می‌گفت:‌ «در روز هجدهم‌ دی ماه‌ من‌ روزنامه‌ اطلاعات‌
را گرفتم‌ و آن‌ مقاله‌ را خواندم‌ و به‌ مدرسه‌‌ خان‌ رفتم‌. مرحوم‌ آیت‌الله حاج‌ میرزا هاشم‌ آملی
در آنجا تدریس‌ داشتند و شب‌ها اقامه‌ جماعت‌ می‌کردند. رفتم‌ به‌ مدرسه‌ خان‌ و
در آنجا فریاد زدم‌ و طلبه‌ها را جمع‌ کردم‌ و گفتم:‌ آقا به‌ امام‌ و مرجعیت‌
توهین‌ کردند. قسمتی از مقاله‌ را خواندم‌ و با احساسات‌ خاصی صحبت‌ می‌کردم‌ که‌
هم‌ خودم‌ گریه‌ می‌کردم‌ و هم‌ اطرافیانم‌ به‌ گریه‌ افتادند. از آنجا به‌ صورت‌
دسته‌جمعی به‌ بیرون‌ از مدرسه‌ رفتیم‌ تا به‌ منزل‌ مراجع‌ برویم‌.

عصر
آن‌ روز را به‌ رفتن‌ به‌ منزل‌ مراجع‌ گذراندیم‌. در آن‌ روز هم‌ به‌ رژیم‌
هشدار دادیم‌ و هم‌ مردم‌ را از وضعیت‌ به‌ وجود آمده‌ آگاه‌ کردیم‌. بعد از اینکه‌
از منزل ‌مراجع‌ بیرون‌ آمدیم‌، تصمیم‌ گرفتیم‌ فردا مجدداً حضور به‌ هم‌ رسانده‌
و تجمع‌ و تظاهرات‌ اعتراض‌آمیز داشته‌ باشیم‌. قصد داشتیم‌ تظاهرات‌ جدی برپا
کنیم‌. روز نوزدهم‌ دی، تعطیل‌ عمومی شد و طلاب‌ هم‌ با تعطیلی درس‌ها اجتماع‌ خوبی
برپا کردند و به‌ همراه‌ مردم‌ علیه‌ رژیم‌ شعار می‌دادند و اعتراض‌ خود را نسبت‌ به
‌جسارت‌ به‌ مقام‌ مرجعیت‌ اعلام‌ می‌کردند».

رژیم‌
خیال‌ کرد که‌ با سرکوب‌ تظاهرات‌ و اعتراض‌ می‌تواند‌ مردم‌ را ساکت‌ کند. فکر کرد
همانند 15 خرداد می‌تواند با سرکوب‌ و کشتار و دستگیری، اوضاع‌ را مدتی آرام‌ کند و
مسلط‌ شود. بنابراین‌ در روز 19 دی هم‌ تیراندازی کردند و عده‌ای شهید و مجروح‌
شدند که‌ تعدادی ا
ز
آن‌ها از طلاب‌ بودند. از جمله‌ طلبه‌هایی که‌ به‌ فیض ‌شهادت‌ نایل‌ آمد، مرحوم‌
شیخ‌ علی‌اصغر ناصری بود که‌ از طلاب‌ بابل‌ بود. زمانی را که‌ ایشان‌ در مدرسه‌ صدر بابل‌ درس‌ می‌خواند، کاملاً به‌ یاد دارم‌. اما نمی‌دانم‌ از شاگردان‌ من‌ بود
یا خیر، طلبه‌ای آرام‌، منظم‌ و باوقار بود. ساواک حتی جنازه‌اش‌ را هم‌ به‌
خانواده‌اش‌ تحویل‌ نداد، بلکه‌ به‌ قبرستان‌ مسگرآباد تهران‌ بردند و دفن ‌کردند.
وقتی خانواده‌‌ شهید خواهان‌ شناسایی قبر او شدند، پول‌ گلوله‌ای را که‌ به‌
وسیله‌ ‌آن‌ شهید ناصری به‌ شهادت‌ رسید، از خانواده‌اش‌ گرفتند و قبرش‌ را نشان‌
دادند.

الحمدلله
همه‌‌ مردم‌ و همه‌ شهرها در پیروزی انقلاب‌ سهیم‌ بودند. همه‌‌ طوایف‌ و اقوام‌
و گروه‌ها در انقلاب‌ نقش‌ داشتند، اما قم‌ در همه‌ زمینه‌ها پیشقدم‌ بود. اگر قم‌
در صدور اطلاعیه‌ها و سخنرانی‌ها پیشقدم‌ بود، باید بگویم‌ در عرصه‌ خون‌ دادن‌ و
شهید دادن‌ هم‌ پیشقدم‌ بود. این‌ گونه‌ نبود که‌ روحانیون‌ فقط‌ در مسجد سخنرانی
کنند و عده‌ای هم‌ اطراف‌ آن‌ها را بگیرند و اگر هم‌ ساواک خواست‌ اقدامی بکند،
خاطرش‌ جمع‌ باشد که‌ مردم‌ از آن‌ها حمایت‌ می‌کنند. خیر، آن‌ها حقیقتاً آماده‌ شهادت ‌بودند. شهید سعیدی، شهید غفاری و‌ شهدای روحانی از نمونه‌های بارز در این ‌قضیه‌
هستند. 19 دی قم‌ نمونه‌ای از پیشتازی روحانیون‌ برای شهادت‌ است‌. در اینجا نباید
از هنر امام‌ راحل‌ غافل‌ شویم‌. امام‌ همیشه‌ به‌ بعد مثبت‌ قضایا نگاه‌ می‌کرد و
آن‌ را تقویت‌ می‌نمود. ممکن‌ بود در این‌ کشتارها و خون‌ دادن‌ها، عده‌ای بترسند و
احساس‌ ضعف‌ کنند اما حضرت‌ امام‌ کشتن‌ها و دستگیری‌ها را نشانه‌‌ ضعف‌ رژیم‌ می‌دانست‌
که‌ برای بقای خود، حتی به‌ ریختن‌ خون‌ مردم‌ متوسل‌ می‌شود. به‌ نظر امام ‌در
ریختن‌ خون‌، خیر و برکت‌ وجود دارد. این‌ خون‌های پاک نشانه‌ سرنگونی رژیم ‌است‌
که‌ دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد. البته‌ حضرت‌ امام‌ در بیان‌ بعضی از دیدگاه‌های
‌خود از روش‌ کنایه‌ استفاده‌ می‌کرد. نمی‌گفتند که‌ شهید بدهید بلکه‌ می‌گفتند مردم ‌شهید
می‌دهند، جوان‌ می‌دهند و به‌ شهادت‌ افتخار می‌کنند. جوانان‌ خودشان‌ داوطلبانه‌ در
مقابل‌ توپ‌ و تانک رژیم‌ می‌ایستادند. البته‌ از تظاهرات‌ و تحصن‌ و مقاومت‌ با
صراحت‌ حمایت‌ می‌کرد ولی وقتی مسأله‌ ریختن‌ خون‌ بود، دیگر به ‌صورت‌ امری و
دستوری صحبت‌ نمی‌کردند.

منبع: کتاب خاطرات آیت‌الله فاضل استرآبادی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی



منبع

مقالات مرتبط